سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ناگفته‌های فاطمه عبادی از یادداشت‌هایی که در خانه‌های مردم می‌انداخت!

فاطمه عبادی با هنرنمایی خود در برنامه تلویزیونی عصر جدید توانست دغدغه‌های اجتماعی را با دستان خود و با کمک خاک به مردم جهان نشان دهد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هنر را می‌توان از جمله مقولات پیچیده در زندگی بشر دانست؛ و شاید پیچیده‌ترین آن‌ها نیز باشد. هنر در میان اندیشمندان تعریف واحدی ندارد. بلکه مقوله‌ای است که تعریف‌های بسیاری برای آن ذکر می‌شود؛ و بر اساس این تعاریف اقسام گوناگونی دارد. اما آنچه برای ما حائز اهمیت است، پرداختن به تعریف «هنر متعالی»، بروز و ظهور و اشکال و گونه‌های پرداخت به آن است.

هنر متعالی، که همان هنری است که فراگیری اصول و قواعد آن برای هنرمندان ضروری است، همانند ودیعه‌ای از جانب خداست. لذاست که هنرمند متعهد می‌بایست با هنر خود جامعه را به سوی سعادت و حیات طیبه رهنمون سازد. هنرمند باید بداند که ماموریت او میتواند سرنوشت جامعه را مشخص سازد،


بیشتر بخوانید: تلاش سعودی برای جا نماندن از عصر جدید/ رقابت با هنر «ملکه شن‌ها» از طریق جاذبه‌های جنسی + تصاویر


فاطمه عبادی هنرمند توانمند بندرماهشهری که با هنرنمایی خود در برنامه تلویزیونی عصر جدید توانست در چند مرحله دغدغه‌های اجتماعی را با دستان خود و با کمک خاک به مردم جهان نشان دهد و با بیش از ۶ میلیون رای قهرمان مردمی فصل اول برنامه عصر جدید شود؛ این هنرمند سابقه فعالیت‌های خیرخواهانه و اجتماعی زیادی در کارنامه خود دارد و فعالیت‌های اجتماعی را از دوران بچگی و نوجوانی آغاز کرده است.

به سراغ این هنرمند رفته‌ایم تا کمی در مورد زندگی و راه پر فراز و نشیب او در فضای دغدغه‌های اجتماعی و موفقیت‌های اخیر او مصاحبه‌ای با او داشته باشیم:

خانم عبادی اول خودتان را معرفی کنید و از خانواده و نقش آن در رسیدن به موفقیت برای ما بگویید

 بنده فاطمه عبادی متولد سال ۱۳۶۸ در بندرهندیجان هستم و در حال حاضر در بندرماهشهر زندگی می‌کنم من یک دهه از عمرم را در قم سپری کرده‌ام و همانند مادرم به روستا‌ها و طبیعت علاقه‌ای ویژه دارم.

از خانواده که بخواهم بگویم از همسرم آقا احمد قنواتی شروع می‌کنم، آغاز زندگی ما از سال ۸۷ بوده و از نظر من، ایشون یک آتش نشان نمونه در سازمان منطقه ویژه پتروشیمی هستند. ما در سال ۸۹ صاحب یک فرزند به نام ابوالفضل شدیم. آقا احمد همواره کمک‌های زیادی در مسیر رشد و ترقی بنده کرده و همیشه از من حمایت کرده و هنر را بسیار دوست دارند.

پدر بنده یک بازنشسته سپاه است که علاوه بر حس پدر بودن ایشان برای من یک دوست بسیار نزدیک بوده است؛ روحیات ایشان به گونه‌ای است که با همه اعضای خانواده و همکاران خود بسیار صمیمی بوده و در کنار جدیت و احساس مسئولیت خود مهربانی و عطوفت را نیز دارد؛ زیردستان او در محل کار و خارج از آن همواره از احساس خوب در کنار ایشان بودن را برای ما بازگو می‌کنند.

