به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بروس لی در عرض تنها چند سال، با ضربات دیوانهوار پا و سرعت مانند صاعقهاش از یک بازیگر تلویزیونی نقش مکمل به یک ستاره بلاک باستر تبدیل شد. اما در یکی از بازیهای تلخ سرنوشت، این ستاره هنگ کنگی آن قدر زنده نماند که بزرگترین و مشهورترین نقش آفرینی خود را تماشا کند.
درست قبل از اینکه بروس لی به اوج شهرت به عنوان یک ستاره هالیوودی برسد، در جوانی و در سن تنها ۳۲ سالگی به یکباره درگذشت. طرفداران ورزشهای رزمی و سینماروها در سراسر جهان از خبر مرگ این ستاره دوست داشتنی دلشکسته و البته حیرت زده شدند، خبری که هنوز هم باورش برای بسیاری سخت بوده و رازآلود بودن مرگ بروس لی نیز بر این باورناپذیری میافزاید. چگونه ممکن است کسی با این فیزیک و توانایی بدنی و ذهنی خارقالعاده ناگهان در خواب میمیرد؟ در ادامه میخواهیم از رازهای مرگ تراژیک و مرموز اژدهای سینما صحبت کنیم.
بروس لی برای دنیای سینما ساخته شده بود. بروس کودکی خود را در هنگ کنگ گذراند و در همان دوران کودکی در کشور خود بازیگری شناخته شده بود که در بیش از ۲۰ فیلم سابقه نقشآفرینی داشت. وقتی که بروس به کشور محل بدنیا آمدنش، ایالات متحده، بازگشت یک مدرسه آموزش هنرهای رزمی تاسیس کرد و به ستارگانی مانند استیو مک کوئین کونگ فو آموزش داد و در ادامه با زدن نقابی سیاه به صورت به مبارزه با جرم و جنایت در یک دنیای سریالی پرداخت. او با بازی در نقش کاتو در سریال «زنبور سبز» (The Green Hornet)، کونگ فو را به سینمای آمریکا معرفی کرد. شوربختانه این سریال پس از تنها ۲۶ اپیزود به پایان رسیده و نتوانست بروس جوان را به شهرتی که میبایست برساند.
او که از پیشنهاد نقشهای کوتاه و جانبی و پاس داده شدن به کسان دیگر توسط تولید کنندگان هالیوودی خسته شده بود، بار خود را بست و به هنگ کنگ بازگشت، جایی که دریافت در آنجا مشهورترین مرد زنده کشور است. سریال «زنبور سبز» چنان در هنگ کنگ شناخته شده و پرطرفدار بود که با نام «سریال کاتو» (The Kato Show) شناخته میشد و بدین ترتیب بروس لی خیلی زود به چهره اول سینمای رزمی هنگ کنگ تبدیل شد.
اولین فیلم لی در نقش اصلی در فیلم «رییس بزرگ» (The Big Boss) بود که به پرفروشترین فیلم تاریخ هنگ کنگ تبدیل شد. این رکورد تنها تا زمان انتشار دومین فیلم او با نام «مشت خشم» (Fist of Fury) پابرجا بود. خیلی زود، بروس فرصت تجربه کارگردانی را نیز یافت و در «راه اژدها» (Way of the Dragon) در دو سوی دوربین فعالیت کرد. با تنها سه فیلم، بروس لی به سلطان سینمای آسیا تبدیل شده و آنگاه بود که نظر هالیوود به این ستاره هنگ کنگی جلب شد، اما شوربختانه مدت زمان زیادی از زندگی بروس لی باقی نمانده بود.
بروس لی شروع به شکستن رکوردهای فروش در سینمای آسیا کرده بود که استودیو برادران وارنر با او تماس گرفت. این بزرگترین لحظه برای بروس لی بود و خیلی زود شرایط برای ساخت فیلمی که نامش «اژدها وارد میشود» (Enter the Dragon) بود فراهم شد. این فیلم که اولین فیلم انگلیسی زبان بروس بود، ویترینی بینقص برای نمایش فلسفه، کاریزما و تواناییهای بروس لی در از پای درآوردن آدمهای بد بود.
