به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دفاع مقدس با تمام فراز و نشیبهایی که داشت، پس از هشت سال به پایان رسید، اما صحبت درباره وقایع آن روزها پایانی ندارد؛ زیرا بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی «دفاع مقدس گنجی پایانناپذیر است»؛ لذا نظر به اهمیت موضوع، خبرنگار ما گفتوگویی را با سردار «اسماعیل کوثری» جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله (ع) پیرامون برخی موضوعات دفاع مقدس انجام داد که مشروح آن در ادامه، آمده است.
* چرا جنگ تحمیلی را «دفاع مقدس» مینامیم؟
جنگ فینفسه واقعه خوبی نیست و انسانهای دارای عقل سلیم، آن را قبول نمیکنند؛ اما با این حال، دفاع را برای خود واجب میدانند؛ چون هر انسانی باید از خانه و مملکت خود دفاع کند؛ لذا کسی که به کشورمان حمله کرد از عبارت «جنگ» استفاده میکند؛ زیرا میخواستند کشورگشایی انجام دهند و نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند، اما رزمندگان و فرماندهان کشورمان این را به دفاع تبدیل کردند.
از سوی دیگر به دلیل اینکه رزمندهها بر اساس اعتقادات دینی، مذهبی و ملی خودشان به جبهه رفتند، جنگ به دفاع مقدس تبدیل شد؛ به عبارت دیگر، معنویت چنان در جبههها موج میزد که وقتی رزمندهها را میدیدید، صحنه عاشورا برای شما تداعی میشد.
زیرا رزمندهها حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را الگوی خود میدانستند، پس صحنههایی را هم که به وجود میآوردند، مانند خواندن نماز شب، برگرفته از فرهنگ عاشورا بود؛ بر این اساس، وقتی بچههای رزمنده عملیاتی نداشتند، برخیها این سوال را مطرح میکردند که آیا غذایی که در جبهه میخوریم، حلال است؟ حتی کسی نمیتواند ادعا کند یک ریال به رزمندهها حقوق داده باشد.
پس موضوعی که جنگ را به دفاع مقدس تبدیل کرد، عملکرد رزمندهها و فرماندهان بود؛ زیرا صحنههای معنوی متعددی را در کنار دفاع از سرزمین خود در جبههها به وجود میآوردند.
* چرا هشت سال جنگ به طول انجامید و همان سالهای اولیه جنگ را خاتمه ندادیم؟
ما به هیچ وجه این را نمیخواستیم؛ وقتی ارتش بعث عراق حمله کرد، بین ۱۵ تا ۲۰ هزار کیلومتر مربع از کشور ما مثل قصرشیرین، نفتشهر و خرمشهر را اشغال کردند؛ حتی وقتی خرمشهر هم در عملیات الی بیتالمقدس آزاد شد، باز نزدیک به سه هزار کیلومتر مربع از سرزمینهای کشورمان در اختیار ارتش صدام بود. در شرایطی که هنوز بخشهایی از کشورمان همچنان پس از آزادسازی خرمشهر در اشغال دشمن بود و آنها دریافتند که دیگر قادر نیستند به پیشروی خودشان ادامه دهند و نظام را ساقط کنند، هیئتهای متعددی را از سازمان ملل، کشورهای عضو کنفرانس غیر متعهدها، کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب به تهران اعزام کردند.
این هیئتها که به ایران میآمدند، برای مذاکره خدمت امام (ره) میرسیدند و در نظرات خود از امام (ره) میخواستند که آتشبس را اعلام کند؛ امام هم بیان میکردند که اگر اختیاری از خود دارید و میخواهید مذاکره کنید، بگویید نیروهای صدام پشت مرزهای بین المللی بازگردند و وقتی بازگشتند آن زمان مذاکره میکنیم؛ اما این افراد در پاسخ میگفتند که از همان جایی که نیروها هستند، آتشبس اعلام و مذاکره انجام شود.
