بر همگان روشن است که عربستان غول نفتی جهان است، جنگ عربستان با یمن و حملات بی رحمانه به این کشور در طول سالیان اخیر با چنان ابعادی همراه شده که مرزهای انسانیت و اخلاق را زیر سوال برده است و درنهایت این اقدامات فجیع باعث شد تا یمن با یک عملیات غافل گیر کننده به تاسیسات نفتی عربستان، سران ریاض را شوکه کند.
حملات پهبادی یمنیها به تاسیسات نفتی عربستان و یکی از غولها و مراکز اصلی نفتی این کشور به میزانی دقیق و حساب شده انجام شد که بُهت و حیرت جهان عرب و کشورهای غربی را به همراه داشت.
با بررسی و مطالعه فراز و نشیبهای خاورمیانه این واقعیت تلخ محرز میشود که این خطه جغرافیایی از جهان با درگیری، جنگ، مناقشه و توطئه عجین شده است، مصداق بارز این ادعا در تجاوز سعودیها به یمن نمود پیدا میکند که به واقع یکی از صدها و هزاران درگیریهایی است که از گذشته تاکنون در جغرافیای سیاسی مذکور به وقوع پیوسته، اما نکته برجسته و حائز اهمیت معطوف بر این امر میشود که نبرد مذکور به هیچ عنوان برابر، انسانی و برحق نبود و تجاوز سعودیها به یمنیها به میزانی فاجعه آمیز و تلخ بود که جنایات انسانی بسیاری را در تاریخ این سرزمین رقم زد و یقینا در آینده تاریخ با قضاوت صحیح خود ابعاد هر چه بیشتری از این تجاوز را مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد داد.
بیشتر بخوانید: تمام پالایشگاههای دنیا به نفت ایران نیاز دارند/ شرکای سنتی تجاری به خرید نفت از ایران ادامه خواهند داد
فارغ از این حواشی در بهبوهه یکه تازیهای عربستان، حمله غافلگیرکننده پهبادهای یمنی به یکی از بزرگترین پالایشگاههای نفت جهان، دنیا را در حیرتی عمیق فرو بُرد تا جایی که نخواستند باور کنند که این حمله عکس العملی بود از جانب یمنیها در پاسخ به جنایات ریاض، جنایاتی که در سکوت رسانههای غربی و حمایت استکبار تعریف و طراحی میشد.
بدون تردید، یکی از مهمترین مولفهها برای هر تاجر و بازرگانی به مقوله امنیت معطوف میشود و در فقدان امنیت هرگونه سرمایه گذاری با ریسک بالایی همراه خواهد بود، با حمله به آرامکو، سئوالهای بسیاری به اذهان تاجران نفتی خطور کرده است، این که آینده نفتی عربستان چه خواهد شد، جنگ و نبرد در عربستان تا کجا پیش خواهد رفت، اینکه عربستان تا چه میزان در حفظ و دفاع از پالایشگاههای نفتی خود موفق خواهد بود و پدافند دفاعی تاسیسات و زیرساختهای نفتی عربستان با چه دقت و توانمندی موشکهای طرف مقابل را رهگیری میکند، سئوالاتی است که پاسخ بخش قابل توجهی از آنها در حمله به آرامکو نهان و مُستَتَر بود.
حمله به آرامکو به میزانی حائز اهمیت بود که معادلات نفتی جهان را برهم زد، زیرا ۵ درصد از نفت مورد نیاز جهان به واسطه کارکرد طبیعی این مرکز تامین میشد.
البته حمله آرامکو پیش از این نیز عملیاتی شده بود، اما عمق آسیب پذیری این پالایشگاه را تا این حد نشان نداد، زیرا اساسا سطح تخریب وارده به میزان مذکور نبود.
طبیعتا کاهش ضریب صادرات نفت خام از سوی عربستان به بازارهای هدف جهان با هزینه سنگینی برای ریاض همراه خواهد بود و ریاض میکوشد این خلاء را با تکیه بر مخازن و ذخیرههای خود در دیگر کشورها (همچون مصر، هلند، ژاپن و...) پُر کند، اما آنچه که کار را برای عربستان دشوار میسازد ناظر بر این واقعیت است که عربستان میزان ذخایر نفتی خود را در سالیان اخیر کاهش داده و تداوم وضع موجود نیز برای ریاض قابل تحمل و جبران نیست.
از دیگر سو در چنین شرایطی کشورهای عمده صادر کننده نفت در جهان همچون عراق، امارات و کویت تلاش میکنند با بالا بردن میزان تولید کاستیهای موجود را مرتفع نمایند، اما این امر سودی برای عربستان در پِی ندارد و به تبع در شرایط رقابتی، امر مذکور در بازار جهان برای ریاض گران تمام خواهد شد.
