سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نگاهی به شرح نهج‌البلاغه رهبر معظم انقلاب/ از چهارشنبه‌های متفاوت حزب جمهوری تا «راه روشن مدیران»

جلسات شرح نهج‌البلاغه رهبر معظم انقلاب در سه جلد به کوشش انتشارات انقلاب اسلامی روانه بازار کتاب شد. ایشان از سال ۵۱ فراز‌هایی از کلام امیرالمؤمنین (ع) را بنا به فراخور حال مخاطب انتخاب و شرح داده‌اند.


به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مجالس شرح خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های نهج‌البلاغه رهبر معظم انقلاب پیش از انقلاب آغاز و تا سال‌ها ادامه داشت. جوانان و طلبه‌ها عمدتاً مخاطب این جلسات بودند که از سال ۵۱ شروع شده بود.

بخش اول: مشهد رنگ دیگری از مبارزه به خود گرفت

«منشور حکومت علوی» را شاید بتوان اولین اثر منسجم از سلسله جلسات نهج‌البلاغه رهبر انقلاب دانست. این اثر دربردارنده شرح جلسات ایشان در سال‌های ۵۱ تا ۵۳ است که در بحبوحه مبارزات انقلابی در مسجد امام حسن (ع) و سپس در مسجد کرامت برگزار می‌شد. بنا بر گزارش‌های ساواک، از شهریور سال ۵۳، شنبه‌های هر هفته این جلسات برگزار می‌شد و تا دی‌ماه همان سال حدود ۱۶ جلسه با محوریت نهج‌البلاغه و با رویکرد بیدار کردن مردم و مباحث مبارزاتی تشکیل شد.

از سلسله جلسات این دو مسجد تاکنون آثاری منتشر شده است که هریک از آن‌ها نشان‌دهنده اهمیت تشکیل حکومت اسلامی را یادآوری می‌کند. همین جلسات سبب شد تا این دو مسجد کم‌کم به پایگاهی برای تجمع نیرو‌های انقلابی به ویژه جوانان دانشجو و طلبه تبدیل شود. آیت‌الله خامنه‌ای مطابق سنت همیشه، انتخاب فراز‌های نهج‌البلاغه را براساس نیاز مخاطب انتخاب و بیان کردند. در این برهه زمانی، بخش‌هایی از نهج‌البلاغه انتخاب شد که روش حکمرانی اسلامی را بیان می‌کرد.

طرح این مباحث به صورت غیر مستقیم مخاطب را به این نتیجه می‌رساند که پهلوی چگونه احکام اسلام را زیر پا گذاشته است. مشهد حالا رنگ دیگری از مبارزه به خود گرفته بود. تأثیر بیانات آیت‌الله خامنه‌ای آن‌چنان بود که رئیس ساواک مشهد پس از برگزاری جلسه شرح نهج‌البلاغه در تاریخ سیزدهم دی‌ماه سال ۵۳، به نیرو‌های تحت امرش نوشت: «به فعّالیّت خامنه‌ای باید خاتمه داد.» ساعاتی قبل از تشکیل جلسه دیگری از شرح نهج‌البلاغه در ۲۰ دی ۵۳ معظّمٌ‌له دستگیر و به کمیته مشترک ضد خرابکاری تهران اعزام و از این تاریخ تا سال ۵۷ از همه فعالیت‌های تبلیغی و تدریسی منع می‌شوند.

کتاب حاضر توانسته ۱۲ گفتار از شرح نهج‌البلاغه آیت‌الله خامنه‌ای در سال‌های ۵۲ و ۵۳ را جمع‌آوری و ارائه کند. بنا بر آنچه در متن آمده، صوت و متن دیگر جلسات در دسترس قرار نیست.

بخش دوم: چهارشنبه‌های حزب جمهوری اسلامی

ایشان پس از پیروزی انقلاب در کنار کار‌های فراوان مرتبط با شورای انقلاب و همچنین شورای عالی دفاع و نمایندگی مجلس، به کار‌های تبلیغی و تبیینی به‌ویژه در جمع جوانان اشتغال داشتند. در تابستان سال ۵۹ شاخه دانشجویی حزب جمهوری، سلسله درس‌های نهج‌البلاغه را در موضوع «نبوت‌ها در نهج‌البلاغه» به مدت سه ماه برای ایشان تنظیم می‌کنند. این جلسات چهارشنبه‌ها حدود ساعت ۵ تا ۷ عصر از تاریخ ۱۱ تیر تا ۱۹ شهریور در حضور دانشجویان تشکیل می‌شد.

