به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، نبود پول یا سرگرمی، مانع شاد بودن نمیشود. درواقع این عادتهای سمی ما هستند که بی آنکه متوجه باشیم و انتظارش را داشته باشیم ما را از شادی محروم میکنند. اما دیگر وقتش رسیده این مسأله را برای خود روشن کنیم، چون اگر بدانیم کاری را اشتباه انجام میدهیم، راحتتر میتوانیم برای جلوگیری از شیوهی خود تخریبیای که در پیش گرفته ایم، قدمی برداریم و برای بازگشت شادی به وجودمان جایی باز کنیم.
در ادامه به عادتهای سمیای میپردازیم که شما را از شادی محروم میکنند و میخواهیم ببینیم چه راهی برای حل این مشکلات وجود دارد.
۱- احساسات تان را سرکوب میکنید
عادتهای مضر برای شادی اغلب به ما گفته میشود نباید هیچ احساس ناخوشایندی از خود بروز دهیم. این ماجرا معمولاً از دوران کودکی آغاز میشود یعنی زمانی که دائماً به ما گفته میشد نباید گریه کنیم یا بابت چیزی ناراحت باشیم. ما هم به مرور یاد گرفتیم که چطور احساسات منفی خود را پنهان کنیم، اما این رفتار معمولاً عواقبی بدتری در زندگی ما به بار میآورد.
به گفتهی کارشناسان، درگیری با احساسات منفی خود ما را نسبت به احساسات مثبت مان هم خنثی میکند، چون دیگر نمیتوانیم تصمیم بگیریم چه چیزی را میخواهیم احساس کنیم و چه چیزی را نمیخواهیم. به علاوه، این مسأله باعث میشود روابط و تعاملات ضعیف تری با دیگران داشته باشیم و بسیاری از بخشهای زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهد. لازم به ذکر است که سرکوب احساسات میتواند به سلامتی ما هم صدمه بزند. اما روشهای بی ضرری وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانیم احساسات خود را تخلیه کنیم که رقصیدن یکی از آنها است.
۲- به خودتان اجازهی اشتباه کردن نمیدهید
همیشه به خاطر داشته باشید که حتی بعضی از سرنوشت سازترین اختراعات هم بر حسب تصادف ساخته شدند. دستگاه تنظیم ضربان قلب، مایکروفر و حتی پنیسیلین، بعضی از این اختراعات هستند. علاوه بر این، خوب است بدانید که شما شخص کمال گرایی محسوب میشوید. اما آیا این مسأله واقعاً شما را به آدم شادتری در زندگی تبدیل کرده؟
جواب منفی است، چون شما دائماً تلاش میکنید به ایده آلی دست پیدا کنید که در واقع وجود ندارد. کوچکترین اشتباهی هم میتواند شما را ناراحت کند و باعث اضطراب، اختلالات غذایی و دیگر مشکلات در شما شود. شما باید به خودتان اجازهی اشتباه کردن بدهید و طرز فکر خود را در مورد مقولهی شکست تغییر دهید. برای اینکه راحتتر بتوانید این کار را انجام دهید، کافی است صحبتهای توماس ادیسون، مخترع بزرگ، را به خاطر بسپارید: «من ده هزار بار شکسته نخورده ام، بلکه موفق شده ام ده هزار راه پیدا کنم که به نتیجه نمیرسند.»
۳- قربانی بودن را ترجیح میدهید
سریعترین راه را به سوی غم وقتی طی میکنید که دیگران و شرایط را مقصر مشکلات خود بدانید. خیلی راحت است که هر چیز و هر کسی را مقصر بدانیم. دیر سر کار رسیدم؟ تقصیر من نبود، ترافیک شده بود. پول سفر رفتن ندارم؟ تقصیر من نیست، آنها نمیخواهند بیشتر به من حقوق دهند. از این زاویه، شما هرگز توانایی کنترل این «اتفاقات ناعادلانه» را ندارید.
