برای رسانه مستقل و متعهد، دردآور این است که لوموند در گزارش نقل از اداره آمار و ارقام فیفا مینویسد: «بالاترین میزان بینظمی مالی، اشتباهات حقوقی، شکایات باشگاهها و افراد حقیقی از فدراسیونها و مدیران، بعد از چند کشور آفریقایی از آن ایران است.»
نویسنده، بهعنوان یک خبرنگار تنها قادر است با همکار فرانسوی خود در فرانس فوتبال بابت شگفتی عجیب وی از کاری که سامان قدوس کرده، همدردی کند و در پاسخ به توئیت او بنویسد: «حرفی ندارم، به امید تکرار نشدن!»
روز گذشته بود که رسانههای داخلی به نقل از منابع خبری فرانسوی و فیفا از محرومیت ۴ ماهه ستاره تیم ملی بهعلاوه ۴ میلیون یورو جریمه خبر دادند.
خلاصه ماجرا از این قرار است که باشگاه اوئسکای اسپانیا سامان قدوس، ستاره ایرانی تیم آمیان را با محرومیت و جریمهای سنگین مواجه کرده است. اوئسکا این رای را بعد از شکایتی که یکسال پیش از قدوس و باشگاه قبلی او اوسترشوندس سوئد انجام داده از فیفا دریافت کرده است. محرومیت ۴ ماهه برای سامان قدوس بهعلاوه ۴ میلیون یورو غرامت بهعلاوه دو پنجره محرومیت از نقلوانتقال برای باشگاه اوسترشوندس!
اکنون سامان باید ظرف ۳۰ روز آینده صرفنظر از حقی که برای تجدیدنظرخواهی در اختیار خواهد داشت، جریمه خود را پرداخت کند و این درحالی است که باشگاه دسته دومی اسپانیا همچنان شاکی است و میخواهد ماجرا را به دادگاه تظلمخواهی ورزش یا همان دادگاه بینالمللی داوری ورزش، CAS منتقل کند.
سوال مهمی که در میان بازتاب این حکم صادرشده از سوی خبرنگار فرانس ۲۴ در بخش ورزشی مطرح میشود، این است که آیا سامان قدوس از این تخلف خبر داشته و مگر میشود یک بازیکن فوتبال در این سطح از این موضوعات حقوقی، بیخبر باشد و نداند که بهسادگی چه بلایی بر سر خودش میآورد؛ و البته پاسخ نویسنده بهعنوان یک خبرنگار ایرانی به وی این است که همکار محترم، بله میشود، بهراحتی هم میشود، چراکه همزمان با تاسیس سومین دانشکده حقوق در فوتبال توسط باشگاه رئالمادرید اسپانیا، ضمن سر دادن شعار «ما کجا و آنها کجا» سرگرم بررسی راهکار فروش بلیت الکترونیکی هستیم که آنهم برای چند دهمینبار، به یک پروژه شکستخورده و پر از ابهام تبدیل شده و بازیکنان، مربیان و حتی اهالی رسانه ما همچنان از ضعف شدید اطلاعات حقوقی در فوتبال، نامهنگاریهای رسمی در سطح بینالملل، قوانین فیفا و از ایندست موارد مهم رنج میبرند. سوال مهمتر اینکه چه کسانی و با چه معیارهایی این روزها حق دارند مدیربرنامه یک بازیکن فوتبال ایرانی تحت رسمیت فدراسیون فوتبال ایران باشند؟ هر کسی که ارتباطش با بازیکن بسیار خوب باشد؟ هر کسی که زبان انگلیسی او تقریبا خوب باشد؟ هر کسی که بدون مشکل سفر میکند و پاسپورت دومی در جیب خود دارد؟ هر کسی که با مافیای غیرقابل اثبات و ردیابی در فوتبال ایران (به فرض وجود) ارتباطی خوب و منطقی برقرار کرده است؟ هر کسی که با دو یا سه انتقال خوب بازیکن، به اصطلاح بار خود را بسته و تا تابستان بعدی سرگرم دنیاگردی و خوشگذرانی میشود؟
معیار بهتری برای انتخاب مدیربرنامههای بینالمللی و تحت قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران یا فیفا در دست نیست؟
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/