به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش در حاشیه اکران سریال «کرگدن» که در شبکه نمایش خانگی توزیع شده است، در یکی از سالنهای سازمان سینمایی فارابی یکی از بازیگران این سریال که دختری ۱۰ ساله است با ظاهری نامتعارف ظاهر شده بود. اگرچه پوشش نامتعارف سلبریتیها ظاهرا به یک امر مرسوم و متعارف و قابل پذیرش از طرف افکار عمومی تبدیل شده است،، اما موضوع پوشش نامناسب این بازیگر ۱۰ ساله از وجهی دیگر اهمیت دارد و قابل بررسی است وآن هم موضوع سوءاستفاده ابزاری از کودکان در تبلیغات است.
در همین زمینه در ابتدا نظر یکی از وکلای دادگستری را از لحاظ حقوقی ماجرا جویا شدیم. «مهدی رستمی عمران» وکیل پایه یک دادگستری ، با اشاره به مجرم شناخته شدن هر فردی که بخواهد مسبب سوءاستفاده از کودکان برای تبلیغ و یا هر کار دیگری باشد، گفت: در همه دولتها و حکومتها و به تعبیری در حقوق بین الملل، استفاده ابزاری از کودکان جهت حفظ و تحصیل منافع مادی و معنوی اعم از مستقیم و یا غیر مستقیم با اکراه و بدون اکراه، خواسته و یا ناخواسته، کودک یا ولی کودک و به طور کلی به هر دلیل و بهانهای که باشد خلاف روح منشور سازمان ملل متحد در حمایت از کودکان و بین همه ادیان آسمانی و وحیانی و قوانین کیفری حکومتها و دول خارجی است و از مصادیق جرم به شمار میرود.
اما غیر از ابعاد حقوقی و جرمانگاری استفاده از کودکان در تبلیغات، اشاعه این روش در جامعه عوارض و عواقب معنوی بسیاری خواهد داشت. در همین زمینه و برای باز شدن ابعاد مختلف عواقب سوءاستفاده از کودکان برای تبلیغات گفتوگویی با دکتر بشیر حسینی داشتیم که در ادامه میخوانید:
این کودکان، کودکان کارِ نوین هستند!
ما یک بحثی داریم و میگوییم این افراد کودکان کار نوین هستند. در گذشته و شاید همین الان کودکان کار با ایستادن سر چهار راهها فال، آدامس و گل میفروختند و حتی تلخ تر به سمت تکدی گری میرفتند، خیلی اوقات با نظارت، صلاحدید و اغوای خانواده مبنی بر اینکه پول در میآورد و کمک خرج خانواده است این موضوع پیش میرفت. در مدل نوین به جای اینکه کودک، کودکی کند و مسیر رشد طبیعی خود را طی کند، دارد وارد فرایندها و مسیرهایی میشود که اصلا با دنیای کودکی او سازگار نیست. دومین ویژگی چنین ماجرایی این است که معمولا کودک در گرفتن این تصمیم اختیاری ندارد هرچند جذابیتهای لحظهای و اولیه برایش جالب است. اما وقتی واقعا وارد عمق نگاه و ذهن کودک میشویم چنین تصمیمی برای او نیز مطلوب نیست.
از گذشته تا الان بسیاری از کودکان کار سنتی و قدیمی ناشناس باقی میماندند. آنها زمانی میتوانستند مسیر زندگیشان را به سمتی که دوست دارند، هدایت کنند. اما به این دلیل که این کودکان کار، کودکان کار ویترینی دنیای مدرن هستند، عملا آنقدر مشهور و معروف میشوند که برخی از کودکان زیر ۳ سال تعداد فالوورهای اینستاگرامشان، از برخی سلبریتیهای رهبر افکار و شناخته شده بیشتر است.
