بیشتر بخوانید:ماجرای نمکدانی که فاطمه عبادی را برنده نهایی عصر جدید کرد
پنج نفری که زنگهای داوران برای رفتن و ماندن آنها در این برنامه خاموش بود و برای به دست آوردن جایزه اصلی این مسابقه باید چشم به رای و سلیقه مخاطبان میدوختند. بالاخره با پایان رایگیری پرونده عصر جدید پس از شش ماه بامداد دیروز بسته شد. این برنامه استعدادیابی برنده خود را شناخت و نفرات اول تا پنجم آن با مجموع ۲۴ میلیون و ۴۰۵ هزار و ۶۰۸ رای مشخص شدند. با حضور در پشت صحنه ویژه برنامه زنده عصر جدید از حال و هوای استودیوی برنامه، حضور تماشاگران، احساس شرکتکنندگان پیش و پس از اعلام نتایج، گزارشی تهیه کرده و با برخی از فینالیستها گپ زده است.
آغاز یک پایان
حدود ساعت ۱۵ و ۳۰ دقیقه پنجشنبه است که شرکتکنندگان با استقبال تماشاچیان، وارد استودیو میشوند. پخش برنامه، اما ساعت ۱۷ و ۴۵ آغاز میشود و حدود یک ساعت ادامه دارد، در این میان مسابقه فوتبال روی آنتن میرود؛ حدود ساعت ۲۱ و ۱۵ دقیقه است که عصر جدید به آنتن بازمیگردد و تا ساعات اولیه بامداد جمعه با بخشهای مختلفی، چون پخش بخشهای موسیقی، بازخوردها، مرور قسمتهای جذاب فصل اول و گفتگو با شرکتکنندهها، مربیان آنها، داوران و در آخر اعلام نتایج نهایی ادامه دارد.
مصاحبه نمیکنم
رویا نونهالی از آن دست بازیگرانی است که تن به مصاحبه نمیدهد و راستش را بخواهید میگویند چندان خوش برخورد هم نیست، اما برای ما خلافش ثابت شد. جالب آن است که علیخانی هم به این موضوع در برنامه اشاره کرد و گفت قضاوتهایش در مورد داوران برنامه پیش از همکاری با آنان و پس از آن حسابی دگرگون شده است. نونهالی را پیش از شروع برنامه در راهرو ملاقات میکنیم، خوش برخورد است، با خبرنگاران خوش و بش میکند، اما همچنان از گفتگو امتناع میورزد. او علت مصاحبه نکردن و عدم حضورش در نشست خبری عصر جدید را ساده بیان میکند و میگوید: «خیلی اهل مصاحبه نیستم و این را راحت میگویم.»
از شهرستان آمدیم
مقابل در شمال باشگاه آرارات، چشم انتظارانی حضور دارند که از مسؤولان خواهش میکنند به آنها اجازه ورود به استودیو و دیدن دستاندرکاران برنامه را بدهند. کودکی روی زمین نشسته است، غذا میخورد و مادرش برای یکی از مسؤولان تعریف میکند فرزندش ماههاست منتظر چنین فرصتی است و آنها از شهرستان برای دیدن زنده برنامه و داوران آمدهاند. استودیو، اما مملو از جمعیت است و صندلی خالی برای دیگر مشتاقان عصر جدید وجود ندارد. احسان علیخانی هم در خلال برنامه به این نکته اشاره و از مردمی که نتوانستند وارد شوند، عذرخواهی میکند.
بیشتر بخوانید: رمز و رازهای جالب و علمی از نحوه رایدادن داوران عصر جدید + شخصیتشناسی
حالوهوای تازه عصر جدید
امروز حال و هوای عصر جدید خیلی متفاوت است، عوامل برنامه هم که تب و تاب زیادی دارند به این نکته اذعان میکنند و میگویند هم به خاطر اعلام نتایج و هم پایان چند ماه همراهی آنها با یکدیگر و هم به خاطر زنده بودن برنامه، حسی توامان از غم، شادی و دشواری دارند.