فرزندم آقا ابوالفضل هم امسال وارد ۱۰ سالگی خود می‌شود که با وجود استعداد، هنر و انرژی بالای خود به دنبال رشته‌های مختلف ورزشی بوده است؛ البته پسرم گاهی اوقات در آموزشگاه به من کمک‌هایی می‌کند که خداراشکر نقاشی‌های بسیار قشنگی را تصویر می‌کشند البته باید بگویم، چون کار من آموزش هنر بوده اصراری بر دنبال کردن این حرفه برای او ندارم و دوست دارم که به دنبال علاقه خود برای پیشرفت و ترقی برود.

از کی وارد دنیای هنر شدید و اولین تجربه‌ی شما به چه زمانی برمی‌گردد و در چه زمینه‌های هنری فعالیت می‌کنید؟

 من از وقتی به یاد دارم مشغول حرفه نقاشی هستم؛ فعالیت بنده اکثرا در زمینه‌ی نقاشی روی سنگ، نقاشی روی دیوار، نقاشی روی پارچه، نقاشی روی ظرف با متریال‌های مختلف اعم از متریال خوراکی، صنعتی، شیمیایی. من به هر چیزی که در اظرافم میبینم سعی می‌کتن که به دید هنری نگاه می‌کنم؛ در کنار کار نقاشی به هنر‌های تجسمی و دستی علاقه هم دارم و نقاشی روی سفال و شیشه و عروسک‌سازی را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کنم.

از دوران نوجوانی و از پانزده سالگی و انتخاب رشته‌ی دبیرستانم اولین قدم من در این مسیر بود. در دو سال دبیرستانم تمام تکنیک‌های لازم نقاشی اعم از: رنگ و روغن، آکرولیک و گواش را زیر نظر اساتیدی مجرب که هنوز هم با همه آن‌ها در ارتباط هستم، یاد گرفتم.

دغدغه‌های اجتماعی از کجا در وجود تان قد کشید؟

 خانواده اولین جامعه‌ای است که فرد وارد آن می‌شود و دغدغه‌های اجتماعی از آنجا در من جرقه خورد؛ پدرم نقش مهمی در رشد این مسئله داشت. او بواسطه زنده بودن روحیه همدلی و بی تفاوت نبودن نسبت به آدم‌ها و اتفاقات پیرامون خود، ناخودآگاه باعث شد که ما نیز از رفتار او تاثیر بپذیریم.

مهربانی را اگر قسمت کنیم/ من یقین دارم به ما هم میرسد؛ آدمی گر ایستد بر بام عشق/ دست هایش تا خدا هم می‌رسد. همیشه می‌گویم اگر جایی یک خوبی یا نیکی به خلق خدا کنید و به هر چیزی حس خوب داشته باشید متقابلا کائنات نیز آن را به شما منتقل می‌کنند.

به خاطر دارم در سن ده سالگی که ساکن قم بودیم با یکی از دوستانم قرار می‌گذاشتیم روی برگه‌هایی بصورت دست نویس جمله لطفا (زباله‌ها را سر ساعت بیرون بگذارید) مینوشتیم و به داخل خانه‌ها مینداختیم. این از اولین کار‌های دغدغه مندانه من بود که رشد کرد و بزرگ شد و تبدیل به منِ الان شد.

راجع به کار آخرتان بیشتر صحبت می‌کنید؟ چرا مادر؟

افراد زیادی به انتخاب من نقد وارد کردند که چرا موضوعی کلیشه‌ای انتخاب کرده‌اید. اما به نظر من هر موضوع کلیشه‌ای اگر از منظرگاه متفاوتی دیده شود و بعد از آن وارد عمل شد، نتیجه متفاوتی نیز دارد.

حس مادر‌ها نسبت به تمام بچه‌ها حس مشترکی است که از ایثار، فداکاری و عطوفت دورنی آن‌ها برگرفته شده و من نیز به عنوان یک مادر از این قضیه مستثنا نیستم. جناب دکتر سید بشیر حسینی در مرحله قبل حرف جالبی‌زدند که: موضوعات شما خیلی مادرانه است.

واقعا دید من نسیت به مسائل مادرانه است؛ دید من نسبت به کودکان سرطانی مادرانه است. نسبت به کار خوزستان هم همینطور و میخواستم مادر را در دل کار بگنجانم، اما شرایط لازم را نذاشتم و در کاز آخر به کار بردم چرا که معتقدم چه ایثاری بالاتر از ایثار یک مادر که اعضای فرزندش را اهدا کند و زندگی بخش دیگران باشد.

