رضا بختیاری افزود: به همین منظور و با نیت خدمت خالصانه به زوار عملا کار خدمت رسانی را از دهم مهرماه آغاز کردیم و مراسم افتتاحیه در تاریخ سیزدهممهر همزمان با افتتاح قرارگاه رسانهای اربعین برگزار شد.
او تصریح کرد: پیش از شروع فعالیت ستاد مردمی پیش بینی حضور ۷۵ هزار زائر شده بود که تا شب گذشته که عملا عمده کاروانها وارد شده اند بالغ بر ۷۷هزار زائر مورد تکریم ستاد قرار گرفتند که از پیش بینیها نیز بیشتر بود.
دبیر ستاد مردمی اربعین سیستان و بلوچستان ادامه داد: البته زوار دیگری نیز از ابتدای محرم وارد استان شدهاندکه از طریقمبادی ذیربط آمار آنها اعلام شده، اما آنچه در حوزه ستاد مردمی میباشد رقمی افزون بر ۷۷هزار زائر بود و جای خوشحالی دارد که استقبال و بدرقه از آنها به خوبی انجام شد.
او تصریح کرد: آمار ورودی زوارنیز به تفکیک در جدول زیر اعلام میشود.
بختیاری افزود: برخی از زوار به صورت پیاده و انفرادی وارد مرز شده بودند که در ابتدا تعداد آنها محسوب نشده بود، اما در جمع بندی نهایی، تعداد دقیق به شرح اعلام شده است.
هر سال بسیاری از زوار پاکستانی به صورت هوایی در ایام اربعین عازم عراق می شوند اما گفتههای مردم کشور پاکستان از میزبانی خواهران و برادران ایرانی و البته ثواب اخروی آن موجب شد تا بعضی ها سفر پیاده را به هواپیما ترجیح دهند.
در ادامه گفت و گویی که در یکی از خبرگزاری ها منتشر شده از خانواده ای پاکستانی در باره ارائه خدمات موکب های ایرانیان را می خوانید.
هر سال به صورت هوایی در ایام اربعین عازم عراق می شدیم اما گفتههای مردم کشورم از میزبانی خواهران و برادران ایرانی و البته ثواب اخروی آن موجب شد تا سفر پیاده را به هواپیما ترجیح دهیم که از اینانتخاب هم خرسندیم.
مادر وکیل دادگستری بود و دختر دانشجوی دکترا. پسر هم در حال آموزش دروس خلبانی بود که سه نفره از اسلام آباد پاکستان عازم زیارت اربعین شده بودند.
پدر این خانواده هم از مسئولان صداوسیمای پاکستان بود.
وقتی در مرز میرجاوه با آنها دقایقی هم کلام شدم مادر میگفت: هر سال به صورت هوایی در ایام اربعین عازم عراق می شدیم اما گفته های مردم کشورم از میزبانی خواهران و برادران ایرانی و البته ثواب اخروی آن موجب شد تا سفر پیاده را به هواپیما ترجیح دهیم که از اینانتخاب هم خرسندیم.
حال و هوایشان وصفناشدنی بود. قرآن کوچک چرمی از دست دختر جدا نمیشد و ذکر دائم بر لب مادر بود.
نه نیاز مالی داشتند نه کمبود دنیوی اما به نیت غذای متبرک، همچون سایر هم ولایتی هایشان در حد نیاز از طعام موکب های مردمی استفاده میکردند و با هدف برچیدن توشه اخروی قدم در این راه دشوار گذاشته بودند.
ایرانی ها را مردمانی مهمان نواز می دانستند و قول دادند تا در بین الحرمین دعاگوی همه خدام افتخاری باشند.
مادر از سختی ۴ روزه برای رسیدن به مرز ایران گفت. اشاره ای هم به پرچم سرخ منقش به ناممقدس امامحسین(ع) کرد که در اولین سفر اربعین به یادگار می گیرد اما در سال های بعد همیشه همراهش بوده است.
هر وقت نام حسین(ع) را می آورد اشک کنج چشمان خود و دخترش خانه میکرد. سربندهای دختر و فرزندش را خودش به پیشانی شان زد و با بوسه بر صورت فرزندان و سربند یا حسین(ع) سفر عشق را آغاز کردند.
به خوبی می دانست که این بار با ۲ دفعه دیگر کههوایی رفته فرق دارد اما انتخاب خود و فرزندانش بود.
آرامش خاصی در وجودشان بود. سرشان در لاک خودشان بود و در گوشه ای اطراق کرده بودند. نه در جستجوی طعامرنگین بودند و نه حتی سایه ای خنک.تنها در خودشان فرورفته بودند و گویا حرفهایشان را گذاشته اند تا به وقتش و زیر قبه حضرت در روز اربعین بزنند.
بیشتر از این مزاحم شان نشدم. بعد از پایان گفتگو باز هم دختر به خواندن قرآن مشغول شد و مادر ادامه ذکرهایش را گفت.نمی دانم زمزمه لب و خواسته دلشان چه بود اما هر چه بود آنها زوار اباعبدالله الحسین بودند و ما باید خادمی شان را می کردیم.
میزبانی ایرانیان آنقدر به دلشان نشسته بود که پسر دوان دوان به سمتم آمد و شماره تلفنش را داد و درخواست کرد اگر به پاکستان سفر کردیم حتما مهمان شان شویم.
اکثر قریب به اتفاق زائران پاکستانی این چنین سیرتی دارند و علاقه قلبی شان است که این خدمت ایرانیان را به نحوی جبران کنند و طبیعتا دعا برای برآورده شدن حاجات، دم دستی ترین و مهم ترین راه برای تلافی خواهد بود و این تمام خواسته یک خادم از زائر است.
انتهای پیام/ع