مثلاً وقتی میگویید مشکل از ترافیک بود، معنی اش آن است که کاری در مورد آن از شما بر نمیآید. چون ترافیک فردا و پس فردا و تمام روزهای بعدی هم وجود خواهد داشت. پس قرار است تا آخر عمرتان دیر سر کار برسید؟
اما وقتی بگویید خود شما مسئول تأخیرتان هستید، این مسأله دریایی از انتخاب پیش روی شما قرار میدهد. شما میتوانید تصمیم بگیرید زودتر از خواب بیدار شوید، یا از رئیس تان بخواهید ساعت کاری تان را تغییر دهد. حتی میتوانید تصمیم بگیرید صبحها به باشگاه نزدیک محل کارتان بروید تا بعد از آن بتوانید به موقع خودتان را به سر کار برسانید. سعی کنید به هر اتفاقی در زندگی تان از این زاویه نگاه کنید. به این ترتیب به مرور به جای موانع، دیگر فرصتها را خواهید دید.
۴- کینهای هستید
اول اینکه، کینه داشتن میتواند به سلامتی ما صدمه بزند، از افسردگی خفیف گرفته تا مشکلات قلبی عروقی شدید. وقتی هم که افسرده یا دچار مشکلات قلبی باشید، شاد بودن کار سختی میشود.
دوم آنکه، باید درک کنید که حتماً مشکل عمیق تری وجود دارد که چنین واکنشی از شما سر زده. این مشکل هر چیزی میتواند باشد، از عزت نفس پایین گرفته تا مسائل دیگری که احساس بدی نسبت به آنها دارید. مثلاً کسی به شما گفته آدم احمقی هستید؛ اگر مطمئن هستید که این حرف حقیقت ندارد پس چرا از آن ناراحت شدید؟ از قرار معلوم مطمئن نیستید، به همین دلیل این فرصت بزرگی برای شما است تا متوجه طرز فکری که درمورد خودتان دارید شوید. اگر نسبت به این مسأله آگاهی پیدا کنید، دیگر این توانایی را دارید که هر زمان که احساس کردید کسی احساسات شما را جریحه دار کرده، روی خودتان کار کنید و خودتان را بسازید.
سوم آنکه، با کینه کردن فقط به خودتان صدمه میزنید. با این کار، آن موقعیت ناخوشایند را دائماً به خاطر میآورید، در نتیجه تمام آن لحظات بارها و بارها در ذهن تان تکرار میشود و دوباره و دوباره احساس عصبانیت و درماندگی میکنید. شما وقت و انرژی با ارزش تان را برای چیزی هدر میدهید که توانایی تغییرش را ندارید. اما بهتر نیست با یک روان درمانگر صحبت کنید، یاد بگیرید چطور این افکار منفی را رها کنید و زندگی خود را صرف کارهای خوشایندتری کنید؟
۵- فکر میکنید میتوانید ذهن دیگران را بخوانید
مگر اینکه یک خون آشام، پری دریایی یا انسانی با قدرت جادویی باشید، در غیر اینصورت هرگز نمیتوانید واقعاً متوجه شوید دیگران به چه چیزی فکر میکنند. با این حال، افکاری مثل اینکه «به نظر آنها خیلی احمق هستم» یا «احتمالاً آنها فکر میکنند که آدم خیلی خسته کنندهای هستم» هر روز به ذهن ما نفوذ میکنند.
برای خلاصی از چنین موقعیتهایی یک راه حل ساده وجود دارد: به جای اینکه خودتان را تحقیر کنید، مطمئن باشید که دیگران بهترین نظر را دربارهی شما دارند. این طرز فکر اعتماد به نفس شما را افزایش خواهد داد و به شما کمک خواهد کرد تعامل بی پرده تری با دیگران داشته باشید. علاوه بر این، متوجه خواهید شد وقتهایی که در مورد افکار دیگران گمانه زنی نمیکنید، تقاضای کمک از آنها برایتان راحتتر میشود.
۶- روی موفقیتهای دیگران تمرکز میکنید
در عصر شبکههای اجتماعی، خیلی سخت است که بتوانیم در دام مقایسه نیفتیم. لباسهای ما به اندازهی جوانهای اینستاگرام شیک و مد روز نیستند، به اندازهی آنها نمیتوانیم سفر کنیم و روابط مان کامل و بی نقص نیستند. حسرت خوردن برای چنین چیزهایی میتواند به راحتی ما را غمزده کند، اما نکتهی مهمی هست که نباید آن را فراموش کنید.