بعد از عملیات الی بیتالمقدس سازمان ملل باید درباره حمله عراق به ایران داوری میکرد که این کار را انجام نداد و پشت سر صدام قرار گرفت؛ چون آمریکا و شوروی سابق و دیگر کشورهای حامی صدام این را میخواستند؛ آن زمان اگر ما آتشبس را بدونِ عقبنشینی ارتش صدام و تعیین متجاوز قبول میکردیم، هیچ تضمینی برای اینکه صدام مجدداً حمله نکند، وجود نداشت و علاوه بر این، همچنان بخشهایی از کشورمان تحت اشغال باقی میماند.
صحت این موضوع را همگان در روزهای پایانی جنگ ملاحظه کردند؛ بدینصورت که علیرغم قبول قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، ارتش صدام مجدداً حمله سراسری خود را علیه کشورمان آغاز کرد و آنچه را که بعد از عملیات الی بیتالمقدس مبنی بر قابل اعتماد نبودن صدام، میگفتیم عملی شد.
وقایع آن زمان مانند شرایطی است که اکنون در توافقنامه برجام شاهد هستیم؛ ما در برجام با کشورهای غربی توافق کردیم، اما آنها خلف وعده کردند و به تعهداتشان عمل نکردند.
* طی سالهایی که از دفاع مقدس میگذرد، مطالب متعددی درباره آن دوران بیان شده است؛ به نظر شما این مطالب با واقعیاتی که در جنگ روی داده تا چه مقدار همخوانی دارد؟
در بین رزمندهها این موضوع خیلی همخوانی دارد؛ زیرا هنوز انسجام خود را تا حد زیادی حفظ کردند؛ به عنوان مثال در لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) ۳۴ هیئت وجود دارد که هر کدام از این هیئتها از ۵۰ نفر تا چند هزار را شامل میشوند و حتی افراد دیگری هم به جمع آنها اضافه شدند؛ لذا این موضوع نشان میدهد هنوز فرهنگ دفاع مقدس هنوز وجود دارد.
البته شاید بعضی از بچههایی که در دوران دفاع مقدس حضور داشتند از نظرشان برگشته باشند که این هم موضوعی طبیعی است، اما باید تاکید کرد که اگر آن فرهنگ استقامت و ایستادگی نبود، الان جمهوری اسلامی هم وجود نداشت.
* گفته میشود صدام در طول جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، وزرای خود را به خطوط مقدم جبههها میفرستاد؛ با توجه به اینکه امام خمینی (ره) گفته بودند «جنگ در رأس همه امور است»، چرا ما مشابه چنین اتفاقی را در کشورمان شاهد نبودیم؟
امام (ره) اگرچه میخواستند مردم بتوانند زندگی خود را ادامه دهند، اما با این حال دولتمردان باید جلو میآمدند؛ زیرا امام گفته بودند «جنگ باید در راس همه امور باشد»؛ الان هم برخیها با آن که مسئولیتهایی بر عهده دارند، متاسفانه به حرفهای رهبری گوش نمیدهند و در پی این هستند که غرب چه میگوید تا مطابق آن عمل کنند؛ در حالی که بهترین راهکار را رهبری ارائه میدهند.
رزمندگان آن روز حضور در جبهه را برای خود تکلیف میدانستند، لذا پس از پایان جنگ نهتنها از کسی طلبکار نبودند، بلکه خود را به نظام و انقلاب بدهکار هم میدانند؛ اما امروز در بخشهای مختلف وقتی کارمندان بخشهای مختلف به ماموریت خارجی میروند، علی رغم اینکه امکانات رفاهی هم برای آنها فراهم است با این حال حق ماموریتهای آنچنانی دریافت میکنند.
به هر روی، در دوران دفاع مقدس شرایطی حاکم بود که اگر بسیج امکانات در کشور صورت میگرفت، جنگ زودتر به پایان میرسید؛ البته ناگفته نماند که در مقابل ما هم دشمنی قرار داشت که از تمامی امکانات نظامی و پشتیبانی شرق و غرب بهره میبرد.
