به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، شاید برخی از ما این شعر را در خلوتمان زنده کرده یا برای افرادی خوانده باشیم:
حرف های ما هنوز ناتمام...
تا نگاه می کنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی!
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود
واقعا چقدر زود دیر میشود؛ انگار همین دیروز بود که قیصر شعر ایران در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قدم میزد. به دانشجوهایش درس میداد. حالا قیصر امین پور نیست و شعرهایش در بین مردم زمزمه میشود. گاهی هم شعرهایی به او نسبت میدهند و این شعرها در فضای مجازی منتشر میشود. جاعلان ادبیات سراغ قیصر هم رفتند. همانطور که برای مولانا رخ میدهد؛ انگار این سرنوشت محتوم شاعرانی است که شعرهایشان ورد زبان مردم میشود. در گذشتههای دور شعرهایی به نام خیام در بین مردم دهان به دهان نقل میشد امروز این شعرها در رباعیات خیام وجود دارد. آن روزها هرکسی نمیتوانست مطلبی را بگوید، آن را به نام خیام در قالب شعر میگفت.
از این روزهای شعر قیصر که بگذریم و جعلیاتی که به نامش منتشر میشود، باید سراغ ویژگیهای اشعارش برویم. قیصر در شعر امروز چه کرد که بقیه شاعران نکرده بودند؟ تمام شاعران شعرهایی در قالبهای مختلفی میسرایند، منتشر میکنند و شعرهایشان هم خوب است. اگر معتقد باشیم خیال هر شاعری تا اندازهای پرواز میکند و قدرت زبانی و حجم واژگان هر شاعری با شاعر دیگری تفاوت دارد، قیصر چه چیزی را در ادبیات مطرح کرد که دیگران مطرح نکردند؟ قیصر در قافیه شعر فارسی تغییر ایجاد کرد. او بود که تفاوت میان حروف را در زبان فارسی از میان برد و تنها به صورت ملفوظ حروف توجه کرد. از این روست که امروزه شاعران ما اطاق را با باغ قافیه میکنند و کسی هم برآنها خردهای نمیگیرد.
قیصر شعر ایران توانست ویژگیهای سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و نیمایی را با شعرهایش تلفیق کند. یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است. قیصر برای مخاطب امروز حرف جدیدی داشت و از این روست مخاطب امروز هوشیارانه برخی شعرها رانمی پسندد. دامنه خیال امین پور تا آنجا پرواز کرد که طرحی جدید در شعر درافکند.
سید عباس سجادی مدیرعامل بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران میگوید: امینپور از نظر من انسان غریبی بودو پشت چهره همیشه خندان وی، غمی نهفته بود، زیرا این شاعر بزرگ هیچگاه از درد جامعه دور نبود.
در بخشی از مقاله نظری استاد دانشگاه آمده است: «قیصر از معدود شاعرانی است که اخلاق و انصاف را در اشعارش رعایت کردهاست. وی شاعری بوده که انقلاب را تجربه کرده، ولی از شتاب زدگی در اشعارش اجتناب میکند، دراشعار قیصر میتوان ظرایف و تعامل را دریافت کرد. قیصر شاعری است که ساکن آرمان شهر و سازنده آرمان شهر بود. قیصر جامعهای آرمانی که عدالت در آن گسترده باشد طلب میکرد، آرمان شهری که پیوند میان فرد و مذهب را میپندارد.»
خسته ام از آرزوها؛ آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی؛ بالهای استعاری
لحظه های کاغذی را؛ روز وشب تکرارکردن
خاطرات بایگانی ؛ زندگی های اداری
آفتاب زرد و غمگین؛ پله های رو به پایین
سقفهای سرد و سنگین؛ آسمانهای اجاری
با نگاهی سرشکسته؛ چشمهایی پینه بسته
خسته از درهای بسته؛ خسته از چشم انتظاری
صندلی های خمیده؛ میزهای صف کشیده
خنده های لب پریده؛ گریه های اختیاری
عصر جدولهای خالی؛ پارکهای این حوالی
پرسه های بی خیالی؛ نیمکتهای خماری
رونوشت روزها را؛ روی هم سنجاق کردم
شنبه های بی پناهی؛ جمعه های بی قراری
عاقبت پرونده ام را؛ با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزی؛ باد خواهد برد باری
روی میز خالی من؛ صفحه ی باز حوادث
در ستون تسلیتها؛ نامی از ما یادگاری
انتهای پیام/
ومن خاکسترت را بر کدامین باد بسپارم
و نامت بر کدامین کاشی بنیاد بنگارم
تو درد مردمان بودی و داغ تشنگیهایت
نشسته در گلوی آسمانی بغض اشعارم
نوشتی و نوشتند عاشقانه از نوشتارت
قلم لرزان لرزان می نوازد شور گیتارم
بگو در آسمان جائی برای مردگان مانده
زداغ آسمانی بلبلان دیریست بیمارم
تمنای شکر دارد سبوی چاک چاک من
نگو آزرده ای ای گل بگو بار شکر دارم
ترا آن گردباد عشق تا اوج لطافت برد
شدی رنگین کمان آیه های شعر ایثارم
تپیده کلک من در خون نگارد نام تو اکنون
بگو خوش داری آرایم به تو هر جای اسفارم
تهران مهر 86
با احترام ،
تقدیم به ژان ژاک روسو .