از قدیمالایام شنیدهایم که میگویند با ازدواج کردن، نصف دینمان کامل میشود. این گزاره بهدلیل اهمیت ازدواج بیان میشود چرا که احتمالاً یکی از فصلهای مهم زندگی است؛ ایستگاهی که قابلیت این را دارد تا آدمها از طریق آن بتوانند تاریخ زندگی خودشان و طرف مقابل را به دو قسمت بعد از ازدواج و قبل از ازدواج تقسیم کنند.
برای همین عروس و داماد و خانوادههایشان پیش از برگزاری این رخداد بزرگ سلسله مراتب پرپیچ و خمی را پشت سر میگذارند. تعیین مهریه همیشه یکی از موارد بحثبرانگیز و حساس در بین زوجهای جوان و البته خانوادههایشان بوده است، اما در کنار آن، شرطوشروط ضمن عقد نیز از جمله مواردی است که زوجهای جوان به آن توجه ویژهای میکنند. در کنار شرطوشروط و حقوحقوق معمولی نظیر حق مسکن، حق تحصیل و حق طلاق که زن و شوهر بر سر داشتن و نداشتن آن باهم به توافق میرسند، شروط عجیب و غریبی هم وجود دارد که بعضی از عروس و دامادها برای طرف مقابلشان در نظر میگیرند تا آنها همچون بند و تبصرههای یک قانون به پیوندشان سنجاق کنند.
در کنار همه شرطهای ضمن عقدی که بهطور رسمی و قانونی برای ازدواج وجود دارد هر ازگاهی شرطهایی هم مطرح میشوند که زن و شوهر برای یکدیگر لحاظ میکنند. شروطی که شاید برای خیلیها نه تنها تعجبآور باشد که حتی خندهدار هم به نظر برسد. اما عجیبتر از مطرح کردن این شرطهای عجیب و غریب، تن دادن و پذیرفتن آنها توسط طرف مقابل است. بهطور مثال تقسیم داراییها یکی از شروطی است که این روزها در بین بسیاری از زوجهای جوان مطرح میشود. حالا میخواهد این دارایی در قالب ملک و املاک باشد یا خودرو و سرمایه نقد. بهطور مثال یکی از موضوعاتی که خانوادههای زوجهای جوان پیش از ازدواج با آن درگیر هستند صاحب خانه شدن عروس و داماد است. این در حالی است که خیلیها همیشه ملک و خانه را بهعنوان مهریه لحاظ میکنند یا با هم توافق میکنند که در طول زندگی مشترک هرچه را که خریداری کردند با هم تقسیم کنند. اما ماجرا فقط به اینجا ختم نمیشود. توافق بر سر داراییهای زن و شوهر گاهی آنقدر مهم و پر اهمیت میشود که مراسم عقد و ازدواج رنگو بوی عقد قراردادهای مالی و تجاری به خودش میگیرد. بهطوری که حتی دیده شده که موقع عقد شرط عروس این بود که آقای داماد همهدار و ندارش از ابتدای تولد تا به الآن را به نام او کند و عجیبتر آنکه داماد هم پذیرفته بود.
شرط عجیب بچهدار نشدن!
حالا چند روزی است که در فضای مجازی از شرطی صحبت میشود که کمی عجیبتر از موارد قبلی است. درج شرط بچهدار نشدن زوجین ضمن عقد موضوعی است که این روزها شائبه آن بر سر زبانها افتاده است. ماجرا از آنجا شروع شد که چندی قبل خانم معصومه آقاپور، نماینده مجلس شورای اسلامی در این باره گفته است: زوجها رغبتی به بچهدار شدن ندارند و «یک مورد خاص که دو سال است شیوع یافته، ذکر شرط زوجین برای عدم بچهدار شدن در عقدنامه است!» آقاپور در ادامه صحبتهای خود گفته است: «اگر تمام مشکلات مدیریتی و معضل فساد حلوفصل شوند، منابع کشور فقط میتواند پاسخگوی جمعیت ۱۰۰میلیونی باشد. اداره کردن جمعیت ۵۰۰میلیونی تنها خاماندیشی است؛ عمق فاجعه فقر در بخش روستایی کشور است. ما در برخی روستاها و شهرستانهای کوچک، در نانواییها حساب دفتری داریم؛ یعنی افراد نان را نسیه میخرند!»