تعارض و جنگ تناقض گونه و دوگانه کودکان
اتفاق بدی که در آینده میافتد این است که متاسفانه آینده زندگی این کودکان هم متاثر از همین فضا میشود. یعنی چون همیشه در ویترین و در دنیای رسانه بودند، جدای از افسردگی و سرخوردگی و مشکلات شخصی که پیدا میکنند، در آینده برای تغییر این فرایند هم دچار مشکل میشوند. کودکی که الان ۳ سال دارد، وقتی ۱۸ ساله شود و بخواهد وارد دانشگاه و فضای عمومیتر جامعه شود، هر کاری بخواهد انجام دهد یکسری فیلم و عکس از دوران کودکی او رو میشود که تو چنین و چنان بودی. در نتیجه او عملا به تعارض و جنگ تناقض گونه دوگانه درون خودش میرسد که یا باید همان مسیر و فضا را ادامه دهد و یا اینکه تصمیم خودش را بگیرد.
کودکان بازیگر در برههای از زندگیشان همگی دچار سرخوردگی و افسردگی شدند و میشوند زیرا درصد آسیبی که در جامعه فعلی به این افراد وارد میشود به مراتب بیشتر از آسیبی است که در گذشته به آن کودکان وارد میشد، چون آنهایی که در آن زمان بودند، فراموش شدند. در صورتیکه دوران فعلی ما دوران اتصال و ارتباطها است در نتیجه هم فراموش میشوند و هم خودشان از نظر روحی نابود میشوند.
در شرایط فعلی رسانهای جامعه ما،خبری که امروز در رسانهها منتشر میشود عمر کوتاهی دارد، به دلیل بالا بودن موج خبرها، ماندگاری خاصی از لحاظ طول زمانی ندارند. اما ماجرا درباره محتوای تولید شده از این کودکان فرق میکند. فیلم و عکسهای این کودکان تا ۲۰ سال دیگر هم موجود و قابل دسترسی است.
** توجیه خانواده و کودکان در زمینه آموزشی و فرهنگی
داور برنامه «عصر جدید» در پاسخ به اینکه آیا میتوان چنین موضوعی را از طریق مراجع زیر صلاح پیگیری کرد؟ گفت: فارغ از اینکه این مساله امکان پیگرد حقوقی داشته باشد، اساسا بیش از هر چیزی به پیگرد آموزشی فرهنگی نیاز دارد. یعنی اینکه باید خانوادهها و کودکان از یک طرف خودشان توجیه شوند و از طرفی جامعه نیز باید نسبت به آنها عکس العمل نشان دهد. ما نباید از هر چیزی توقع پیگرد حقوقی و قضایی داشته باشیم. باید اجازه دهیم حقوق به جرمهای سخت و جدی و خشن بپردازد وگرنه اطاله دادرسی و تعداد پروندهها آنقدر شدید میشود که تعریف وصف مجرمانه هم کیان خانوادهها را متلاشیتر میکند.
بهترین راه فرهنگسازی رسانهای است و اینکه از طریق آموزش مستقیم به این کودکان و خانوادهها و روشنگری درباره آنها به عنوان مخاطبان مستقیم و بعد به مردم به عنوان مخاطبان هدف و افرادی که در معرض این اتفاق قرار میگیرند میتوانیم بهترین اتفاق را رقم زنیم.
البته این اتفاق به صورت گستردهتر در سایر کشورهای دنیا دیده میشود و از این جهت میتوان گفت که کشور ما وضعیت مطلوبتری به نسبت آنها دارد. در آنجا فاجعه به مراتب شدیدتر بوده و هست و از کودکان به طور رسمی انواع و اقسام استفادههای نامشروع دیگری هم میشود.
عملا حفظ و صیانت از کودک در همه جای دنیا قواعد و قوانینی به صورت فرهنگی و حقوقی دارد اما در آخر سوءاستفاده کنندگان راه در روهای قانونی را هم پیدا میکنند. هر چقدر که کشورها قوانینی را وضع کنند، اما اگر فرهنگ و آموزش جدی نشود تبعات بیشتر و مضرتری را خواهد داشت.
منبع: فارس
انتهای پیام/