فرید سعادتمند درباره آخرین فعالیت هایش و تجربه همکاری با اشکان کمانگری گفت: قطعه «رازهای مگو» که تیتراژ سریال «ستایش 3» است، برای آلبوم اخیر این خواننده ساخته شد و قرار نبود، این اثر تیتراژ شود؛ به انتخاب خود او این اتفاق افتاد. تیتراژ ابتدایی سریال لحظه های «گرگ و میش» هم قطعه ای از آلبوم «حالا که می روی» بود و اصلا قرار نبود تیتراژ تلویزیونی باشد. «رازهای مگو» برای آلبومی است که شش قطعه دارد؛ دو قطعه آوازی در آن قرار گرفته که کاملا در ژانر موسیقی کلاسیک ایرانی با ارکسترال ایرانی تنظیم شده است. این اثر برخلاف دیگر قطعات آلبوم کمانگری تلفیقی کار شده است.
سعادتمند در ادامه به تمجید از صدای کمانگری و معتمدی پرداخت و بیان کرد: صدای اشکان را خیلی دوست دارم. تصمیمم بر این است که در آلبوم جدید او یک ارکستر جدی به کار گرفته شود؛ اثر کاملا ایرانی و ارکسترال ارائه می شود. کار با معتمدی هم بسیار جذاب بود. هر دو خواننده فوق العاده توانمند هستند. معتمدی که جایگاه بالایی در موسیقی دارد؛ اشکان هم کارهایش بسیار خاص است. رنگ صدایشان را دوست دارم. تیتراژ تلویزیونی به دیده شدن و بهتر شنیده شدن کمک می کند. اشکان از جمله کسانی است که باید بیشتر از این ها دیده شود. امیدوارم در آلبوم جدیدش این اتفاق بیفتد. تصمیم داشتم در این اثر تلفیقی تر کار کنم اما آنقدر این نوع از موسیقی زیاد شده است، مجبور شدیم، فضای کار را تغییر دهیم.
این آهنگساز در ادامه به ضلع دیگر قطعه «رازهای مگو» و «حالا که می روی» یعنی محمد مهدی سیار ترانه سرا پرداخت و اظهار کرد: من با آقای سیار برای قطعه هانیه آشنا شدم. فعالیتم در موسیقی به این شکل است که روی شعر، ملودی می سازم و دیدم سیار در این زمینه توانایی خوبی دارد.
وی افزود:سیار از جمله کسانی است که می تواند به خوبی روی ملودی شعر بنویسد. در آلبوم جدید اشکان کمانگری با محمدی شاعر «سرو زیر آب» کار می کنم و فقط قطعه «رازهای مگو» را سیار سروده بود. البته اکثر کارهایم با عبد الجبار کاکائی است، اخیرا با چند شاعر دیگر نیز صحبت کردم.
این آهنگساز در پایان به درگذشت استاد حسین دهلوی اشاره کرد و گفت: تخصصم کار ارکسترال ایرانی است. شاگرد استاد فخر الدینی و دهلوی هوشنگ کامکار بودم. محضر استاد روشن روان در آموزشگاه سرایش دوره های هارمونی و ساز شناسی می دیدم. همان زمان با عشق و علاقه ای که به استاد دهلوی داشتم در کلاس شعر و موسیقی دو ترم محضر ایشان شاگردی کردم. به یاد دارم همیشه افسوس می خوردم که چرا در ایران با این جمعیت فقط دو نفر باید شاگر استاد دهلوی باشند. با این وجود استاد دهلوی بزرگواری می کردند، هر چهارشنبه می آمدند و کلاس را تشکیل می دادند. بعد از کلاس کارهایی را می ساختم و استاد گوش می کردند. همیشه از صدای من تعریف می کردند؛ دوره فوق العاده ای بود و یکی از افتخاراتم شاگردی ایشان است.
انتهای پیام/