* اینگونه به نظر میرسد که در انتقال فرهنگ دفاع مقدس ضعیف عمل شده است؛ آیا این موضوع را قبول دارید؟
رزمندگان وقتی از جبهه بازگشتند به جهت آن که از مدرسه و دانشگاه عقب مانده بودند، میبایست این عقبماندگی را جبران میکردند؛ علاوه بر این، موضوع معیشت رزمندهها نیز مطرح بود؛ به عنوان مثال پاسدارها تا سال ۶۹ بیمه نبودند و حتی به صورت رسمی حقوقی هم برای آنها پیش بینی نشده بود و آنچه را هم که به عنوان حقوق میگرفتند از منابع مختلف تامین میشد.
به همین جهت بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۶۹ از هاشمی رفسنجانی خواستند که بیمه رزمندهها را از سال ۵۸ تا ۶۹ محاسبه و پرداخت کنند؛ اما برای ما درجه مطرح نبود، لذا برای اولین بار میگویم با وجود آن که میدانستیم سوزن زدن به دست برای اینکه خون بیاید، مکروه است با این حال این کار را کردیم و با خون انگشتان دستمان برای رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشتیم که برای گرفتن درجه به سپاه نیامدهایم؛ در پاسخ به این اظهار نظر ما ایشان پاسخ دادند که درست است که شما برای گرفتن درجه به سپاه نیامدهاید، ولی بعدیها چکار کنند؟ بالاخره باید یک نظم و نظامی وجود داشته باشد.
به هر حال همانگونه که عنوان شد، موقعی که رزمندهها از جبهه بازگشتند، مجبور بودیم که برای معیشت آنها کاری انجام دهیم؛ علاوه بر این، درحال بازسازی تیپ و لشکرها نیز بودیم؛ لذا رسیدگی به اینگونه موضوعات باعث شد تا پرداختن به موضوع دفاع مقدس مقداری به عقب بیفتد. متاسفانه در چنین شرایطی دستگاههایی هم که بودجه فرهنگی در اختیارشان بود به هیچ وجه در فکر پرداختن به دفاع مقدس نبودند.
بدین ترتیب بعد از پرداختن به مواردی که به آنها اشاره شد، به تدریج خاطرهنویسی رزمندگان آغاز شد؛ هرچند این اقدام دیر بود، ولی شاید چاره دیگری وجود نداشت.
* چرا در سالهای اخیر شبهات درباره دفاع مقدس مثل عملیات کربلای چهار زیاد شده است؟
بیان اینگونه مطالب نشان از وجود نیت شیطانی دارد و نمیدانم بعضیها دنبال چه چیزی میگردند؟ ما با صراحت اعلام و افتخار میکنیم به اینکه جنگی بر ما تحمیل شد، اما نگذاشتیم مانند گذشته یک وجب هم از خاک کشورمان جدا شود و این یعنی موفقیت و پیروزی؛ ما در دفاع مقدس بر دهان دو ابرقدرت شرق و غرب، سازمان ملل و همه کسانی که آمده بودند در پشت سر صدام تا ما را لگدمال کنند و بروند، زدیم.
اما نوچههای آنها در داخل که سرشان در آخور دشمنان مردم ایران است به خاطر آن که نگذاشتیم یک وجب از خاک کشورمان در اختیار دشمن باقی بماند، از این موضوع ناراحت هستند. پس سوالهایی را به صورت ابهامآمیز برای جوانان مطرح میکنند و جوانان هم، چون آگاه نیستند، برای آنها سوال بوجود میآید.
در حالی که اگر جوانان از مطلعان دفاع مقدس، سوالات خود را بپرسند، به جواب صحیح میرسند؛ نه اینکه در فضای مجازی دائم سوال و ابهام ایجاد کنند و بعد تصور کنند که سوالات آنها جواب ندارد؛ خیر، تمام سوالات و ابهامات مربوط به دفاع مقدس جواب دارد.