در این فیلم او نقش یک مبارز شائولین را بازی میکرد که به قلعهای در یک جزیره رفته و به یک تورنمنت هنرهای رزمی میپیوندد و در ادامه ماجرا با یک قاچاقچی بزرگ مواد مخدر که این تورنمنت را ترتیب داده درگیر میشود. با کمک بازی خونسردانه جیم کلی و آهنگ متن فوقالعاده لالو شیفرین، بروس لی فیلمی در مورد ورزش کونگ فو ساخت که هنوز هم یکی از بهترین فیلمهای رزمی تاریخ سینماست.
چه کسی میتواند سکانس مبارزه او با گروهی از رزمیکاران در زیرزمین قلعه را فراموش کند یا زمانی که از میان آینهها با شخصیت شرور داستان که یک چنگال روی دست خود نصب کرده مبارزه میکند. وقتی این فیلم در آگوست ۱۹۷۳ منتشر شد خیلی زود رکورد باکس آفیس را شکسته و پس از اکران ۲۰ میلیون دلاری در سینماهای سراسر جهان نیز پرفروشترین فیلم شد. بروس لی بالاخره به آنچه که آرزو و استحقاقش را داشت رسیده بود، اما شوربختانه خودش نبود که شهرت جهانیاش را ببیند.
با عضلات بیرون زده و مانند سنگش، میتوان بروس لی را یک انسان کاملاً فیزیکال نامید. او در همه حال در تمریناتش برای تقویت قوای فیزیکی ابرقهرمانیاش تلاش میکرد. او شکست ناپذیر به نظر میرسید، اما علیرغم بدن عضلانی و سرعت خارقالعادهاش، اژدهای کوچک از برخی مشکلات جسمی رنج میبرد. در ۱۰ می ۱۹۷۳، بروس لی خسته در حال کار بر روی مراحل پس از تولید «اژدها وارد میشود» بود. او در یک استودیو فیلمسازی در هنگ کنگ مشغول کار دوبله بود که ناگهان رو رو افتاده و شروع به لرزیدن و استفراغ کردن نمود.
لی به سرعت به بیمارستان منتقل شد و چند روز طول کشید که توانست توانایی حرف زدن دوباره را پیدا کند. بعد از بهتر شدن، لی مورد بررسی پزشکی کامل قرار گرفته، اما پزشکان در مورد علت اتفاقی که برای بروس افتاده بود به نتیجه قاطعی نرسیدند. آنها میدانستند که او دچار ورم مغزی شده است که به دلیل تجمع مایعات در بخشهایی از مغز ایجاد شده و باعث تورم میشود، اما دلیل این تورم مغزی برای پزشکان مجهول باقی ماند. این موضوع برای بروس لی ۳۲ ساله که همیشه روی پرده شکست ناپذیر به نظر میرسید ویرانگر بود. متاسفانه این اتفاق خبر از اتفاق بسیار بدی میداد که بزودی دنیا را در بهت و حیرت فرو برد.
روی پرده، بروس لی یک گرگ تنها بود که به عشق و عاشقی پشت میکرد تا بتواند بر انتقام یا اجرای عدالت تمرکز داشته باشد. اما در زندگی شخصی، بروس لی یک مرد متاهل دارای فرزند بود. او با همسرش، لیندا لی کادول، زمانی که هر دو در دانشگاه واشنگتن درس میخواندند آشنا شد. این دو خیلی زود با هم ازدواج کرده و بروس پدر دوست داشتنی دو فرزند شد: شانون و برندون. اما این موضوع که بروس لی دارای خانواده بود بدین معنا نیست که وی بهترین شوهر دنیا بوده باشد. لی تا حدودی مردی زن پرست بوده و در سال ۱۹۷۲ با یک بازیگر ۲۵ ساله به نام بتی تینگ پی آشنا شد.
