در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت او اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: من در جریان آنچه اتفاق افتاده نیستم.اما قاضی با خواندن اعترافات متهم در دادسرا گفت: شما در دادسرا بهقتل اعتراف کردهای.
متهم بار دیگر منکر شد و گفت: من تازه از افغانستان به ایران آمده بودم و هیچ پولی نداشتم. یکی از دوستانم بهنام جمعه را دیدم، او گفت زنی میخواهد یخچال خانه را برایش جابهجا کنیم بیا برویم. وقتی وارد خانه زن شدیم متوجه شدم جمعه قرار رابطه با او گذاشته است، من وارد خانه آن زن شدم، اما بعد بیرون آمدم وقتی دوباره برگشتم دیدم جمعه او را کشته است. من خبر ندارم اموال مقتول را چه کسی دزدیده است.
قاضی از متهم پرسید میتوانستی در دادسرا این موضوع را مطرح کنی چرا این کار را نکردی؟ متهم گفت: جمعه پسرم را گروگان گرفته بود من ۸ فرزند دارم و آنها در ایران زندگی میکنند. او به همسرم گفته بود اگر میخواهید پسرتان را پس دهم باید شوهرت اعتراف کند که قتل را مرتکب شده است بههمیندلیل اعتراف کردم. در واقع چارهای نداشتم جان بچهام در خطر بود. بعد از اینکه من نزد بازپرس اعتراف کردم او قبول کرد پسرم را رها کند. من نه پول دزدیدم و نه گوشی را برداشتم.
قضات بعد از گفتههای متهم و دفاعیات وکیل او برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.
منبع:ایران
انتهای پیام/