گم شدن برادر
عصر دهم شهریور سال ۸۶ مرد جوانی با پلیس کرج تماس گرفت و از ناپدید شدن برادر ۳۵ ساله اش به نام الیاس خبر داد. وی گفت: برادرم صاحب یک شرکت بزرگ در کرج است و در زمینه خرید و فروش ضایعات فلزی فعالیت دارد. دیروز صبح برادرم از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. من و همسر برادرم که نگران او شده بودیم به دفتر کارش رفتیم، اما ناباورانه متوجه شدیم بعد از ساعت کاری به دفتر او دستبرد زده شده و چندین میلیون تومان پول نقدی که در گاوصندوق شرکت بوده، به سرقت رفته است. میترسیم بلایی سر برادرم آمده باشد.
بیشتر بخوانید: دزد قدیمی تهران: اعدامم کنید خسته شده ام!
جسدی در خودرو
تلاش برای افشای راز ناپدید شدن مدیر شرکت آغاز شد تا این که یک روز بعد پلیس جسد او را در خودرواش در حوالی جاده احمدآباد مستوفی پیدا کرد. شواهد نشان میداد این مرد با یک طناب خفه شده است. جسد الیاس با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند این مرد مسموم و سپس خفه شده است.
یک کارت ویزیت
پلیس به ردیابی عاملان جنایت پرداخت و در بررسی خودروی قربانی کارت ویزیت یک مرد را که زیر صندلی شاگرد افتاده بود پیدا کرد. کارت ویزیت متعلق به یک مرد ۴۰ ساله به نام کیارش بود که در زمینه خرید و فروش ضایعات فلزی فعالیت داشت.
بازداشت کیارش
کیارش بازداشت شد و ادعا کرد از ماجرای کشته شدن دوستش بی اطلاع است. اما وقتی در بنبست اطلاعاتی پلیس گرفتار شد، لب به بیان حقیقت گشود و به قتل دوستش با انگیزه سرقت اعتراف کرد.
حکم قصاص
کیارش به بازسازی صحنه جرم پرداخت و به درخواست مادر قربانی که قیم نوه شش ساله اش بود، به قصاص و رد مال محکوم شد.
۱۳ سال بعد
حکم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفته بود که کیارش به اولیای دم پیشنهاد داد با دریافت یک میلیارد تومان اعلام گذشت کنند. آنها نیز پذیرفتند، اما متهم نتوانست پول میلیاردی را فراهم کند. به همین دلیل ۱۳ سال در زندان ماند؛ بنابراین وی نامهای به قضات دادگاه نوشت و درخواست کمک کرد.
دادگاه دوم
متهم دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه پسر قربانی که حالا ۱۹ سال دارد، در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: زمانی که پدرم کشته شد من خردسال بودم. مادربزرگم اعلام کرده بود در صورت دریافت یک میلیارد تومان رضایت میدهد، اما کیارش در این سالها ما را بازی داد و پول را به ما پرداخت نکرد. در این مدت مادربزرگم فوت شد و حالا سه عمو و یک عمه ام که اولیای دم جدید محسوب میشوند نیز درخواست دریافت دیه دارند. سپس متهم روبه روی قضات ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من و الیاس از سالها قبل با هم دوست بودیم و در زمینه خرید و فروش ضایعات فعالیت داشتیم.
میدانستم در گاوصندوق شرکت پول زیادی دارد. به همین دلیل به بهانه ملاقات با یکی از دوستان مشترک مان بعد از ساعت کاری به شرکت رفتم و از او خواستم تا به دیدن دوست مشترک مان برویم. در جاده ماهدشت به سمت احمد آباد مستوفی، آب میوه مسمومی را که از قبل تهیه کرده بودم به او دادم و الیاس پس از خوردن آب میوه مسموم بی حال شد و من در ماشین اش او را خفه کردم.
وی ادامه داد: سپس کلید شرکت و گاوصندوق را برداشتم و به شرکت او رفتم و پولهایی را که در گاو صندوق بود برداشتم و فرار کردم. من اصلا متوجه نشده بودم که کارت ویزیتم زیر صندلی ماشین افتاده و همین موضوع باعث شد دستگیر شوم. این متهم گفت: من به اولیای دم گفته بودم یک میلیارد تومان را به آنها میدهم تا رضایت بدهند، اما در این سالها نتوانستم این مبلغ را فراهم کنم. من ۱۳ سال است که در زندان بلاتکلیف ماندهام و شرایط بدی دارم. حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم به من کمک کنند. من قول میدهم درصورتی که آزاد شوم کار کنم و مبلغ دیه را بپردازم.
بنابه این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا طبق ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی برای متهم تعیین تکلیف کنند.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/