سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چگونه یک قهرمان ملی به یک عارف سربنددار، فروکاسته می‌شود

امروز سالگرد شهادت حسن طهرانی‌مقدم است. هم اکنون مرزهای ایران به همت و همانندهای او حفظ می‌شود. او یک قهرمان ملی است. اما مردم هم همین حس را به او دارند؟

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آیا کسانی که فقط ایران برایشان مهم است و هیچ علقه مذهبی و سیاسی دیگری به آرمان‌های شهید حسن طهرانی مقدم ندارند امروز به او افتخار می‌کنند؟

***

طبق روایت‌های معتبر رسانه ها  حسن طهرانی مقدم ۶ آبان ماه ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران متولد شد. به علت شغل پدرش (محمود طهرانی مقدم)، که به پیشه خیاطی مشغول بود، به محله شکوفه و سپس به محله بهارستان نقل مکان کرد و مقاطع ابتدایی و دبیرستان را در همین مناطق گذراند.

در مسجد زینب کبرای سرچشمه، زیر نظر آیت‌الله سیدعلی لواسانی امام جماعت و مدیر مسجد، ‌ تعلیمات دینی و مقدمات آشنایی با اسلام را فرا گرفت و به همراه برادرانش در گروه سرود مسجد شروع به فعالیت کرد. این گروه سرود، هسته‌ اصلی گروه سرودی بود که در روز ۱۲ بهمن ۵۷ در فرودگاه مهرآباد و در مراسم استقبال از امام(ره) به اجرای برنامه پرداخت.

حسن طهرانی‌مقدم پس از پایان دوره تحصیلات متوسطه در رشته صنایع(برش قطعات صنعتی) در مقطع فوق دیپلم مدرسه عالی تکنیکیوم نفیسی پذیرفته شد.همزمان با اوج‌گیری فعالیت انقلابی، تحت تاثیر برادرش (محمد) به صف انقلابیون پیوست.

او در روزهای منجر به پیروزی انقلاب به اتفاق دوستانش در فعالیت‌های زیرزمینی، نارنجک‌های دستی می‌ساخت که با استفاده از سه راهی لوله آب تولید می‌شد. شب ۲۲ بهمن در میدان امام حسین(فوزیه سابق) با پرتاب نارنجک دستی یک خودروی نظامی ارتش را مصادره و سرهنگ سوار بر خودرو را به اسارت درآورد.

حسن طهرانی مقدم در سال ۱۳۵۸، در مقطع لیسانس رشته مهندسی صنایع پذیرفته و به اخذ مدرک مهندسی در این رشته موفق شد.

طهرانی مقدم در ۲۱ سالگی و در ابتدای شکل‌گیری رسمی سپاه پاسداران، به عنوان مسئول اطلاعات منطقه‌ی ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد و تا ۵۹/۷/۳۱ در این سمت باقی ماند. در زمان بروز ناآرامی‌ها در نقاط مرزی که مهم‌ترین آنها حوادث تجزیه‌طلبانه در کردستان بود، سپاه را در ۱۵ ماه اول عمر خود متوجه ضرورت تقویت صبغه نظامی کرد.

با این رویکرد تا شهریور ۱۳۵۹ که کشور در آستانه هجوم رژیم بعث عراق قرار گرفت، حداکثر توان رزمی سپاه، تعداد معدودی گردان‌های رزمی بود که با روش‌های چریکی و غیر کلاسیک، درگیر مبارزه با اشرار وضد انقلابیون مسلح در کردستان شدند.

سنگین‌ترین سلاحی که در آن دوران در اختیار سپاه بود، تعدادی خمپاره‌انداز و آرپی‌جی و تیربار بود، در حالی که در همین وضعیت، ضد انقلابیون در کردستان، حتی به توپخانه نیز مجهز بودند.شاید آمار کل سلاح‌های سپاه در آن مقطع از چند هزار تفنگ G۳، کلت، آر پی‌جی و ده‌ها قبضه خمپاره‌انداز تجاوز نمی‌کرد.

بعد از عملیات ثامن‌الائمه که منجر به رفع محاصره آبادان شد، از جمله غنائم به دست آمده از عراق، یک آتشبار توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی بود که از جانب دشمن در شمال آبادان، بین دارخوین و پل مارد مستقر بود.

این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی شد و در همان منطقه، علیه دشمن به کار گرفته شد. سه ماه بعد در عملیات فتح بستان، مجددا یک گردان توپخانه ۱۳۰ میلیمتری و یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری پرتغالی ارتش عراق از سوی رزمندگان تیپ ۱۴ امام حسین(ع) اصفهان به غنیمت گرفته شد که این گردان به دستور حسین خرازی(فرمانده تیپ) سازماندهی شده و در عملیات فتح‌المبین در پشتیبانی از گردان‌های مانوری بسیجی مبادرت به اجرای آتش کرد.