این بازیگر زن به خاطر بازی در فیلمهای موزیکالی مانند «خفه کننده زرد» (The Yellow Muffler) و «جستجوی میلیونر» (The Millionaire Chase)، فیلم عاشقانه چینی «۱۴ آمازون» (The ۱۴ Amazons) و کمدیهایی مانند «آپارتمان برای خانمها» (Apartment for Ladies) شناخته شده و در هتل حیات رگنسی در هنگ کنگ با بروس لی آشنا شد. این دو خیلی زود وارد رابطه شده و بروس هدایای زیادی مانند یک اتومبیل مرسدس بزن به او داده و به او قول داد که در فیلم «اژدها وارد میشود» نیز نقشی برای او در نظر خواهد گرفت، اتفاقی که هیچگاه رخ نداد. گفته میشود این زن آخرین کسی بود که بروس لی را زنده دیده است.
بروس لی روز ۲۰ جولای ۱۹۷۳ در تابوت مرگ جای داده شد، زمانی که تنها ۳۲ سال سن داشت. اما آخرین روز بروس لی روی زمین چگونه گذشت؟ بروس لی به شدت مشغول کار بر روی فیلم جدیدش، «بازی مرگ» (coil)، بود و روز آخر زندگیاش با جرج لازنبی قرار ملاقات داشته و سعی داشت این بازیگر نقش جیمز باند را برای بازی در فیلم جدید خود متقاعد نماید.
بعد از صحبت با لازنبی، او کمی حشیش با یکی از دوستانش کشیده و سپس با خودرو خود به سمت آپارتمان بتی تینگ پی براه افتاد. این دو ساعات بعد را به عشقبازی و مصرف مواد مخدر گذراندند. مدتی بعد ریموند چو، تهیه کننده فیلمهای لی به آنجا رفته و بروس با اشتیاق شروع به تمرین برخی از سکانسهای فیلم «بازی مرگ» کرد. این همان زمانی بود که روز خوب بروس به سمت یک پایان تراژیک تغییر مسیر داد.
لی احساس گیجی کرده و پس از آن سردرد آغاز شد. تینگ پی یک قرص آکواگسیک (یک نوع قرص مُسکن برای دردهای عضلانی و دارای خاصیت آرام بخشی) داده و پس از خوردن قرص، لی برای استراحت به اتاق خواب تینگ میرود. چو آپارتمان را ترک کرده و تینگ نیز اجازه میدهد که بروس چند ساعت در اتاق خواب او استراحت کند. وقتی که تینگ برای بیدار کردن بروس به اتاق خواب میرود با پیکر بیجان اژدها روبرو میشود و به چو زنگ میزند. علیرغم اینکه خیلی زود پزشکان بر بالین بروس حاضر شدند، اما دیگر خیلی دیر شده بود. بروس لی، ستاره بزرگ سینما و ورزشهای رزمی، در خواب درگذشت، حدود یک ماه قبل از اینکه «اژدها وارد میشود» به سینماها آمده و بروس لی را به یک ستاره بینالمللی تبدیل کند.
بعد از کالبدشکافی جنازه بروس لی در بیمارستان ملکه الیزابت، پزشکان با این حقیقت روبرو شدند که مغز بروس لی در اثر تجمع مایعات حدود ۱۳ درصد بزرگتر شده و متورم شده است و بدین ترتیب وی به علت همان عارضهای که در می ۱۹۷۳ او را در بیمارستان بستری کرده بود درگذشت. این تورم در ابتدا به حشیشی که لی مصرف کرده بود نسبت داده میشد، اما یک پزشک شناخته شده انگلیسی به نام دونالد تیر که در زمینه مرگ ناشی از اوردوز مواد مخدر تخصص داشت جنازه او را کالبدشکافی کرد، به این نتیجه رسید که لی به قرص آکواگسیکی که تینگ به او داده بود حساسیت شدید داشته و همین موضوع باعث تورم شدید مغزی و مرگ او شده است.
