به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، پیاده روی اربعین، حماسه بزرگ ابراز ارادت و عشق به امام حسین (ع) و خاندانش است. هر سال در چهلمین روز شهادت امام حسین (ع)، جمعیت بسیاری از مسلمان و غیر مسلمان از سراسر دنیا در شهر کربلا دور هم جمع میشوند. مردمی که هر کدام با آیین، فرهنگ و زبان بخصوص خود، برای مدتی هر چند کوتاه کنار هم به تماشای عشق و دلدادگی عاشقان اهل بیت (ع) مینشینند. این تجمع میلیونی یکی از قدرتمندترین نشانههای وحدت میان جهان تشیع است و بزرگترین گردهمایی سالانه مذهبی در جهان به شمار میآید.
زیارت کربلا با پای پیاده رسمی است که از قدیم تا به الان وجود داشته و مختص به زمان و مکان خاصی نیست. مردم ایران که ارادت ویژهای به امام حسین و خاندانش دارند، هر ساله از مدتی قبل خود را برای پیاده روی اربعین آماده میکنند. وسایل و ملزومات سفر را تهیه میکنند؛ اما با چه نیتی فقط خدا میداند. مجهز شدن برای این سفر با بقیه سفرها فرق دارد. زیرا مقصد و هدف چیز دیگری است. هدف آن هم رسیدن به معشوق است.
بخش قابل توجهی از جمعیت زائران کربلا در مراسم پیاده روی را ایرانیان تشکیل میدهند؛ آمارها نشان میدهد هر سال بر تعداد آنها افزوده میشود. مردم عراق هم چند روزی میزبان مردم ایران هستند و به نحو احسن از آنها پذیرایی میکنند.
وقتی به نحوه پذیرایی مردم عراق از زوار امام حسین نگاه میکنی، در چشمان آنها التماس را میبینی؛ نه فقط در چشم بلکه به زبان هم آن را درک می کنی. آنها خدمت به زائر امام حسین (ع) را آرزو و و افتخاری برای خود میدانند.
امسال هم مانند سالهای قبل جمعیت قابل توجهی از هموطنان ما برای شرکت در مراسم پیاده روی اربعین خود را به عراق رساندند. کاروان چله عشق هم گروهی است که امسال هم برای سومین بار عازم کربلا شده است. کاروانی که جمعی صمیمی از هنرمندان با آن همراه شده بودند.
ما نیز در بین آنها با پیام دهکردی (بازیگر) و محمد سلوکی (مجری) همراه شدیم و از آنها درباره حضور در این سفر معنوی پرسیدیم که در ادامه آن را می خوانید:
آقای دهکردی؛ چه شد که در مراسم پیاده روی اربعین شرکت کردید؟
مدتی بود که میخواستم این سفر را تجربه کنم؛ اما هر بار بنا به شرایط شغلی و زندگی این موهبت نصیبم نمیشد. قرعه این بار به نامم درآمد و با دعوت آقای امینی با گروه چهل چراغ همراه شدم. خدا را شاکرم که توانستم در این سفر اتفاقات معنوی ممتازی را به چشم خود ببینم.
در این سفر چه چیزهایی به چشم دیدید؟
یکی از دیدنیهای این سفر، حجم زیاد علاقه و محبت به امام حسین (ع) بود. اینکه میلیونها نفر از طبقات اجتماعی مختلف و گوشه کنار دنیا دور هم جمع بودند، نشان از همبستگی و خستگیناپذیری آنهاست. یکی دیگر از اتفاقهای جالب برای من، اجرای مداحی عربی در یکی از موکبهای بین راه بود که بی نهایت زیبا بود. محبت مردم به یکدیگر هم از دیگر صحنه های جالب و تاثیرگذار پیاده روی اربعین بود. هرکه هرچه داشت در طبق اخلاص گذاشته بود.
