مرد جوان از همین فرصت سوءاستفاده کرد و کارتش را نشان داد و بعد من را با لگد کتک زد او تهدید کرد من را تحویل پلیس میدهد من وحشت کرده بودم. این مرد گفت: کمی با هم بحث کردیم تا این که پیشنهاد رشوه داد و به زور مرا پای دستگاه عابربانک برد و شش میلیون و ۱۷۰ هزار تومان از کارتم به حساب خودش واریز کرد. آن مرد یک دوربین ماشین نیز سرقت کرد و همراه دوستش که با خودروی ال ۹۰ بود از من دور شد.» با دستور بازپرس پرونده، تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند و در تجسسهای ابتدایی دریافتند یک سرنخ قوی وجود دارد که شماره پلاک مردان شیاد است. دستور توقیف این خودرو صادر شد و هنوز یک ماه نشده بود که ماموران، خودرو را درحالی که یک مرد حیرت زده پشت فرمان بود توقیف کردند. این مرد در بازجوییها ادعا کرد خودرو را از مرد جوانی به نام سعید خریده است.
با راهنماییهای مرد جوان، ماموران پلیس به تعقیب مرد ۴۰ سالهای به نام سعید پرداختند و پس از ۹ ماه با شناسایی مخفیگاهش در غرب تهران او را به دام انداختند. سعید با وجود مواجهه حضوری با طعمه اش، اصرار بر بی گناهی کرد، اما سرانجام کیفرخواست او به اتهام آدم ربایی، سرقت و غصب عنوان مامور صادر شد و همزمان با زندانی شدن سعید، پرونده وی روی میز شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. سعید صبح دیروز در برابر قاضی زالی و مستشار دلواری قرار گرفت. سعید وقتی پشت تریبون دفاع ایستاد، گفت: آن شب با یکی از دوستانم سوار ماشینم شدیم و برای تفریح به خیابان رفتیم.
در یکی از خیابانهای سعادت آباد خودروی مردی را دیدیم که در محل خلوتی پارک بود. رفتار راننده غیر عادی بود به همین دلیل فکر کردیم او در حال سرقت است. از ماشین پیاده شدم و دیدم این مرد با زن جوانی در خودرو نشسته است. آن زن با دیدن من فرار کرد و بعد با راننده صحبت کردم که گفت زن و بچه دارد و مرد با آبرویی است. سپس خودش پیشنهاد داد مبلغی پول از کارتش به حسابم بریزد. از آن جایی که احتیاج داشتم قبول کردم. بعد سوار خودروی این مرد شدم و مقابل یک عابر بانک ۱۰۰ هزار تومان را به کارتم واریز کرد.» وی ادامه داد: «مربی تکواندو بودم و سر تمرین پایم شکسته بود به همین دلیل نمیتوانستم رانندگی کنم. اتهام آدم ربایی را قبول ندارم و این مرد نیز فقط سه میلیون برایم واریز کرد. بعد از آن خودش با اصرار دوربین ماشین اش را به عنوان یادگاری به من داد.» او در آخرین دفاعش گفت: «کارمند اداره مهمی بودم، اما به خاطر این حادثه اخراج شدم. کارت بسیج فعال هم داشتم و آن شب نیز همراهم بود، اما برای تهدید این مرد استفاده نکردم.
قبول دارم پیشنهاد رشوه را قبول کردم، اما پشیمانم و اشتباه کردم. یک دختر ۱۴ ساله دارم و به جای این که من او را نصیحت کنم او هر بار که به ملاقاتم میآید مرا نصیحت میکند. با رفتار دخترم بیشتر شرمنده میشوم. از این مرد تقاضای بخشش دارم. او یک بار از من مبلغی درخواست کرد تا رضایت دهد، اما پولی نداشتم، ولی حاضرم ماشینم را بفروشم تا رضایت شاکی را بگیرم.» بنابه این گزارش، در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
منبع:خراسان
انتهای پیام/