با این وجود، تینگ پی ادعا کرد این اولین باری نبوده که به بروس قرص آرام بخش آکواگسیک داده است. با این وجود روایت دکتر تیر مقبولترین و منطقیترین توضیحی است که برای مرگ بروس لی ارائه شده است. با این وجود بعد از مرگ مرموز و مبهم هر سلبریتی مشهوری، تئوریهای توطئه بسیاری در مورد علت مرگ او شکل میگیرد که مرگ بروس نیز از این قاعده مستنثی نبود. بسیاری تینگ پی را مقصر مرگ بروس دانسته و ادعا کردند که او بروس را مسموم کرده است.
برخی دیگر ادعا میکردند که استادان ورزشهای رزمی چین و هنگ کنگ از لی به خاطر آموزش اسرار رزمی آنها به غربیها ناخشنود بوده و تصمیم به قتل او گرفتند. برخی دیگر نیز نفرین خانوادگی را عامل مرگ بروس لی و بعدها پسرش، برندون، میدانند.
برندون لی، پسر بروس لی، اگر چه از همان کودکی از طریق پدرش با ورزشهای رزمی آشنا شد، اما علاقه زیادی به ادامه دادن راه پدرش نداشت. برندون تنها ۸ ساله بود که پدرش درگذشت و برای مدتی از انجام هر فعالیتی مرتبط با ورزشهای رزمی دوری گزید. برندون بسیار خشمگین و بداخلاق بوده و از سه دبیرستان اخراج شد.
برندون میگفت که فشار بسیاری زیادی روی او برای ادامه دادن راه پدرش وجود داشته و او قصد ورود به عرصه ورزشهای رزمی و سینما مانند آنچه پدرش انجام داد را نداشته است. مادر او نیز میگوید که فرزند بروس لی بودن برای برندون بسیار سخت بوده است. اما بالاخره برندون نیز وارد دنیای بازیگری شده و وی با آموزشهایی که در کودکی توسط پدرش در زمینه ورزشهای رزمی دیده بود و استفاده از اعتبار خانوادگیاش در اولین تجربه بازیگری خود در فیلمی با عنوان «کونگ فو: فیلم» (Kung Fu: The Movie) بازی کرد، فیلمی که در آن با دیوید کارادین همبازی شد.
با این وجود، اولین فیلم بزرگ او فیلم هنگ کنگی «میراث خشم» (Legacy of Rage) در سال ۱۹۸۶ بود و بعدها در سال ۱۹۹۱ اولین فیلم آمریکایی خود را با نام «نمایش در توکیو کوچک» (Showdown in Little Tokyo) در کنار دولف لاندگرن بازی کرد. با این وجود فیلمی که او را به شهرت رساند فیلم «کلاغ» (The Crow) بود، اما شوربختانه پیش از تکمیل فیلمبرداریها، برندون در اثر یک حادثه در هنگام فیلمبرداری کشته شده و مانند پدرش پیش از به شهرت رسیدن درگذشت. در یکی از سکانسها قرار بود به برندون تیراندازی شود، اما به جای گلوله مشقی به اشتباه از گلوله واقعی استفاده شد که به مرگ برندون انجامید.
منبع: برترینها
انتهای پیام/
اسطوره دوران کودکی اغلب ما به ناروا و همراه با تهمت نشر اکاذیب نمایید.
معلومه که بروسلی معتاد بود.
تو ویکی پدیا نوشته که ماری جوانا می جوید
حتی چهره ی او در سال ۱۹۷۲ در فیلم مشت خشم بسیار سرحال به نظر می رسید
اما در سال ۱۹۷۳ بسیار لاغرتر شده بود حتی چهره ی او نیز عوض شده بود، یک آدم هرچقدر هم ورزش کند و غذا نخورد این گونه لاغر نمی شود، تنها مواد مخدر انسان را نابود می کند در جایی هم نوشته آمد به خاطر درد کمر ناشی از ورزش سنگین مغزش تورم کرده، چگونه یک انسان در ۳۲ سالگی تورم مغزی می کند؟
یا قرص خورده یا مواد، من تفاوتی بین قرص و مواد نمی بینم، ورزشکار هرگز قرص نمی خورد.