او افزود: متأسفانه اگر به سمت توسعه فضاهای نمایشی شتاب برداشتیم، تنها به صورت متمرکز در تهران خوب بوده؛ اما در بخش کشوری به توفیقات و توسعه همه جانبه فکر نکردیم. حاضر شدیم مجتمعهای سینمایی با چندین سالن را بسازیم، ولی از بخش پنهان مخاطبهای بالقوه سینما در شهرستان و شهرهای بزرگ غافل شدیم و سالنها و امکانات این چنینی را فراهم نکردیم.
این تهیهکننده گفت: تنوع سوژه و تولیدات جذاب با محدودیتهایی مواجه بوده و این محدودیتها به خاطر نگاههای ممیزی و سلیقه ای است که همواره به آثار فرهنگی آسیب زده و نتوانسته در اعتماد سازی بین هنرمند و مخاطب موفق باشد. همچنین سوژههای جذاب به محصولات خنثی و بی معنی تبدیل شده اند.
کریمی ادامه داد: مخاطب اگر یک بار این رفتارها را ببیند رو برمی گرداند و دیگر سینما را دنبال نمیکند. از طرفی به خاطر دسترسیهای متنوعی که وجود دارد، خواستههای خود را از راههای دیگر برآورده میکند. شاید این بی رغبتی مخاطب از بی مسئولیتیهایی است که بین هنرمند و متولیان فرهنگی دست به دست میشود. اگر شما به عنوان مخاطب بخواهید فیلمهای سینمایی را پیگیری کنید و رفتار با ثباتی در این حوزه نبینید، طبیعی است که برای یک یا دوسال شاهد ریزش مخاطب باشیم. نباید خودمان را با آمارهای رقمی که منتشر میشود، گول بزنیم. با همه توسعههایی که ادعا کرده ایم، در جذب مخاطب پسرفت داشتیم و با وجود رشد دوبرابری جمعیت هنوز نتوانستیم رکورد نمایش دهه شصت و هفتاد را بشکنیم. ما خودمان را با عدد گول میزنیم و این آفت بزرگی است برای منِ در بدنه سینما و مدیر فرهنگی که میخواهد درباره عملکردش شعار بدهد.
تهیه کننده «چ» افزود: پسرفت و ضرر ما این نیست که چرا ۸۰۰ میلیارد فروش نداریم؛ بلکه این است که با همه تولیدات در چهار دهه همواره پسرفت کردیم و برای خودمان جشن میگیریم که امسال نسبت به سال قبل رشد درآمدی داشته ایم. اگر این رشد که برخی مدعی آن هستند، درست باشد؛ چرا الان شاهد بیکاری عوامل سینما هستیم. اگر رشد واقعی بود این همه افراد از بدنه سینما دچار بیکاری مفرط نمیشدند.
کریمی گفت: بخشی از سینماروها که در سنوات گذشته محصولات یک هنرمند یا شرکت را دنبال میکردند، ریزش شدیدی پیدا کرده اند.برخی فیلمسازها خودشان اعداد و ارقام فیلم را بالا میبرند؛ اگر فیلم منِ تهیه کننده مورد اقبال واقع نشود و بروم با روشهای پست و فرومایه در ذهن مردم ایجاد رونق و فروش بکنم، چند جانبه به سینما لطمه زده ام.
تهیه کننده «آژانس شیشهای» ادامه داد: در سینما همیشه چند عنصر باید در کنار هم قرار بگیرد که یک فیلم و محصول هنری مانا و گیرا شود؛ اول نوگرا و همراه با حرف جدید باشد. دوم از تبلیغات مناسب بهره ببرد و سوم وقتی مخاطب فیلم را میبیند، مبلّغ کار شود. اگر این سه مورد توام با یکدیگر نباشد، مثل خیلی از فیلم ها که تبلیغات صد در صدی دارند، اما فروش صد در صدی ندارند؛ مخاطب ناراضی است و نمیگذارد بقیه این فیلم را تماشا کنند. فیلم با کیفیت روی زمین نمیماند و مشتری خودش را سینه به سینه پیدا میکند.
کریمی در پایان گفت: وقتی از محتوای غنی فاصله گرفتیم و خودمان را به اقیانوسی ۲ یا ۳ سانتی قانع کردیم، از سطح فکری مخاطب عمومی پایینتر فیلمسازی میکنیم.
انتهای پیام/