بهدنبال انتشار این خبر کانون سردفتران ازدواج و طلاق کشور واکنش نشان داده و در گفتگو با خبرگزاری ایسنا اظهارات این نماینده مجلس را رد کردند. آقای علی مظفری، رئیس هیات مدیره کانون سردفتران ازدواج و طلاق درباره موضوع مطرح شده از سوی این نماینده مجلس مبنی بر درج شرط بچهدار نشدن زوجین ضمن عقد نکاح، اظهار کرد: «چنین چیزی تا الان از سوی مردم تقاضا نشده است، تا اینکه به این موضوع برسیم که میشود آن را قید کرد یا خیر.» وی ادامه داد: «این موضوع تعجبآور است و اصلاً معلوم نیست منبع و ماخذ آن کجا و چگونه بوده است، زیرا تمام شروط ضمن عقد که قید میشود در فناوری سازمان ثبت قابل مشاهده است. در این چند روز که این خبر مخابره شد، یک مورد هم نداشتهایم و تعجبآور است که چنین موضوعاتی که تأثیر سوء دارد، اعلام شده است.»
مظفری درباره اینکه آیا میشود شرط بچهدار نشدن را در عقدنامه قید کرد یا خیر، گفت: «اختلاف فقهی اینجا مطرح است و اکثر قریب به اتفاق، نظر فقها و مراجع عظام این است که شرط باطل است، زیرا بحث فقهی و نکاح بار شرعی است و نظر مراجع به این سمت است. به همین دلیل از نظر شرعی باطل است.»
این مردم عجیب!
آقای قراییمقدم در گفتگو با خبرنگار روزنامه «صبحنو» گفت: «دوام و بقای خانواده بر پایه تفاهم و توافق است و اینگونه شروط غیر عرفی به نهاد خانواده این خدشه وارد میکند. شروطی مانند حق انتخاب محل زندگی یا حق بچهدار شدن یا اجازه سفر از زوجه از جمله مواردی است که پیوند خانواده را سست میکند. چراکه در اصل ازدواج و تشکیل خانواده دلیلی بر بقای یک جامعه است و تلاش میکند تا در ابعاد بزرگتر یک جامعه را بسازد، اما مادامی که بنیان خانواده سست باشد، جامعه نیز همانطور خواهد بود.» وی ادامه داد: «اینگونه شروط نه تنها باعث سست کردن خانواده میشود بلکه میتواند سبب الگوسازیهای غلط نیز شود و افراد دیگر ناآگاهانه از آن الگوبرداری کنند.»
این جامعهشناس افزود: «مسأله خانواده یکی از مهمترین کانونهای هم در هر جامعه است. زمانی که خانواده ضعیف شود، در واقع خانواده ضعیف شده است. با این حال اینکه زنی باردار شود یا نه، حق اوست، اما اینکه او را کتباً در عقدنامه قید کنند برای مهمترین و بنیادیترین نهاد جامعه خطرناک است.» وی در آخر گفت: «پدیده شروط غیرعرفی و عجیب؛ برداشت غلطی است که این روزها جوانان ما از رسانههای بیگانه و غربی میکنند البته کمکاریهای فرهنگیهای خودمان را هم باید در نظر بگیریم. خانواده بر پایه تفاهم و توافق شکل میگیرد. اگر زوجی با هم این تفاهمها را نداشته باشند، صدها بار هم که این شروط نوشته شود راه به جایی نمیبرند.»
منبع:صبح نو
انتهای پیام/