وارد استودیوی اصلی میشویم، همانجایی که سن و میز داوران مقابل چشم تماشاگران انبوه برنامه قرار دارد. داوران با تشویق بیامان تماشاچیان وارد صحنه میشوند و روی صندلیهایشان مینشینند. مدام از میان تماشاگران اسم داورها بلند گفته میشود، یکی با فریاد میگوید دکتر! دکتر! و دیگری عظیمینژاد را صدا میکند. داوران هم برمیگردند دستی تکان میدهند یا در همهمه سالن پیش از روی آنتن رفتن برنامه با جمعی از شرکتکنندگان مراحل پیشین برنامه که امشب در ایستگاه پایانی عصر جدید حضور دارند، گفتگو میکنند و به یادآوری خاطرات میپردازند.
در میان شرکتکنندگان قبلی، چهرههای آشنای زیادی وجود دارد. پسر افغانستانی که روی سن عصر جدید از خانواده دختری که در میان تماشاگران نشسته بود، خواستگاری کرد؛ حالا با او ازدواج کرده و دست در دست همسرش به برنامه آمده است. آدرینا توشه، بازیگر کودکی که با اجرایش در مرحله ابتدایی عصر جدید اشک همه را درآورد نیز با خانوادهاش آمده است. کارزان و عبدالباسط، دو خواننده کرد و پرطرفدار عصر جدید هم لباس کردی برتن در کنار رقبای پیشین و رفقای امروزشان حضور دارند. هادی مرتضیزاده، بازیگری که با اجرای سوزناکش همه را سر کار گذاشت، شکوفه عزیزی یا همان دختر عروسکی، وحید آقاجری، سالار میرکریمی و... نیز از جمله کسانی هستند با وجود حذف از این برنامه برای اعلام نتایج نهایی در استودیو حاضر شدند.
نفسها به شماره افتاده است
در استودیوی بزرگ عصر جدید در باشگاه آرارات، همه چیز سر جای خودش قرار دارد. در راهروی طبقه میانی ساختمان اتاق نویسندگان، داوران، فنی و گریم است.
بر دیوارهای راهرو هم جزئیات و مراحل مختلف آمادهسازی برنامه در تابلوهایی نقش بسته است. در اتاق نویسندگان، شرکتکنندهها در کنار نویسندهها با چهرههایی مضطرب به انتظار آغاز برنامه نشستهاند. پارسا خائف برای لحظاتی بیرون میآید، روزبه معینی، از همراهان برنامه (که برای لحظاتی در آنتن زنده نیز با علیخانی گفتگو کرد)، او را در آغوش میکشد و میگوید: «پارسا آقاست و مثل پسر من است.»
او خجالت میکشد؛ ظاهرا تا پیش از اعلام نتایج اجازه مصاحبه ندارد و تنها به گفتن این نکته بسنده میکند که در حال گذراندن لحظههای پرهیجانی است و احتمالا شنبه به شهرشان بازمیگردد. در همین اثنا، سعید فتحیروشن هم که به گفته عوامل، حال جسمانی چندان مناسبی ندارد، از اتاق خارج میشود. در قسمت دیگری از ساختمان، سالن انتظاری است که معمولا همراهان شرکتکنندگان در آن مستقر میشوند و بارها در عصر جدید دیدهاید.
سالن شلوغ و پررفتوآمد است. تعدادی از دختران نینجا به تماشای تلویزیون نشستهاند و منتظرند برنامه آغاز شود. دو دختر آسیبدیده گروه هم با عصا در پشت صحنه برنامه حاضر هستند.
لحظههای اوج
برنامه آغاز و با نزدیک شدن به لحظه اعلام نتایج در میان تماشاگرانی که از طولانی بودن بخشهای مختلف برنامه خسته شدهاند، حس تازهای ایجاد میشود. کم کم گمانهزنیها میان مردم آغاز میشود، برخی حدس خود برای نفر اول تا پنجم را بلند اعلام میکنند و با شوخیها و ایجاد تعلیقهای احسان علیخانی همراه میشوند. داوران هم منتظرند و هیجان بالایی دارند. بالاخره شرکتکنندگان روی صحنه قرار میگیرند و آرا از آخر به اول خواندهمیشود.