طبیعتا در شرایط فعلی، متقاضیان نفت منتظر نخواهند ماند تا شرایط برای عربستان به حالت طبیعی و عادی باز گردد و در صدد جایگزین سازی تولیدکنندهای دیگر خواهند بود.
البته عربستان بلافاصله پس از حمله اظهار کرد، آرامش بازار نفتی جهان با تکیه بر ذخایر استراتژیکش حفظ خواهد شد، موضع گیری طبیعی که نمیتوانست با سکوت و انفعال همراه باشد، اما در واقعیت امر و در میدان عمل، خود عربها نیز میدانند که این خسارت به سادگی جبران نخواهد شد، قاعدتا در چنین شرایطی روس ها، اماراتیها و کویت از برندگان اصلیِ اقتصادی فاجعه رخ داده برای آرامکو هستند.
واردات نفت از دو کشور امارات و کویت از سوی عربستان تا حدود بسیاری واقعیت حاکم بر شرایط نفتی عربستان را هویدا ساخت، امری که این تحلیل را به ذهن متبادر میسازد که علی رغم ادعاهای عربستانها مبنی بر عادی شدن شرایط آرامکو در آیندهای نزدیک، ظرف چندین و چند ماه آینده عربستان شاهد آرامش نفتی گذشته نخواهد بود.
البته زبانههای شعله و آتش در آرامکو مهار شد، اما این که از پالایشگاه مذکور چه میزان نفت تولید شود و مهمتر از آن برای فروش و صادرات فَرآوری شود موضوعی مهم است که هم جهان و هم ریاض میداند به سادگی و به زودی قابل تحقق نیست که اگر بود ریاض صادرات نفت خود به بحرین را متوقف نمیکرد، چون آنها (عربستان) خوب میدانند رفتارهایشان زیر ذره بین تحلیلگران است و تمامی این اقدامات باعث پیش بینیهای مشتریان نفتی عربستان و اتخاذ تصمیمات جدید خواهد شد.
آمارهای موجود نشان میدهد میزان صادرات نفت عربستان پیش از حمله یمنیها به آرامکو ۶ میلیون و ۷۱۰ هزار بشکه بوده که این میزان در حال حاضر به ۵ میلیون و ۳۸۰ هزار بشکه در روز رسیده است.
تحلیل دادههای آماری از فروش نفت خام روسیه و امارات با افزایش ۱۰۰ هزار بشکه و عراق با افزایش ۳۱ هزار بشکه در روز و خیز واشنگتن برای افزایش صادرات نفت از ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز به ۱۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه تا سال آینده همگی گواهی است برای شرایط سخت نفتی عربستان از حیث اقتصادی، از دیگر سو آنچنان که اخبارِ رسانهها نشان میدهد پالایشگاههای هند نیز به سمت خرید نفت از روسیه سوق پیدا کرده اند، نفتکش نروژی نیز به سمت بندر الفجیره امارات تغییر مسیر داده، نفتکشی که از قابلیت ذخیره دو میلیون بشکه نفت برخوردار است، از دیگر سو تحریم نفتی ایران نیز مزید بر علت شده تا تکاپو برای خرید نفت از صادرکنندگان نیز تشدید شود.
در طی سالیان گذشته، عربستان یکی از حامیان پرو پا قرص حمایت از جنگ علیه ایران به شمار میرفته است.
پیشنهاد بریدن سر افعی (منظور نظر ایران بود) از سوی ملک عبدا... به جرج بوش، تامین هزینه آخرین سنت جنگ آمریکا علیه ایران، کشاندن جنگ به خیابانهای تهران همگی دال بر انگیزه بالای ریاض برای مشاهده جنگ علیه تهران است، اما در این میان آنچه که هیچگاه به آن توجه نشد معطوف بر این واقعیت بود که سهم ریاض از واکنش ایران پس از حمله چه خواهد بود، میزان خرابیهای عربستان به چه میزانی خواهد بود و فارغ از حواشی جنگ بین تهران و واشنگتن از این نبرد احتمالی، دستاورد ریاض از بروز ناآرامی در خاورمیانه چیست.
وقتی عربستان در مقابل حملات حوثیها اینچنین در لاک خود فرو رفت، در مقابل پاسخ کوبنده ایران چه سرنوشتی خواهد داشت. یقینا گذر زمان ابعاد هر چه بیشتری از خسارات عربستان و میزان توانمندی مدیریتی آنها پس از حمله به آرامکو را به تصویر خواهد کشید.
انتهای پیام/