***

او در سال ۱۳۶۱ مسئول تاسیس توپخانه موشکی سپاه می‌شود و ۳ سال بعد فرمانده این مرکز نظامی حساس می‌شود اما کار حسن تهرانی مقدم تازه بعد از جنگ شروع می‌شود. طبق روایات نیمه رسمی همه آنچه امروز درباره قدرت‌ بازدارنگی ایران با انواع و اقسام موشک‌هایش می‌گویند وابسته به فعالیت‌هایی است که حسن طهرانی مقدم در آن دوران انجام می‌دهد. او بعد از جنگ روی ساخت موشک متمرکز می‌شود و دانش فنی و توانایی علمی او و تیمش موجب پیشرفت شگفت‌اور ایران در زمینه موشکی می‌شود تا حدی که بسیاری از کارشناسان مسائل منطقه‌ای معتقدند که امروز بزرگترین عامل بازدارنده حمله به ایران موشک‌های اوست.

این موشک‌ها فقط به مقاومت در ایران هم محدود نمی‌شود و خیلی زود به شیوه‌های مختلف به گروه‌های مقاومت در سراسر جهان نیز می‌رسد و هم اینک در سراسر منطقه غرب آسیا یکی از عوامل تعیین ‌کننده موازنه‌های قدرت موشک‌های حسن طهرانی مقدم است. 

به این ترتیب او یکی از مهمترین شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران است. بخش بزرگی از امنیت ملی ایران امروز وابسته به اوست و انتظار طبیعی این است که همچون یک قهرمان ملی از او یاد شود.

***

امروز اما شهید حسن طهرانی مقدم یک قهرمان ملی نیست. برای خیلی از مردم که در فضای شهدا و معنویت مذهبی و همین‌طور حمایت مستقیم از جمهوری اسلامی نیستند؛ نام شهید حسن تهرانی مقدم کسی است مثل همه شهدایی که زندگی معنوی و پاک و والایش‌یافته‌ای داشتند؛ مستقیم از بهشت به زمین حلول کرده بودند و چند صباحی در کنار ما بودند و به آنچه به آن تقوا و پرهیزگاری می‌گویند سخت پایبند بوده‌ است و به سرنوشت همه آدم‌های این شکلی نهایتا شربت شهادت را نوشیده است. این تازه درصورتی است که خوش‌بینانه به ماجرا نگاه کنیم و قشری از مردم را که به خاطر عملکرد نامطلوب و بی‌مبالاتانه برخی مسئولین اصولا تصور می‌کنند که شهدا هم کسی مثل آنها بوده‌اند نادیده بگیریم.

مقصر اصلی این اتفاق در واقع همان مقصر همیشگی معضل های دهه چهارم انقلاب است: رسانه‌های رسمی. با وجود تهیه چند مستند ارزشمند درباره شهید طهرانی مقدم که طبق معمول فارغ از جریان رسمی رسانه‌های جمهوری اسلامی تولید شده است، خروجی آنچه رسانه‌ها در باب شهید طهرانی مقدم به بار آورده‌اند به هیچ وجه متناسب با کارنامه و برآیند فعالیت‌های او برای ایران نیست.مثل همیشه رسانه‌های جمهوری اسلامی در کلیشه‌های دهه اول و دوم انقلاب در بازنمایی قهرمانان ملی و شهدا گیر افتاده‌اند و مثل همیشه شهدا برای آنها مقدسانی مطلق بوده‌اند که از اول به فکر شهادت بوده‌اند و سرانجام نیز به آرزویشان رسیده‌اند.

رسانه‌ها البته به تنهایی مقصر نیستند.جریان تبلیغی شکل گرفته پیرامون شهید و برنامه‌ها و همایش‌ها و یادواره‌هایی که در تمام این سالها برای شهید طهرانی مقدم برگزار شده است با وجود تاکید بر این وجه مهم فعالیت‌ها و زندگی او به علت نداشتن پیوست رسانه‌ای معقول و هوشمندانه ناکام مانده‌اند. امنیت امروز ایران تا حد زیادی وابسته به تیم شهید طهرانی مقدم  و شخص اوست. اما آیا ایرانیان این را می‌دانند؟

***

تصویر انتخاب شده برای متن نمونه‌ای از تصویرسازی‌های خاص از شهید طهرانی مقدم است که وجوه معنوی و ایدئولوژیک او را پررنگ می‌کنند و نشانه‌ای از اصلی‌ترین دلیل مهم بودن او برای تاریخ ایران در آنها نیست. 

منبع: مهر

انتهای پیام/

برچسب ها: طهرانی مقدم ، شهدا
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.