پس از پیاده روی اربعین با چه نوع واکنشهایی روبرو شدید؟
همواره واکنشهای مثبت و منفی وجود دارد؛ اما نکته مهم این است که اگر در این راه قدمی بر میداریم، باید با خلوص کامل باشد. من هیچ وقت خوشایند هیچ جریانی قدم برنداشته ام؛ برای اینکه از سوی برخی افراد چیزی عایدم شود، به این سفر نرفتم. من برای پیدا کردن جواب سوالهای ذهنی خودم در این مراسم شرکت کردم. به خاطر قلب خودم به پیاده روی اربعین رفتم. رفتن به سفرهای زیارتی از جمله اربعین اعتقاد شخصی هر آدمی محسوب میشود. متاسفانه این روزها به دلایل مختلف به ما برچسب میزنند؛ اما همه باید بدانیم که امام حسین برای یک طیف خاص نیست؛ بلکه برای کل بشریت است. بعضی وقتها با صحبتها و نظرات قابل تاملی از سوی مردم هم روبرو میشویم؛ مثلا اینکه می گویند مگر شما هنرمندان هم به کربلا میروید؟!
آقای سلوکی؛ چه شد که در سفر پیاده روی اربعین با کاروان چهل چراغ همراه شدید؟
در درجه اول لطف خدا شامل حال من شد و بعد به واسطه ارتباطی که با برنامه چهل چراغ داشتم. قسمت بود سری اول این برنامه را من اجرا کنم؛ خدا را شکر میکنم که تا به الان ۳ بار در سفر پیاده روی اربعین شرکت کرده ام که ۲ بار آن همراه کاروان چهل چراغ بوده است.
چه ویژگی هایی در این سفر معنوی وجود دارد؟
در این سفر رنگ و بویی ماورایی وجود دارد؛ یک طرف موضوع این است که هرکس با حال، نگاه و نیازهای روحی خودش در این مکان حضور پیدا کرده است. طرف دیگر هم حضور میلیونها انسان از کشوری در کشور دیگر آن هم در این شرایط خاورمیانه است. نکته جالب توجه این است که دو ملت که به واسطه جنگ ۸ ساله سختی و عذاب را تحمل کرده اند، حالا به حدی با هم دوست هستند که انگار نسبتی خویشاوندی با یکدیگر دارند. سالها پدیدهای به نام جنگ آنها را از هم دور کرده، اما در حال حاضر چند سالی میشود که با نام مبارک اباعبدالله (ع) دور هم جمع شده اند.
از صحنه های دیدنی پیاده روی اربعین برای ما بگویید.
از دیدنیهای این سفر این بود که ایرانیها سعی می کردند به زبان مردم عراق صحبت کنند. مردم عراق هم می خواستند به زبان ایرانی حرف بزنند. در اولین سفر پیاده روی اربعین، هر فردی مات و مبهوت بخش عرفانی این سفر میشود و خود را به راز و نیاز مشغول میکند؛ اما در دومین سفر بیشتر جنبههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن به چشم میخورد.
چه اتفاقات عجیب و جالبی را در این سفر مشاهده کردید؟
همه این سفر و مسیر عجیب است؛ برای کسی که اولین بار است به این سفر میرود، میزبانی و پذیرایی مردم عراق و کودکانشان و التماس آنها برای پذیرایی از شما چیز عجیبی است. برای کسی که چندین بار به این سفر مشرف شده، اینکه ببیند از او پذیرایی نمیشود، عجیب است. وقتی میبینی بیش از ۲۰ میلیون نفر از هر کشور و آیینی و با هر فرهنگی در یک جا جمع میشوند، اما هیچ آسیبی نمیبینند. هیچ نیروی انسانی نمیتواند این جمعیت را از بین ببرد.
از واکنشهای مردم و نزدیکان خود پس از بازگشت از سفر به اربعین بگویید.
پس از برگشت از این سفر با واکنشهای متفاوتی مواجه شدم؛ از جمله واکنش بسیاری از افراد که دم از آزادی میزنند. آنها به راحتی به رشتههای ذهنی ما توهین و رفتار خود را طبیعی قلمداد میکنند. برخی از افراد نیز واکنشهای عجیبی از خود نشان میدادند؛ مثلا اینکه شما که دانشگاه رفتی، همه جای دنیا رو دیدی، حالا رفتی آنجا؟ در حالی که اگر فردی در مراسم خاصی شرکت کند، من به عقاید او احترام میگذارم و حتی چگونگی برگزاری آن مراسم را جویا میشوم. اما آن چیزی که برای من مهم است، شرکت کردن در این مراسمها و لذت بردن از آن است.
و کلام آخر؟
پیاده روی اربعین اگر حتی فقط یک نتیجه مثبت داشته باشد، آن اتحاد و در هم گره خوردن ملت عراق و ایران است.
انتهای پیام/