از آنجا که انقلاب در ادامه اهداف نبوت‌ها و برای تحقق همان آرمان‌های اصیل و الهی تعریف شد، موضوع این جلسات نیز به این بحث اختصاص یافت. ایشان در یکی از این جلسات می‌فرمایند: «نهج‌البلاغه یک کتابی است که ... حکایت می‌کند از همین چندبُعدى بودن اسلام و چندبُعدى بودن انسان و بالنّتیجه، چندبُعدى بودن انقلاب اسلامى.» موضوع و محتوای این جلسات در کتابی با عنوان «نبوت‌ها در نهج‌البلاغه» گرد آمده است. تلاش شده تا جلسات در کتاب حاضر به گونه‌ای تدوین و مطالب تنظیم و ارائه شود که فضای حاکم بر این جلسات نیز تا حد مقدور به مخاطب امروز بعد از تقریباً چهار دهه منتقل شود. روش تدریس رهبر انقلاب در این جلسات به این صورت بوده که ابتدا با نوشتن متن نهج‌البلاغه بر تخته سیاه، واژگان و تعابیر دشوار ترجمه می‌شد و آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه به شرح فراز می‌پرداختند.

بخش سوم: ماه مبارک رمضان و «راه روشن مدیران»

رهبر انقلاب پس از آغاز دوران رهبری، سنتی را پایه‌گذاری کردند و آن شرح فقراتی از نهج‌البلاغه در دیدار‌های هیئت دولت در ماه مبارک رمضان با ایشان بود. با توجه به نوع مخاطب و نیاز او، موضوع این جلسات با جلساتی که در حزب جمهوری اسلامی در ابتدای انقلاب برگزار شد، متفاوت است. در جلسات این‌چنینی معمولاً فراز‌هایی از نهج‌البلاغه انتخاب می‌شود که به کار دولتمردان و کارگزاران نظام بیاید. «راه روشن مدیران» دربردارنده محتوای این جلسات است که از سال ۷۲ تا ۹۵ برگزار شده است. نوع مخاطب و زمانه تشکیل این جلسات، باعث شده است که ایشان گزینش‌های خاصی از نهج‌البلاغه انجام دهند و از این حیث این مجموعه می‌تواند نصیحت‌نامه‌ای برای عموم کارگزاران و مدیران نظام باشد.

در بخش‌هایی از شرح نهج‌البلاغه ایشان می‌خوانیم:

رها شدن قرآن توسط حاملان آن

فَقَدْ نَبَذَ الْکِتابَ حَمَلَتُهُ؛ حاملان کتاب، آن‌هایی که بار قرآن روی دوش آن‌ها بود و مسئولیت بیان قرآن برعهده آن‌ها بود، کتاب را انداختند، پرتش کردند، حاملان قرآن، قرآن را دور انداختند وَ تَناساهُ حَفَظَتُهُ؛ حافظان قرآن، پاسداران قرآن، قرآن را به فراموشی سپردند، اشکال کار اینجاست؛ اگر حاملان و حافظان قرآن، قرآن را از یاد نمی‌بردند، به یاد آوردن مردم آسان بود، اما وقتی که گنجینه‌دار این گنج، گنج را فراموش بکند، یادش برود که چنین گنجی در اختیارش هست، از آن گنج نه او استفاده خواهد کرد و نه دیگران. اگر او یادش نرفت، درمی‌آورد خرج می‌کند، همه استفاده می‌کنند، چه بخواهند، چه نخواهند، چه بدانند، چه ندانند. اگر در آستینش درهم و دینار بود، آن را خرج خواهد کرد، مردم (هم) از آن استفاده خواهند برد.

رانده شدن قرآن و اهل قرآن از جامعه

فَالْکِتابُ یَوْمَئِذ وَ اَهْلُهُ مَنْفِیّانِ طَریدانِ؛‌ای جان من به قربان این سخن حق؛ قرآن و اهل قرآن دو موجودی هستند که هر دو به یک سرنوشت دچار شده‌اند؛ هر دو دور شده‌اند، هر دو نفی بلد شده‌اند، هر دو از آغوش گرم اجتماع رانده شده‌اند؛ هم خود قرآن، هم حاملان واقعی قرآن. فَالْکِتابُ یَوْمَئِذ وَ اَهْلُهُ مَنْفِیّانِ طَریدانِ؛ قرآن و اهل قرآن در آن روز هر دو منفی‌اند و نفی بلد شده‌اند؛ هر دو طریدند، هر دو رانده شده‌اند، وَ صاحِبانِ مُصْطَحِبانِ فى طَریق واحِد؛ هر دو رفیق‌اند در یک راه، لایُؤْویهِما مُؤْو؛ هیچ پناه‌دهنده‌ای آن‌ها را پناه نمی‌دهد، نه قرآن را و نه اهل قرآن را، فَالْکِتابُ وَ اَهْلُهُ فى ذلِکَ الزَّمانِ فِى النّاسِ وَ لَیْسا فیهِمْ؛ قرآن و اهل قرآن در آن زمان در میان مردم هستند، اما در میان مردم نیستند؛ مثل نبودن است. قرآن فراوان (است) - متن قرآن، آهنگ قرآن، سخن از قرآن- اهل واقعی قرآن بین مردم هستند، اما مجال استفاده از آن‌ها نیست، راه مردم به سوی آن‌ها بسته است....

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.