راوی قصههای شنی
نامونامخانوادگی: فاطمه عبادی
تعداد آرا: شش میلیون و ۵۴۴ هزار و ۹۶۴ رای
رتبه: اول
جایزه: ۵۰۰ میلیون تومان اعتبار تخصصی
چرا اول شد؟ فاطمه عبادی، اهل بندر ماهشهر خوزستان که با شن روی صحنه عصر جدید نقاشی کشید و با طرحهایش قصه تعریف کرد، توانست نفر نخست فصل اول عصر جدید باشد و تندیس طلایی این رقابت را با خود به خانه ببرد. او برنده بیشترین میزان اعتبار تخصصی عصر جدید هم شد و به گفته علیخانی باید این مبلغ را صرف هنرش کند. عبادی همچنین قرار است برای محرم ۴۰ قصه را با نقاشیهای شنیاش از قاب شبکه سه تعریف کند. او در مرحله گذشته توانست رکورد رایها را بزند و انتظار میرفت در این مرحله هم با اجرای تاثیرگذاری که داشت بتواند از سد رقبای خود عبور کند و برنده نهایی عصر جدید باشد. پیشرفت اجرای او در طول برنامه با تماشای ویدئوی ارسالیاش کاملا مشخص است. او در آخرین حضورش هم از نظر تکنیکی عالی بود، هم محتوایی و هم توانست احساسات حضار را برانگیزد. البته با نگاه به کل برنامه و مرور شرکتکنندگانی که گاه با هزینههای بیشتر جانی و مالی خود را به این برنامه رساندند و روی سن برنامه کارهای محیرالعقول انجام دادند، پیروزی قصههای شنی عبادی و فضای آرام اجرای او جالب به نظر میرسد.
چه گفت؟ این نقاش پس از پایان اعلام نتایج برنامه در پشت صحنه با عوامل برنامه گفتگو و به همه آقای مریخ، آهنگسازش را معرفی میکند. آهنگساز قطعاتی که معمولا نقاشیهای قصهگونه او را در طول برنامه همراهی میکرد. او همچنین یکی از پسربچههای بیمارستانی که گاه برای نقاشی به آنجا میرود را به ما معرفی میکند و بعد از در آغوش کشیدن او، از حس فوقالعادهاش در این لحظهها میگوید، لحظههایی که روزهای اول حضورش در عصر جدید گمان نمیکرده به آن برسد. عبادی میگوید که همیشه سعی کرده از آن هنری که خدا به او داده است برای برداشتن یک قدم و انجام کاری برای بیان معضلات اجتماعی استفاده کند و به همین خاطر کارش بعد از این مسابقه تمام نمیشود. او بیان میکند: شاید نتوان خیلی مسائل را با حرف گفت، اما با هنر میتوان بیان کرد و نشان داد.
عبادی درباره روزهای کودکی و آغاز کار هنریاش میگوید: دیروز دوستان با مادرم صحبت میکردند و او از کودکی من میگفت. حرف خوبی زد که برای خودم هم جالب بود. او گفت: فاطمه حتی اگر یک گوجه را میدید با آن چیزی درست میکرد. این از گذشته در وجود من بود و نقاشی و خلق اثر با چیزهایی این چنینی اینگونه شروع شد.
او ادامه میدهد: ماهشهر شهر کوچکی است و در این مسیر همیشه پدر و مادرم از من حمایت کردند، ولی میتوانم بگویم بعد از خدا، همسرم احمد مهمترین حامی من است. این مسیر را مدیون لطف خدا، پدر و مادرم و احمد هستم.
جوانی گمشده ما
نام و نامخانودگی: محمد زارع
تعداد آرا: پنج میلیون و ۹۱۶ هزار و ۳۶۲ رای
رتبه: دوم
جایزه: ۲۰۰ میلیون تومان اعتبار تخصصی
چرا دوم شد؟ ۲۰ سال سن، کمی است، اما جوان ۲۰ ساله عصر جدید کارهای بزرگ و خطرناکی میکند. او نه تنها بهخاطر اجراهای جذابش روی صحنه، بلکه بهخاطر شخصیت متفاوتش خیلی زود محبوب شد و حالا در مقام دوم این برنامه ایستاد و به عنوان مربی فصل دوم عصر جدید برگزیده شد. اینکه چرا تا این حد محبوب شده و توانسته است بدون پرحرفی و تبلیغهای معمول برای خود و کارش به این جایگاه برسد، تنها به خاطر توانایی و مهارت او در اجرای حرکات آکروباتیک نیست. درست است که او اجرای بینقصی در فینال داشت و ارزشمند است که سازههای اجرا را هم خود و دوستانش با صرف کمترین هزینه ساخته بودند، اما زارع ورای تمام اینها برای بسیاری از ما آن بخش شجاع و یاغی وجودمان است که خاموشش کردیم.
