بدین معنی که همانطور که وقتی گفته میشود نزدیکترین دولت به عراق و حامی منطقهای این کشور، ایران است و میان رهبران سیاسی دو کشور فراتر از روابط رسمی و دیپلماتیک روابط قدیمی دوستانه و عمیقی وجود دارد و در زمان تشکیل دولت و یا تلاش برای حل اختلافات داخلی، ایران نقش موثری دارد، در سوی دیگر وقتی انتقادها به دولت عراق افزایش پیدا میکند و این دولت را در زمینه کارآمدی و پاسخگویی به مطالبات مردم ضعیف تشخیص میدهند، برخی علاوه بر دولت مذکور انگشت اتهام را بسوی دوستان و حامیان نزدیکش نیز نشانه میروند و در چنین شرایطی است که هر از گاهی ایران در سیبل برخی از انتقادات طی دو سال اخیر قرار میگیرد و با تبلیغات وسیع جریانها و کشورهای مخالف ایران، ماحصل این انتقادات حمله به برخی مراکز دیپلماتیک ایران در کربلا، نجف و بصره میشود.
وی ادامه داد: در چرایی حمله به مراکز دیپلماتیک نزدیک بودن دولتهای ایران و عراق به هم تنها بعدی از ماجرا است، در این بین بایستی به حضور بازیگران رقیب که سعی دارند در آب گل آلود عراق ماهیهای مد نظر خود را از دست ایران ربوده و در سبد خود قرار دهند، اشاره کرد. بازیگران فرامنطقهای و منطقهای که طبیعتا بر آتش این گمانه زنیها و اتهامات بیشتر میدمند تا بی ثباتی و ناآرامی علیه دولت مستقر و نیز ایران بیشتر شود. آنان مخالف وضع موجودند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به موقعیت ویژه و ممتاز روابط تهران –بغداد استفاده میکنند. در چنین موقعیتی هم از ابزارهای نرم نظیر تهییج افکار عمومی معترضین بصورت مستقیم و غیرمستقیم با استفاده از شبکههای تلویزیونی، شبکههای اجتماعی و اینترنتی استفاده میکنند و هم در بعد روابط آشکار بدنبال ایجاد صف بندیهای جدید و تغییر در آرایش سیاسی موجود در عراق به نفع خود و علیه ایران هستند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا در ادامه بر ضرورت بازنگری در سیاستهای تبلیغی، رسانهای و دیپلماسی عمومی ایران در تعامل با عراق تاکید میکند و میگوید: متاسفانه در میان این همه حساسیتها و رقابتها که بدان اشاره شد، دیده میشود برخی از شخصیت ها، تریبونها و یا رسانهها در داخل به اشتباه باعث غبارآلودتر شدن فضای موجود شده و با اظهار نظرهای نسنجیده، تیترهای رسانهای که شائبه دخالت در امور داخلی عراق دارد، باعث افزایش حساسیت و واکنش بخشی از جامعه و گروههای سیاسی عراقی میشوند. موضوعی که باعث میشود در زمان بحرانی شدن و اعتراضات خیابانی تبدیل به مستمسکهای قابل سرچ و عیان توسط برخی از معترضین علیه ایران شود در نتیجه میبایست در این حوزهها بازبینی جدی کرد، چرا که در جهان رسانه و شبکههای اجتماعی دیگر هیچ گفته یا نوشتاری محلی و ملی محسوب نمیشود و با مانیتورینگ لحظه به لحظه این گفتهها بعدی فرامحلی و فراملی به خود میگیرند و زمینه ساز بروز آسیبهای جدی میشوند.
پشنگ افزود: مساله دیگر به اولویتهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی باز میگردد همانطور که میدانیم ایران در یکی از امنیتیترین مناطق جهان قرار گرفته است و از دیرباز رقابتهای امنیتی بسیاری وجود داشته است امری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به شرایط منطقه و تعارضی که منافع ایران با منافع برخی از قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای پیدا کرد، تشدید شده است و در نتیجه رویه و اولویت در سیاستگذاری ایران عمدتاً نگاهی امنیتی و سیاسی بوده است تا اقتصادی.
