با این حال اگر فرض را بر این بگذاریم که حضور خلیل زاده در این سمت موقتی است، باید به سراغ گزینههایی برویم که طی روزهای آتی قرار است سکان مدیریت استقلال را در دست بگیرند و آن دو نفر هم افرادی نیستند جز کاظم اولیایی و علی فتح الله زاده.
دنده عقب به سبک استقلال
در شرایطی که همه مسئولان کشور دم از جوانگرایی و استفاده از مدیران تازه نفس میزنند، واقعا جای تعجب دارد که وزارت ورزش چرا بازهم به دنبال استفاده از مدیرانی پا به سن گذاشته و امتحان پس داده برای مدیریت استقلال رفته است. اولیایی از اواخر دهه ۶۰ تا نیمه دهه ۷۰ و مدتی هم در دهه ۸۰ و همچنین فتح الله زاده هم در دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰ در مقاطع مختلفی مدیریت استقلال را در دست داشته اند و در حد توان خود در این تیم کار کرده اند. حال میتوان این سوال را مطرح کرد که آیا این دو مدیر باسابقه طی این سالها که بیرون از فضای مدیریتی ورزش قرار داشته اند، چه چیز جدیدی به علم مدیریتی خود افزوده اند و یا اینکه چه راهکار جدید و برنامه خاصی برای برون رفت از وضع فعلی به وزارت ورزش ارائه داده اند که از عهده مدیری جوان و جدید و تحصیلکرده و آشنا با مدیریت ورزشی برنمی آمد؟
آیا بهتر نبود این دو نفر پیش از اینکه یک بار دیگر برای تصاحب صندلی مدیرعاملی باشگاه استقلال خیز بردارند به سوالات و ابهامات زیادی که در مورد دوران مدیرعاملی شان مطرح است پاسخ دهند؟ مثلا آقای اولیایی بگوید چرا مرحوم ناصر حجازی بر این باور بود که او استقلال را ۲۰ سال به عقب برده است؟ آیا ایشان دفاعی در خصوص صحبتهای مطرح شده توسط اسطوره فقید آبیها در سال ۱۳۸۳ دارند؟ و حالا سوالی مهمتر از وزارت ورزش و جوانان؛ آیا مدیری که یکی از زمینه سازان اصلی انتقال پاس تهران به شهر همدان و نابودی این تیم ریشه دار فوتبال ایران بود، آیا صلاحیت پذیرش سکان مدیریت تیمی مثل استقلال را دارد که وزیر از او برنامه گرفته؟
در مورد فتح الله زاده هم چنین سوالات بنیادیای وجود دارد که مدیر به اصطلاح محبوب آبیها که عنوان شوالیه را هم با خود یدک میکشد، قبل از بازگشت به جایگاهی که سال هاست برای آن صبر کرده، بد نیست به آن پاسخ دهد. فارغ از صحبتهای چهرههای بزرگ استقلال نظیر مجتبی جباری و جواد زرینچه در خصوص سبک مدیریتی فتح الله زاده، ایشان ابتدا باید بحث بدهیهای به جا مانده از خود در دوران مدیریتی اش که به چند ده میلیارد تومان میرسد را روشن کند (طبق گفته امیررضا خادم، معاون وقت وزیر ورزش در سال ۱۳۹۳ استقلال ۴۵ میلیارد تومان بدهی داشته که از این رقم ۳۶ میلیارد تومان به دوره اخیر فعالیت فتح الله زاده در این باشگاه مربوط است.) و بگوید آیا بازهم با همان مدل قصد دارد تا در این شرایط سخت اقتصادی در استقلال کار کند؟ بدهیهایی که در مقاطع مختلف باعث شد تا هم حساب بانکی باشگاه مسدود شود و هم طلبکاران برای شکایت راهی کنفدراسیون فوتبال آسیا شوند تا اعتبار استقلال و فوتبال ایران هدف قرار بگیرد.
بی ثباتی صندلی مدیریت به سبک پرسپولیس
پرسپولیسیها در این فصل در حوزه مدیریتی خود یک بازگشت به عقب را تجربه کرده اند و یک بار دیگر به سراغ محمدحسن انصاری فرد رفتند تا او که در سال ۱۳۸۴ همه مدیرعامل باشگاه بود، باری دیگر سکان مدیریت باشگاه را در دست بگیرد. اتفاقی که نشان میدهد حلقه مدیران در فوتبال ایران تا چه حدی بسته است و هیچ مدیر جوان و جدیدی توان ورود به این چرخه را ندارد و متولیان باشگاهها هم حاضر نیستند به هیچ عنوان ریسک کنند و ترجیح میدهند همواره به سراغ مدیران تکراری بروند.
پیش از انصاری فرد هم پرسپولیس علی رغم نتایج خوبی که در زمین به لطف حضور مستمر برانکو روی نیمکت خود میگرفت، مدیریت متزلزلی را تجربه کرده بود به گونهای که هر یک از سه قهرمانی پیاپی پرسپولیس در لیگ، با سه مدیر متفاوت رقم خورد. ابتدا علی اکبر طاهری، سپس حمیدرضا گرشاسبی و در نهایت ایرج عرب که الان هیچ یک از این مدیران بر سر کار نیستند.
البته با توجه به رسم بازگشت مجدد مدیران فوتبالی به سمتهای خود، هیچ بعید نیست که این سه مدیر هم در آیندهای نه چندان دور همانند انصاری فرد یا فتح الله زاده-که احتمالا به زودی مدیرعامل استقلال خواهد شد- یک بار دیگر به فوتبال برگردند و در گوشه و کناری مشغول به کار شوند.
منبع:خبرآنلاین
انتهای پیام/