او کارهایی کرده و تجربههایی داشته است که بسیاری از ما تا ۲۰ سالگی به خود اجازه فکر کردن به آن هم ندادهایم، حال نه اینکه تمامی اعمال او صواب باشد و ستودنی، اما این پسر جوان در مقطع راهنمایی درس را رها کرده، به دنبال علاقهاش دور از درس و چارچوب مدرسه رفته است. این نسخه را نمیشود برای همه پیچید، ولی غالب ما هم سن و سال او که بودیم از فکر کردن به بیرون زدن از چارچوب تعریف شده زندگیمان هم حذر داشتیم، اما زارع این دل و جرات را به خرج داده و در زمانی که گویی هم باید مدرک دانشگاهی داشته باشند مسیری دیگر را در پیش گرفته و در آن بهترین شده است.
چه گفت؟ او همانی است که مقابل دوربین میبینید. خجالتی است و به سختی حرف میزند. میگوید انتظار اینکه تا این مرحله بیاید را نداشته است و از تمام کسانی که به او رای دادهاند تشکر میکند.
مصلحت این بود
نام و نامخانودگی: پارسا خائف
تعداد آرا: پنج میلیون و ۷۱۷ هزار و ۶۴ رای
رتبه: سوم
جایزه: ۱۰۰ میلیون تومان اعتبار تخصصی
چرا سوم شد؟ پارسا خائف، شرکتکننده ۱۴ ساله عصر جدید از معدود خوانندگانی بود که نظر داوران را جلب و به مراحل بالایی عصر جدید راه یافت. او که در مرحله نیمه نهایی رای زیادی بهدست آورد به فینال رسید و در فینال هم از پس قطعه دشوار «با صنما» برآمد. در نهایت، اما در داوری مردمی فینال، میان پنج گروه شرکتکننده، سوم شد. سومی که برای نوجوانی به سن او یک پیروزی تمام عیار محسوب میشود. او بعد از اعلام نتایج بیان کرد حتما سوم شدن به صلاح او بوده است. با کمی سبک سنگین کردن نیز به همین نتیجه میرسیم. او کمسنتر از دیگر شرکتکنندههاست و کمتر سرد و گرم روزگار چشیده است و به همین خاطر باید با کمک اطرافیانش حسابی حواسش را به شهرت یکبارهای که برنامه به او اعطار کرده، بدهد.
خائف راه درازی در پیش دارد که طی کردنش برای کسی در سن او لازم است. شاید با نخست شدن، این راه برای او به اتمام میرسید و شادمانی پیروزی این استعداد به خاطر زود و زیاد بودن آن مثل فواره خیلی سریع فروکش میکرد. او امروز هم به خاطر شناخته شدن، آشنایی نزدیکتر با خوانندگان حرفهای و انتخاب شدن برای خواندن تیتراژ یکی از برنامههای شبکه سه سیما به جایگاهی رسیده که آرزوی خیلیهاست.
چه گفت؟ خائف پس از برنده شدن از همه کسانی که به او رای دادند تشکر و ایستادن در چنین جایی را برای خود پیروزی قلمداد کرد.
چهارمین انتخاب مردمم
نام و نامخانودگی: سعید فتحی روشن
تعداد آرا: سه میلیون و ۱۴۸ هزار و ۴۳۱ رای
رتبه: چهارم
جایزه: ۷۵ میلیون تومان اعتبار تخصصی
چرا چهارم شد؟ سعید فتحی روشن شرکتکننده مرموز عصر جدید، با اجراهایی که همه میخواستند از آن سر دربیاورند، رایهای مثبت داوران و مردم را گرفت و به فینال رسید. او همیشه اجراهای بینقصی داشت وهمین موضوع انتظارها را از او بالا میبرد، ولی در فینال او با اینکه قصهای پیچیدهتر را برای اجرا انتخاب کرده بود، اما چندان انتظارها را برآورده نکرد و خطای کوچکی هم داشت و شاید به همین خاطر در جایگاه چهارم ایستاد. او در همین جایگاه هم هنوز متفاوتترین فینالیست است و هنوز بسیاری دوست دارند رمز و راز کار او را بدانند. فتحیروشن قرار است ۲۰ اجرا در برنامه صبح شبکه سه سیما داشته باشد.
