وی افزود: ضرب المثلی داریم که میگوید: «دی چو بگذشت به سر عشق بهاری دارد» , «به» در زبان فارسی مطلق معنای زمستان هم میدهد. در زین الاخبار گردیزی آمده است: «اندر این روز جشن خرم بود و این روزها را ایرانیان فخر نیکو میدارند». از جمله جشنهای مشهور دی ماه، جشن بادرود است که مردم اصفهان و دیگری جشن شکم خوران است که اراکی ها داشتند. تهرانیهای قدیم هم شب یلدا را بیدار مینشستند و بامدادان دست سوی خدا دعا میبردند و با خدای خود راز و نیاز میکردند.
آذر با اشاره به اینکه میدانیم «یلدا» یک واژه سریانی در زبان عرب است، بیان کرد: در تاجیکستان هنوز به یلدا چله میگویند و یکی از دلایل اینکه این شب را جشن میگیرند، این است که شب یلدا فرجام برج قوس است و ما وارد برج جدی میشویم. از آنجا که این شب را نحس میدانستند به شادی میپردازند و با انواع شربتها و تنقلات شب را سپری میکردند.
وی در خصوص فلسفه جشن «چله» گفت: چله اول از اول دی ماه آغاز و تا ۱۰ بهمن ادامه دارد و از ۱۰ بهمن تا آخر بهمن را چله دوم میگویند و گاهی این چلهها برای هم کرکری میخوانند. در کشورهای خارجی به شب چله «قلیان» به معنای بیداری میگویند و آن شب را بیدار سپری میکنند. روسی ها همیشه خانههای خود را با چرم آراسته میکردند. در سنندج ترشی خربزه برای شب یلدا میخورند و در اراک خربزه نارس را در سرکه می زنند و میخورند.
اسماعیل آذر در ادامه شعر خود را برای شب یلدا خواند:
شب یلدا برای دوستان افسانه می خوانم
گهی با هوشیاری گهی مستانه می خوانم
گهی دلتنگی خود را به حافظ باز میگویم
و گاهی یک غزل را زیر لب رندانه می خوانم
گهی فالی برای آنچه در فردای خود دارم
گهی شعری برای خویش یا بیگانه می خوانم
گهی با پیر مجلس گفتگوها از خرد دارم
گهی چون شبروان آهسته گه مردانه میخوانم
گهی از غیر می نالم گهی با دوست می بالم
گهی وردی به عادت گاه از پیمانه می خوانم
گهی آتش زنم بر دل گهی خاموش چون آذر
گهی از هجر می گویم گهی جانانه می خوانم
وی در پایان گقت: حافظ یلدا را طور دیگر نگاه میکند و آن را کنایهای از ظلمت میداند. در این شب روز بر تاریکی پیروز میشود و بعد از شب یلدا روزها بلندتر میشود. از نظر من باید شب یلدا را شب خانواده نامید؛ زیرا خانواده بهترین مأمن است و انسانها در کنار ریشههای خود جمع میشوند.
انتهای پیام/