اما حساسیت در خصوص عملیات کربلای چهار هم ناشی از بازگشت ۱۷۵ شهید غواص بود؛ این عملیات بیشتر از هشت ساعت طول نکشید و وقتی عملیات متوقف شد و فرماندهان دیدند که عراقیها سرمست از عدم موفقیت کربلای چهار ما هستند، عملیات دیگری را ۱۵ روز بعد با عنوان کربلای پنج طرح ریزی و اجرا کردند.
درست است که دشمن از انجام عملیات ما در کربلای چهار مطلع شده بود، ولی آیا چنانچه ما میدانستیم که عملیات لو رفته، باز هم اقدامی برای انجام عملیات میکردیم؟
بنابراین باید گفت کسانی که به دنبال طرح شبهات در مورد دفاع مقدس هستند، میخواهند بدین وسیله دائماً ذهن جوانان کم اطلاع یا بی اطلاع از موضوع را با خود همراه کنند که این هم با طراحی از خارج و همراهی عوامل داخلی اجرا میشود.
* به نظر شما مهمترین دستاورد دفاع مقدس چیست؟
صلابتی که رهبری انقلاب اسلامی، مردم و نیروهای مسلح از خود نشان دادند، باعث شده تا امروز مردم کشورمان در امنیت زندگی کنند؛ علاوه بر این، تشکیل جبهه مقاومت هم از دیگر نتایج پیروزی در هشت سال جنگ تحمیلی است؛ یعنی امروز ملتها با الگو از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در تلاش هستند بدون اتکا به دیگران روی پاهای خود بایستند؛ البته این دستاورد در بخشهای دیگر مانند خودکفایی در صنعت دفاعی کشورمان نیز قابل مشاهده است.
تجربه دفاع مقدس به همگان نشان داد که در دکترین نظامی ما حمله به کشورها وجود ندارد؛ حتی اگر ضعیفترین کشور هم باشد، ما شروعکننده هیچ جنگی علیه آنها نخواهیم بود، اما چنانچه جنگی را علیه مردم کشورمان شروع کنند، آنها را رها نخواهیم کرد؛ حتی اگر این شروعکننده، آمریکا باشد.
* صحبت از امنیت مردم شد؛ چرا با تمام تلاشهایی که برای برقراری امنیت در تهران شد، در دهه ۷۰ شاهد بودیم که برخی نقاط تهران مثل قرارگاه ثارالله (ع) مورد حمله خمپارهای قرار گرفت؟
چون در آن مقطع برخی عوامل داخلی با حملهکنندگان همکاری داشتند.
* برخیها میگویند نیروهای مسلح در مسایل داخلی کشور و بهویژه مسایل اقتصادی دخالت میکنند؛ نظر شما چیست؟
کسانی که چنین مطالبی را عنوان میکنند، مقصودشان فعالیتهای سپاه است؛ البته بیان چنین مطالبی علیه سپاه از سوی کسانی که سر و صدا میکنند به دلیل آن است که برخیها خودشان تخلف دارند؛ لذا هر کس بخواهد جلوی آنها ایستادگی کند، سر و صدا به راه میاندازند.
این در حالی است که هر کس خارج از چارچوب قانون اساسی بخواهد کاری انجام دهد، اقدام او خلاف قانون است؛ پس با توجه به این موضوع اگر افرادی در سپاه خارج از قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (ص) فعالیتی انجام دادهاند، باید مطابق قانون با آنها برخورد شود؛ چون فعالیتهای سپاه فقط در قالب قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (ص) که آن هم در چارچوب قانون و در جهت کمک به دولتها و مردم بوده، صورت میگیرد؛ از سوی دیگر، کسانی که مطلبی را به صورت کلی مبنی بر فعالیت اقتصادی سپاه عنوان میکنند، نیت شیطانی دارند.
منبع: دفاع پرس
انتهای پیام/