آیا موضوعات کار شده در عصر جدید، هدفمند انتخاب شدند؟

من به دنبال تاثیرگذاری روی مخاطب بودم و هدفمند این سوژه‌ها را انتخاب می‌کردم. چرا که هر کدام از ما وظیفه‌ای در قبال دنیای هستی داریم. منِ هنرمند شاید توانایی انجام کار‌های بنیادی تری نداشته باشم امادبا هنر خود می‌توانم آنچه که در جامعه می‌گذرد را در معرض دید آحاد مردم قرار دهم. در واقع زکات هنر من پرداختن به همین موضوعات بوده است و البته که خواهد بود چرا که هنر ادامه دار است.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۹
در انتظار بررسی: ۰
Mohammad
۱۸:۴۲ ۲۶ شهريور ۱۳۹۸
خانم فاطمه عبادی عالی بودن
ناشناس
۱۰:۴۴ ۲۶ شهريور ۱۳۹۸
باشه
فاطمه
۲۳:۰۵ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
موفق باشه
ناشناس
۲۲:۲۸ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
خداوند هم هنر مند است وهم هنر را دوست دارد
علیرضا قربانزاده
۲۲:۰۴ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
حق این نبود اول شه . احسان علیخانی موقع اجرای این با آوردن اون آقا که قلب بچه اون خانم تو سینش بود ماه عسل راه انداخت و خودش باعث تحریک مردم واسه رای دادن شد وگرنه محمد زارع قهرمان میشد
ناشناس
۲۰:۱۰ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
اینقدر مهمش کنید تا فردا اینم تو مسائل مهم دخالت کنه وجنجال به پابشه.
ناشناس
۱۸:۵۷ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
باخاک نقاشی کنی که چی بشه
چه دردی ار جامعه رو دوا میکنه اخه
متاسفم برا برنامه ای که همچین چیزایی میشه استعداد برترش
ناشناس
۲۲:۲۶ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
خداوند با تمام قدرت بی پایانش گل هایی بسیار زیبا اما باعمر یک روزه حتی چند ساعته آفریده تا بنده ببیند ولذت ببرد وبگوید الله احسن الخالقین
ناشناس
۲۲:۵۹ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
با این کار گرفتاری‌های بیماران خاص و نیازمندان را به خوبی منعکس کرد
مبینا
۱۵:۰۴ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
آفرین بر تو فاطمه عبادی
م
۱۵:۰۴ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
آفرین
ناشناس
۱۴:۴۷ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
باسلام یه همچون هنری فقط معجزه ی اللهیست ما انسانها هیچی از خودمان نداریم.لطف اللهیه که دست ایشان چنین زیبا نقاشی میکشه.
ناشناس
۱۴:۲۸ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
بس کن دیگه. همش داری جار میزنی خودتو. فهمیدیم. #توخوبی
ناشناس
۱۵:۰۹ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
هنری داشتین شماهم می رفتی
ناشناس
۰۱:۳۰ ۲۶ شهريور ۱۳۹۸
شما هم خوبی پاشو پیدا کن خودتو
ناشناس
۱۳:۳۷ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
500 میلیون بس نبود؟
ناشناس
۱۴:۵۶ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
دزدی که نکرده حق کارهای خیری که انجام داد به خودش رسید
فتحعلی خالدی
۱۲:۳۶ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
فاطمه عبادی انسان خلاق ومبتکر یا همان ملکه شن هاست او فوق العاده از خاک چیز هایی داستان هایی زیبا ترسیم می کند.کاش درس هنر یا نقاشی دانش آموزان ابتدایی را فاطمه عبادی به صورت کتاب در می آورد تا بچه ها در مدرسه به خلاقیت برسند .این یه پیشنهاد به وزارت آموزش وپرورش است
نبی
۲۰:۵۹ ۲۵ شهريور ۱۳۹۸
ایده جالبی است.
هر چند به صورت مختصر به اختیار معلم کار با گل مجسمه سازی و سنگ ریزه و لوبیا نخود انواع دانه ها وچیزهای دیگه هست. کارهای دست ورزی غیر از خلاقیت کمک زیادی به فرایند آموزش میکنه