اول از همه آنکه، آدمها فقط بخشهایی از زندگی شان را که میخواهند ما ببینیم نشان مان میدهند. هیچ تضمینی وجود ندارد که زندگی آنها ایده آل باشد. به علاوه، شواهد و قرائن بسیار زیادی وجود دار که ثابت میکند واقعیت زندگی آنها به خوش آب و رنگی چیزی که در شبکههای اجتماعی نشان میدهند نیست؛ و در نهایت اینکه وقتی دائماً مشغول دنبال کردن زندگی کس دیگری باشید، از زندگی خودتان غافل میمانید و وقتی که میتوانید صرف دستیابی به موفقیت خودتان کنید را هدر میدهید.
راه حل این مشکل آگاهی است. یک روش ساده هم وجود دارد که با آن میتوانید این کار را برای خود تسهیل کنید: هر روز دست کم ۵ مورد از دستاوردهایتان که باعث افتخارتان هستند را شناسایی و جایی یادداشت شان کنید. این کار به شما کمک میکند ارزشهای زندگی خودتان را ببینید و به جلو قدم بردارید.
۷- به نظر دیگران وابسته هستید
خوب فکر کنید و ببینید تا به حال چند بار تلاش کرده اید ذهنیت «خوبی» از خودتان برای دیگران بسازید و این تلاشها چند بار برای شما شادی بخش بوده اند. اگر به این نتیجه رسیدید که این کار بیشتر برایتان ضرر داشته تا نفع، پس دیگر وقتش رسیده در چیزهایی که آنها را ارزش میدانید تجدید نظر کنید و از این به بعد خودتان را در اولویت قرار دهید نه دیگران را. چون، به گفتهی کارشناسان، احتمال تجربهی اضطراب و افسردگی در افراد وابسته بیشتر است و آنها توانایی دفاع از مرزبندیهای شخصی خود را ندارند.
ما گاهی میخواهیم کسانی را تحت تأثیر قرار دهیم که حتی از آنها خوشمان نمیآید یا فقط میخواهیم چیزی را به کسانی ثابت کنیم که در واقع برایمان اهمیتی ندارند. از این به بعد در هر موقعیتی از خودتان بپرسید که از انجام کاری رضایت دارید یا صرفاً به خاطر دیگران آن را انجام میدهید. حتی میتوانید جوابهای خود را دسته بندی کنید و آنها را در دو دستهی «به خاطر خودم» و «به خاطر دیگران» بگذارید. نتیجهی کار شاید برایتان شوکه کننده باشد، اما این انگیزه را به شما میدهد که خودتان را تغییر دهید و دیگر فقط به خودتان تکیه کنید.
۸- اجازه میدهید گذشته و حال، زندگی را به کام تان تلخ کنند
منظور این نیست که فکر کردن دربارهی گذشته یا آینده ما را غمزده میکند، اما بهتر است از غرق شدن در چنین افکاری خودداری کنید. وقتی گذشته همهی فکر و ذکر شما باشد، این مسأله معمولاً نشان میدهد مسائل حل نشدهای وجود دارد که هنوز روی ذهن شما سنگینی میکند. از طرفی، تمرکز کامل روی آینده هم از وجود یک مشکل اضطرابی در شما حکایت دارد.
به علاوه، تحقیقات نشان داده کسانی که روی زمان حال تمرکز میکنند، افراد شادتری هستند و احساس پیوند بیشتری با دیگران میکنند. یک تمرین ساده وجود دارد که میتواند به شما کمک کند «در زمان حال» زندگی کنید:
روی حس شنوایی تان تمرکز کنید. سعی کنید به تک تک صداهای اطراف خود توجه کنید؛ صداهای دور، نزدیک، آرام یا بلند. صداهای دور و صداهایی که از دل سکوت بیرون میآیند را انتخاب کنید و روی آنها تمرکز کنید.
سپس سراغ کشف بوها بروید؛ بوهای تند، ملایم و بوهای زودگذر.
حرکت ابرها را تماشا کنید. سعی کنید تا جایی که میتوانید به جزئیات توجه کنید. شکل ابرها را برای خودتان توصیف کنید.
منبع : روز یاتو
انتهای پیام/