وی در همین راستا خاطرنشان کرد: یکی از خروجیهای چنین دیدگاهی اولویت یافتن رابطه سیاسی-امنیتی به جای رابطه زیربنایی و اقتصادی میان دو کشور ایران و عراق است. گرچه در حال حاضر میزان تبادلات ایران و عراق در سطح بالایی قرار دارد و طی دو سال اخیر ایران در صدر روابط بازرگانی و اقتصادی با عراق قرار داشته است، اما ظرفیت و کشش طرفین در این حوزه بسیار بیشتر از رقم ۸ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلاری در سال است.
این کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: اگر اهتمام جدی تری در این زمینه شود و تمرکز بیشتری در سیاست خارجی به سیاستهای غیرتبلیغی و غیر نمادین شود و در حوزه زیربنایی روابط عمق بیابد در اینصورت در زمانهای اعتراضات اینچنین ایران مورد حمله و هجمه قرار نمیگیرد.
وی با اشاره به تبلیغات وسیع برخی کشورهای منطقه در عراق علیه ایران اظهار کرد: با توجه به مشکلات معیشتی و زیرساختی در عراق، این ذهنیت در بین بخشی از جامعه عراق رواج داده شده است که قدرت بالادستی در عراق ایران است این موضوعی است که رقبای ایران به شدت بر روی آن تبلیغ میکند و برخی مقامات عراقی نیز با توجه به منافع خود به نوعی به آن دامن میزنند. برخی در کشور خودمان نیز در این زمینه بدسلیقگی به خرج میدهند و به اشتباه جایگاه ایران را به شکل نامناسبی بازتاب میدهند که این موضوع در کنار تبلیغات رقبا که در کمین نشستهاند، باعث میشود وقتی دولتی در عراق از نظر کارآمدی و پاسخگوی به مطالبات مردم در وضعیت مناسبی قرار نداشته باشد انگشت اتهام به سمت حامیان دولت یعنی ایران میرود. در چنین موقعیتی رقبای ایران از این نماد که به عنوان نماد نزدیکی ایران و عراق یاد میشود به عنوان بهانه حمله به ایران استفاده میکنند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان این که جامعه عراق میداند که در مسئله نجات این کشور از دست داعش و عبور از مرحله گذار، ایران نقشی کلیدی در رهایی عراق از تروریسم داشته است، گفت: ما هزینه گزافی را در این ارتباط در عراق پرداختیم، ولی متاسفانه از این موضوع به نحوه مطلوب استفاده نشد و این بیانگر ضعف ما در دیپلماسی عمومی است.
وی با بیان این که دیپلماسی عمومی ایران در بعد سیاست خارجی همچنان براساس روشهای کلاسیک است و توجه چندانی به تکنولوژی و استفاده از ابزارهای، چون شبکههای اجتماعی و یا تلویزیونهای اینترنتی و ماهوارهای ندارد تصریح کرد: ضعف موجود در دیپلماسی عمومی کشور باعث میشود به راحتی تلاشهای ایران برای مبارزه با داعش فراموش شود و از آن سو با بهره برداری رقیب از این ظرفیت، انگشت اتهام از سوی معترضان عراقی که در معرض تبلیغات بسیار شدید قرار دارند به سرعت به سمت ایران روانه شود.
پشنگ در پایان این گفتگو با بیان این که به نظر میرسد ایران با توجه به ظرفیتها و اشتراکات فرهنگی و اجتماعی که در عراق دارد، در عرصه سیاست خارجی باید در استفاده از نمادهای خود در روابط با عراق تجدید نظر کند و بر روی مسائل جدید و پتانسیالهای مغفول مانده تمرکز کند، گفت: از دیگر سو ما باید در به کار بردن کلمات در توصیف روابط دو کشور دقت بیشتری بکنیم در همین چارچوب ما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که عراق یک جامعه متکثر است و باید با تمام گروههای عراق ارتباط داشت.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/