به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، براساس اسناد تاریخی، وی نقشی اساسی در وزارت خارجه انگلستان، در راستای پافشاری بر انعقاد قرارداد ۱۹۱۹، میان ایران و این کشور استعماری داشته است. فعالیت اصلی کرزن، تا پیش از به دست آوردن مناصب رسمی، ظاهراً جهانگردی بود و گاه، برای نشریات انگلیسی، مقاله و گزارش تهیه میکرد. جالب است که نخستین سفر کرزن به ایران هم، در کسوت خبرنگار بوده است. وی معتقد بود ایران، از جمله کشورهایی است که منابع اطلاعاتی انگلستان درباره آن بسیار اندک است و همین مسئله است که ضرورت سفر وی به ایران را از نگاه خودش، دوچندان میکند. کرزن پس از سیاحت بخشی از قفقاز، استانبول و مناطقی از ترکمنستان، از راه عشقآباد وارد خراسان شد و پس از گردش در چند شهر آن ایالت، به تهران رفت. وی توانست همراه نمایندگان سیاسی انگلیس در ایران، در یکی از آیینهای سلام رسمی «ناصرالدینشاه» قاجار در کاخ گلستان حضور یابد. او پس از شش ماه توقف در ایران، اطلاعات مد نظرش را گردآوری کرد و بعد از بازگشت به انگلیس و تکمیل اطلاعات از دیگر منابع، به تدوین معروف ترین اثر خود ، یعنی «ایران و قضیه ایران»، پرداخت. کرزن، پله پله مراتب ترقی را در دستگاه سیاست خارجی انگلستان طی و دوباره به ایران سفر کرد. تفاوت سفر اول وی به ایران با سفر دومش، این بود که اگر وی بار اول صرفاً مشاهدهگر و روایتگر وقایعی محسوب میشد که در ایران رخ میداد، این بار در مقام یک دیپلمات و سیاست گذار به ایران سفر میکرد. کرزن در این سفر و به منظور عملیاتی کردن اهداف استعمار انگلیس، تلاش کرد برای جلوگیری از نفوذ روسها، حلقهای در اطراف ایران تشکیل دهد و به همین دلیل، به سراغ شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس نیز رفت و قراردادهای همکاری متعددی با آن ها امضا کرد و بسیاری از آن ها را تحت حمایت انگلیس قرار داد.
ماجرای قرارداد ۱۹۱۹
در میان سیاستمداران انگلیسی، شاید بتوان معدود افرادی را مانند کرزن یافت که معتقد بودند باید تحت هر شرایطی، سلطه کامل انگلستان بر ایران حفظ شود و حتی، گسترش یابد. نمونه این مسئله را میتوان در وقایع پس از جنگ جهانی اول و وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه مشاهده کرد. پس از این اتفاقات، کرزن همچنان معتقد بود که انگلیس، نباید از ایران خارج شود؛ زیرا این مسئله ممکن است بار دیگر زمینه سلطه روسها را بر ایران، با وجود شکستهای اخیر آن ها، فراهم کند و البته، گروهی از سیاستمداران انگلیسی نیز، معتقد بودند حال که روسها از ایران خارج شدهاند، بهترین فرصت است تا هزینههای بریتانیا در ایران کاهش یابد و نیروهای انگلیسی از این کشور خارج شوند. اوج فعالیت استعماری کرزن در رابطه با ایران را، باید در قضیه قرارداد ۱۹۱۹ میان وثوقالدوله و سرپرسی کاکس جست وجو کرد. انتصاب لرد کرزن به عنوان وزیرخارجه انگلیس، در این موضوع نقش اساسی داشت. کرزن که پیش از این، به کمیته ایران، شعبهای از کمیته وزارت خارجه انگلیس، دستور داده بود سیاست جدید انگلیس را در ایران، تدوین کند، اکنون فرصت ایدهآلی به دست آورده بود تا سیاست مستعمرهسازی ایران را عملی کند. این قرارداد، ایران را رسماً به مستعمره انگلیس تبدیل میکرد؛ اما مقاومتهای شدید ایرانیان و نیز، مخالفت برخی سیاستمداران انگلیسی با اقدامات کرزن، تلاش او را در این زمینه، با شکست مواجه کرد. وی در سال 1925، بر اثر بیماری درگذشت.
منبع:خراسان
انتهای پیام/