برخی قدرتهای غربی که خودشان را مدافع آزادی بیان میدانند و در امور داخلی کشورهای مستقل به این بهانه دخالت میکنند، زمانی که نوبت کشورهای خودشان میرسد، رفتار متفاوتی دارند. در تازهترین نمونه، آمریکا از اعتراضات خشونت آمیز در کشورهای مستقل مختلفی در سراسر جهان از ایران و ونزوئلا گرفته تا هنگ کنگ، حمایت کرده است. با این حال، بسیاری از تحلیلگران، فقدان آزادی بیان در آمریکا را محکوم میکنند. نظر شما چیست؟
بی شک در زمینه آزادی بیان در غرب استانداردها و معیارهای دوگانهای وجود دارد. در آمریکا و بسیاری از سایر کشورهای غربی، مطبوعات و سایر رسانهها توسط شرکتهای خصوصی اداره میشوند. در آمریکا ۶ شرکت مالکیت ۹۰ درصد رسانهها را در اختیار دارند. بسیاری از این شرکتهای رسانهای توسط شرکتهای بزرگی اداره میشود که به طور چشمگیری در تولید سلاح دست دارند. رسانههای جریان حاکم در غرب یک منفعت آشکار و روشن در حمایت از سیاست خارجی تهاجمی آمریکا دارند و به ندرت از دخالت آمریکا در جنگهای خارجی انتقاد میکنند. ابعاد گسترده و بزرگی از خود سانسوری وجود دارد. اگر یک خبرنگار و روزنامه نگار یا سردبیر از مسیر خود خارج شود، معمولا از کار اخراج میشود. شرکتهای آمریکایی از این اقدامات نظامی و مناطق جنگ زده، پول زیادی به دست میآورند. دوایت آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا طی سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۶ به افکار عمومی این کشور نسبت به خطر چیزی که او آن را مجتمع صنعتی نظامی نامیده بود، هشدار داده است. اکنون بدترین نگرانیهای وی محقق شده و رسانههای خبری شرکتی به طور عمده درباره این موضوع سکوت میکنند. رسانههای خبری شرکتی در این پروژه با شرکتهایی که تولیدکننده تسلیحات هستند، شریک هستند. یک نمونه خوب دیگر انتقاد از اسلام تحت پوشش آزادی بیان است، ولی انتقاد از اسرائیل، یهودستیزی و نژادپرستی ارزیابی میشود و باید فارغ از اقداماتی که اسرائیل علیه فلسطینیها مرتکب میشود، سانسور گردد.
اگر یک انجمن دانشگاهی در آمریکا از سیاست واشنگتن در قبال اسرائیل انتقاد کند، منابع مالی فدرال را از دست خواهد داد. این پیامی است که وزارت آموزش آمریکا اخیراً همراه با تهدید به قطع کمکهای مالی فدرال برای کنسرسیوم مطالعات خاورمیانه ارسال کرده است که همکاری مشترکی با دانشگاه دوکه و دانشگاه کارولینای شمالی دارد. ارزیابی شما از آزادی محافل دانشگاهی در آمریکا چیست؟
تلاشهای زیادی از سوی سیاستمداران و بروکراتها انجام شده است تا جریان اطلاعات را کنترل کرده و افکار عمومی را کنترل و مدیریت کنند. انتقاد از سیاست خارجی آمریکا تا زمانی تحمل میشود که هیچ کسی به آن دسترسی یا توجه نداشته باشد. زمانی که انتقادات اثرگذاری خود را آغاز میکند، دولت، اندیشکدهها و سازمانهای خصوصی و دولتی هجمه و حمله را آغاز کرده و سعی میکنند تا آن فرد یا سازمان را بیاعتبار کرده و از دور خارج کنند. دولت آمریکا و حتی دولتهای محلی و ایالتی به اشخاص، سازمانها و دانشگاهها و کالجها حمله کرده و آنها را تهدید به قطع منابع مالی کردهاند، اگر از اسرائیل انتقاد کنند یا به سیاستها و اقدامات آمریکا به شدت حمله و انتقاد کنند. بسیاری از اساتید دانشگاه کرسی تدریس را از دست دادهاند. دولتهای محلی و ایالتی حتی سعی کردهاند کارمندان و پیمانکاران خود را مجبور به امضای تعهدنامهای کنند که هرگز اسرائیل را بایکوت نخواهند کرد و از جنبش تحریم اسرائیل حمایت نخواهند کرد. آزادی بیان یک حق اساسی است که قانون از آن حمایت کرده و مانع از سرکوب دولت آمریکا علیه آزادی بیان شده است. بسیاری از افراد در برابر این حملات به آزادی بیان مبارزه کردهاند و در صورت داشتن منابع و استقامت میتوانند از خودشان دفاع کرده و از طریق سیستم قضایی به پیروزی دست یابند. با این حال، بسیاری از دانشگاهیان روزنامه نگاران و خبرنگاران و سیاستمداران آنچه را که برای کسانی که ارتدوکسی چیره و غالب را به چالش کشیدهاند، میبینند و تهدید شدهاند تا در برابر این رفتارها سکوت کنند. خوشبختانه برخی از دانشگاهیان هستند که صحبت میکنند و گاهی اوقات این طور احساس میشود که از مفهوم آزادی بیان حمایت میشود. با این حال به دلیل فشارهای سازمان یافته و تلاشهای خبیثانه، سخت است که در آمریکا یک دانشگاهی، روزنامه نگار و خبرنگار یا سیاستمدار مستقل باشیم.
سرکوب دولت فرانسه علیه تظاهرات جلیقه زردها نمونه دیگری از بی ارزش بودن ادعای این قدرت جهانی در دفاع از آزادی بیان است. این اعتراضات یک سال قبل به خاطر افزایش قیمت سوخت آغاز شد، ولی به یک جنبش گسترده اجتماعی علیه نابرابری درآمد و سیاستهای ماکرون تبدیل شده است. این سرکوب و شرایط آزادی بیان در این کشور اروپای غربی را چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچه در اعتراضات جلیقه زردها در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی جریان دارد، اعتراض به تدابیر ریاضتی است که شبکه خدمات اجتماعی را مختل کرده است، اقدامی که فقرا و حتی طبقه متوسط جامعه را مجازات میکند و این یک نمونه عالی از استاندارد دوگانه است. این حملات به منافع اجتماعی اکثریت مردم نیز با کاهش مالیات ثروتمندان گره خورده است. رسانههای خبری آمریکای شمالی به طور عمده در برابر این گونه اعتراضات هفتگی سکوت کردهاند و ترجیح میدهند تا تمرکز خود را بر روی اعتراضات سایر کشورها که به نفع دولت آمریکا است معطوف کنند، مثل ونزوئلا، ایران و هنگ کنگ. اکثر خبرنگاران و روزنامه نگاران درباره ریشههای اصلی ایجاد این مشکلات در کشورهای دوست هرگز صحبت نمیکنند و حتی اطلاعات نادرستی را درباره مشکلات کشورهایی که دشمن آمریکا هستند، ارائه میکنند تا تصویر بد و نادرستی از آنها ارائه دهند. به ندرت اتفاق میافتد که تحریمها یا سیاستهای آمریکا مورد نقد واقع شود. تحریمهای دوستان ما و اسرائیل متحد واشنگتن مورد حمله قرار میگیرد و حتی غیرقانونی خوانده میشود. این هم نمونه دیگری از استاندارد دوگانه است.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/