سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بازگشت برانکو تا چه حد امکانپذیر است؟

جواب کردن گابریل کالدرون که آشکارا کنترل لازم را به لحاظ فنی بر پرسپولیس ندارد و بازگرداندن برانکو ایوانکوویچ که بر‌خلاف این مرد آرژانتینی بهترین فرد در این زمینه بود، تا چه حد امکانپذیر است؟

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، جواب کردن گابریل کالدرون که آشکارا کنترل لازم را به لحاظ فنی بر پرسپولیس ندارد و بازگرداندن برانکو ایوانکوویچ که بر‌خلاف این مرد آرژانتینی بهترین فرد در این زمینه بود، تا چه حد امکانپذیر است؟

در مورد بار مالی این موضوع، شرایط پیچیده‌تر و هزینه‌ها سنگین‌تر از آن است که برخی می‌پندارند. مدیران پرسپولیس ابتدا باید غرامت فسخ یکطر‌فه قرارداد کالدرون را بپردازند که طبعاً مایل به ماندن است و دوماً باید برانکو را پای عقد قرارداد تازه‌ای بنشانند که اگر قیمت آن بیشتر از بهای تفاهمنامه موجود با کالدرون نباشد، قطعاً کمتر هم نیست، زیرا وقتی مربی‌ای را می‌آورند که باید منجی باشگاه شود و جای یک سرمربی ناکام را بگیرد، بسیار بعید است که فرد منجی با دریافت رقمی کمتر وارد کارزار شود.

از طرف دیگر پرسپولیس همچنان موظف به پرداخت بدهی کلانش به برانکو است که یادگار دو فصل گذشته و بدهی‌اش به این مربی کروات است و از یک میلیون یورو هم فراتر می‌رود؛ بنابراین نه فقط محمدحسن انصاری‌فرد که مدیرعامل باشگاه است بلکه کارشناسان حقوقی و متخصصان مالی پرسپولیس باید بنشینند و جلسه کنند و بررسی نمایند که ویژگی‌های مالی این تغییر دقیقاً چیست و چه باید بکنند تا پول دست به دست شده تا سر حد امکان کمتر شود و اگر هم مبالغ کلانی در این راه هزینه می‌شود، راه‌های تأمین و پرداخت آن در دسترسی و قابل پیمودن باشد.

چاره‌ای جز تغییر نیست

مسأله‌ای که طی طریق در این زمینه و انجام تغییر فوق را الزامی و قضیه را از دست مدیران پرسپولیس خارج می‌کند، این است که ناکامی‌های پرسپولیس در فصل جاری چاره‌ای جز تغییر را فراروی مدیران سرخ نگذاشته و هرچه در این زمینه بیشتر تأخیر کنند، خسارت‌های فزون‌تری متوجه حال‌شان خواهد شد.

یک تغییر دیرهنگام نه تنها آثار برکناری مربی ناکام و احتمال توفیق مربی جدید را به حداقل می‌رساند، بلکه بحران را در باشگاه شدت خواهد بخشید. وقتی مثلاً در هفته ششم دست به تغییر می‌زنید، به سبب باقی ماندن ۲۴ هفته از یک فصل طولانی هنوز شانس جبران و صدرنشینی و قهرمان شدن برای‌تان وجود دارد، اما اگر تا نیم فصل صبر بکنید، دیگر همه چیز از دست‌تان خارج خواهد شد و سرنوشت‌تان را نه خودتان بلکه سایرین رقم خواهند زد.

در نیم فصل دوم اکثر بازی‌های لیگ بر اثر احتیاط و محافظه‌کاری افراطی تیم‌ها -‌چه بالانشینان جدول و چه تیم‌های در معرض سقوط‌- به شدت فرسایشی و سرشار از نتایج «مساوی» است و تعداد برد‌های سرنوشت‌ساز اندک‌تر می‌شود و در دیدار‌های موسوم به «۶ امتیازی» هم تیم‌ها چنان ترسو ظاهر می‌شوند که ترجیح می‌دهند مساوی کنند و با انجام برخی ریسک‌ها دچار غافلگیری و شکست نشوند.

هرچه زودتر، بهتر

با این اوصاف اگر تغییری در کادر فنی پرسپولیس در نیم‌فصل روی دهد و این تیم در آن زمان ۶ تا ۸ امتیاز از پیشاهنگان عقب باشد، چندان امیدوار به جبران مافات نباشید، زیرا فضای لیگ تا حد زیادی مشخص و سرنوشت اکثر تیم‌ها تقریباً روشن شده و عوض کردن سرنوشت و جبران عقب‌ماندگی‌های عظیم، امیدی بیهوده و بیشتر در حد یک سراب و رؤیای غیر‌قابل تحقق خواهد بود. با این اوصاف اگر معتقد باشیم که آوردن یک سرمربی جدید برای پرسپولیس و کنار گذاشتن کالدرونی که توان گرفتن بهترین بازی‌ها و کسب برترین نتایج را از پرسپولیس ندارد، الزامی است و این ماجرا دیر و زود دارد (ولی سوخت و سوز ندارد)، این کار هرچه سریع‌تر انجام شود، بهتر است.

چنانچه مدیران پرسپولیس اعتقادی بجز این دارند و معتقدند کالدرون می‌تواند پرسپولیس را به صدر برگرداند و قهرمان کند، می‌توانند پای این ایده بایستند، اما بها و هزینه‌ای که در پایان فصل برای آن خواهند پرداخت، احتمالاً سنگین خواهد بود. کافی است نگاهی به شرایط کاملاً بهتر فنی و جایگاه کاملاً روشن‌تر روحی سپاهان و تراکتورسازی و بلندپروازی‌های پایان‌ناپذیر شهر خودرو بیندازید تا قبول کنید که به هر دلیل موجه یا ناموجه کالدرون در حال حاضر قادر به کسب نتایج حداکثر برای سرخ‌ها نیست و آرمان‌هایی را در سر دارد که به سود پرسپولیس نیست و همسو با شکل بازی و نوع نگرش مردان این تیم نشان نمی‌دهد.

بی‌سیاستی آشکار

کالدرون با یک بی‌سیاستی آشکار در مورد سید‌جلال حسینی و بازی ندادن به این مدافع کلیدی حساسیت‌های منفی پیرامون خویش را هم بیشتر کرده و به نوعی خودزنی روی آورده و این نیز پوست موز بزرگی است که خود او در مسیر حرکتش انداخته و سرنوشت افرادی که اینگونه اقدام و عمل می‌کنند، ناگفته و از قبل مشخص است و «سر» خوردن و شکستن سر و کله کمترین زیان حاصل از اینگونه اقدامات عبث به شمار می‌آید.

منبع:ایران ورزشی

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.