به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ماجرای این پرونده جنایی از ساعت ۳ بامداد یکم شهریور هنگامی آغاز شد که راننده یک دستگاه پژو ۲۰۶ سفیدرنگ در آن ساعت شب به سوی بولوار دوم طبرسی در حرکت بود و ناگهان یک دستگاه پژو ۴۰۵ نقرهای را سد راه خود دید. پژو ۴۰۵ به طور نامناسبی در وسط خیابان متوقف شده بود و راننده پژو ۲۰۶ که از این اقدام ترافیکی راننده دیگر عصبانی به نظر میرسید کنار خودروی ۴۰۵ توقف کرد.
او شیشه را پایین داد و به راننده ۴۰۵ اعتراض کرد که «داداش بد جایی پارک کردی!» راننده ۴۰۵ با شنیدن این جمله نگاه معناداری کرد و پاسخ داد: دلم میخواهد! به تو چه ربطی دارد؟!
بیشتر بخوانید: اعتراض ترافیکی توهین آمیز جنایت شبانه را رقم زد
گزارش ها حاکی است، این جملات که به توهین و فحاشی کشید، لحظاتی بعد به تندخویی و پرخاشگری رانندگان انجامید و در نهایت سرنشینان ۴۰۵ از محل گریختند و وارد یکی از خیابانهای فرعی در منطقه نظام دوست مشهد شدند، ولی محل عبور آنها بن بست بود به همین دلیل دوباره به محل نزاع بازگشتند که بلافاصله مورد تعقیب سرنشینان ۲۰۶ قرار گرفتند. این تعقیب و گریز تا خیابان نظام دوست ۲۴ ادامه یافت و در نهایت هر دو خودرو که سرنشینان آنها با یکدیگر پسرخاله بودند، در حاشیه خیابان متوقف شدند.
در این هنگام سرنشینان دو خودرو یقه یکدیگر را گرفتند و با مشت و لگد به جان هم افتادند، اما وقتی راننده ۴۰۵ چماقی را برداشت و به یاری پسرخاله اش رفت، راننده ۲۰۶ نیز پیاده شد و به پشتیبانی از پسر خاله اش شتافت. در اثنای این درگیری ناگهان سرنشین ۲۰۶ که جوانی حدود ۲۴ ساله بود با سه ضربه کارد سرنشین ۴۰۵ را نقش بر زمین کرد. این جوان ۲۱ ساله که رضا نام داشت در حالی آخرین نفس هایش را میکشید که با ورود خودروی گشت کلانتری به محل، عاملان نزاع خونین از محل حادثه گریختند و سرنشین ۲۱ ساله پژو ۴۰۵ نیز به دلیل عوارض ناشی از اصابت چاقو جان سپرد.
با گزارش این ماجرای هولناک به قاضی ویژه قتل عمد، بلافاصله قاضی کاظم میرزایی شبانه عازم محل درگیری شد و به تحقیق در این باره پرداخت. هنوز ساعتی از این ماجرا نگذشته بود که شماره پلاک یک دستگاه پژو ۲۰۶ به عنوان خودروی سرقتی در بی سیمهای پلیس پیچید، اما قاضی باتجربه شعبه ویژه جنایی ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که برای ادامه تحقیقات در کلانتری میرزاکوچک خان مستقر شده بود، با شنیدن ماجرای سرقت پژو ۲۰۶ دستور احضار مالک آن را صادر کرد. وقتی مالک جوان خودرو به کلانتری رسید در همان چند سوال تخصصی مقام قضایی به تناقض گویی افتاد چرا که وقتی قاضی میرزایی گفت: فیلم دوربینهای ترافیکی شهر نشان میدهد که رانندگی خودرو را تا ساعتی قبل به عهده داشتی! دیگر نتوانست پاسخی بدهد و به ناچار به حضور در محل وقوع جنایت اعتراف کرد، اما مدعی شد که پسر خاله اش قاتل است و هم اکنون متواری شده است!
گزارش ها حاکی است: با شناسایی هویت متهم به قتل، تلاش کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با تشکیل یک گروه ویژه در حالی برای دستگیری متهم فراری آغاز شد که سرهنگ جواد شفیع زاده (سرپرست پلیس آگاهی خراسان رضوی) به طور مستقیم نظارت و هدایت کارآگاهان را عهده دار بود.
گروه ویژه کارآگاهان که به فرماندهی سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) عملیات شبانه را ادامه میدادند، با دستور قضایی عازم منزل همسر صیغهای متهم فراری در منطقه نظام دوست مشهد شدند، اما این زن جوان ادعا کرد همسرش با نگرانی به منزل آمده و پس از تعویض لباس هایش به مکان نامعلومی رفته است. وقتی تلاشهای کارآگاهان به نتیجه نرسید، منزل پدر متهم نیز در خیابان علیمردانی شناسایی و مشخص شد که آنها در فرار متهم نقش داشته اند بنابراین به دستور قاضی میرزایی، تعدادی از عوامل مرتبط با فراری دادن متهم به پلیس آگاهی احضار شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند.
از سوی دیگر نیز ردیابیهای اطلاعاتی کارآگاهان ادامه یافت تا این که مشخص شد وی به یکی از روستاهای شهرستان درگز گریخته است. به همین دلیل عملیات گروه ویژه وارد مرحله جدیدی شد و آنها با استفاده از شگردهای فنی و تخصصی حلقه محاصره متهم را که «سجاد- س» نام دارد هر لحظه تنگتر کردند تا این که وی خود را در چنگ پلیس دید و به ناچار به مشهد بازگشت. متهم این پرونده جنایی که یقین داشت تا ساعتی دیگر در چنگال عدالت گرفتار خواهد شد تصمیم گرفت خود را تسلیم قانون کند که در مسیر به کمین کارآگاهان افتاد و این گونه حلقههای قانون بر دستانش گره خورد! متهم این پرونده جنایی که با دیدن فیلم درگیری خونین خود در صفحه رایانه پلیس از تعجب چشمانش گرد شده بود، لب به اعتراف گشود و گفت: آن شب به منزل خاله ام رفته بودم و با پسرخاله ام فیلم نگاه کردم و مشروب خوردم! وقتی خواستم شب هنگام به منزل همسر صیغهای ام بروم پسرخاله ام گفت: من تو را با خودروی ۲۰۶ میرسانم! به همین دلیل حدود ساعت ۳ بامداد دو نفری به طرف ۱۰۰ متری فجر حرکت کردیم، اما راننده پژو ۴۰۵ که در وسط خیابان توقف کرده بود، با اعتراض ما روبه رو شد! در این هنگام راننده ۴۰۵ بلافاصله چماقی را برداشت و با آن شیشه عقب ۲۰۶ پسرخاله ام را شکست و فرار کرد. وقتی دوباره به محل آمد ما برای برداشتن شماره پلاک خودرو او را تعقیب کردیم که درگیری شروع شد.
سرنشین و راننده ۴۰۵ هم با یکدیگر پسرخاله بودند و به کمک هم آمدند که در این میان من با چاقو چند ضربه به سرنشین ۴۰۵ زدم و از محل فرار کردیم.
تحقیقات بیشتر در این باره توسط کارآگاه جمالی (افسر پرونده) و با صدور دستورات ویژهای از سوی قاضی کاظم میرزایی همچنان ادامه دارد.
منبع:خراسان
انتهای پیام/