چه گفت؟ فتحیروشن پس از اعلام چهارم شدنش گفت: این خود یک پیروزی است که اگر مردم پنج انتخاب برای سرگرم شدنشان داشته باشند، من چهارمین آنها هستم.
روز ما نبود
نام: دختران نینجا
تعداد آرا: سه میلیون و ۷۸ هزار و ۷۸۷ رای
رتبه: پنجم
جایزه: ۵۰ میلیون تومان اعتبار تخصصی
چرا پنجم شدند؟ دختران نینجا با دستان خالی، از باشگاهی کوچک و کم امکانات در البرز به صحنه عصر جدید رسیدند و توانایی خود را به نمایش گذاشتند. نینجاها اجراهای پرهیجانی داشتند. ترکیب جالب گروهی و هماهنگی بیشترشان نسبت به سایر گروههای مشابه در این برنامه، آنها را با نظر مثبت داوران و رای مردم تا فینال کشاند، اما در فینال همه چیز آنگونه که باید پیش نرفت. دو نفر از آنها صدمه دیدند هر چند، اجرایشان بدون آسیبدیدگی هم غیر از یکی دو حرکت مثل بلک لایت و دویدن از روی سر یکدیگر، حرف تازهای برای ارائه نداشت و برای برنامهای که رسمش بر حذف کسانی بود که در جایی نوآوریهایشان متوقف میشود، پنجم شدن این گروه همراه و همدل، دور از ذهن نبود.
چه گفت؟ فریبا فرجیپور، سرپرست گروه قرار است به دعوت شبکه ورزش در این شبکه برنامهای برای آموزش نینجوتسو به بانوان داشته باشد. او پس از پایان اعلام نتایج به جامجم از حس و حال پنجم شدن میگوید: مسلما ناراحت هستم، اما واقعیت این است که انتظار داشتم پنجم شویم. ما سطح توقعات را در اجرای دوممان بالا بردیم، ولی در اجرای آخر به دلیل آسیبدیدگی بچهها مثل قبل ظاهر نشدیم. کلیت اجرایمان ضعیف نبود؛ اگر فیلمهای تمرینمان را ببینید متوجه میشوید که کار ما زمین تا آسمان با آنچه در اجرای نهایی انجام دادیم فرق داشت. بچهها مصدوم شدند و یک جورهایی بدشانسی آوردیم. میشود گفت روز ما نبودیم. او در مورد حدسهای اشتباهش در ترتیب نفرات اول تا پنجم میگوید: قبل از اجراهای فینال این حدسها را زدم. اگر بعد از دیدن اجراها بود، عینا درست میگفتم که خانم عبادی اول میشود. کارشان معرکه است.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/
هاتونموهمهشونرودنبالکردهام
وازحضورتونتوعصرجدیدخیلی
خوشحالموامیدوارمدرفصلدوم
همباشیدمنشخصیتولحنصحبت
شماروخیلیدوستوامیدوارمدرآنیده
همانندشماموفقباشم
یکیازطرفداراتونعسلجون
بهرویاجون
محمد زارع که عین لات های سر میدون بود .
سعید فتحی روشن هم دستش تو اینترنت رو شده . کار اون هم صخره بود .
دختران اینجا و خانم عبادی هم کارشون خوب .
کار پارسا هم خوب بود و باید دوم می شد
ونینجا سومین نفر
پارسا باید چهارم میشد چون کسی نمیاد به یک بچه رای بده
ونینجا سومین نفر
وِلی به سلیقه مردم باید احترام گذاشت
گوشت گوسفند و ماهی هردو خو بند
اما یکی ماهی پسندد دیگری گوشت گوسفند
فاطمه جونم مبارکت باشه سربلندمون کردی ♥️♥️
مطالبتون خوب بود.
حیف شد
منتظر اینده درخشانت هستم
خانوم عبادی حق نداشت با برانگیختن احساسات مردم رای برا خودش جمع کنه...
و پیشرفتی نداشت جز تغییر دادن داستانش.
حق زارع بود
واقعا پیشرفت رو میشد دید.
زارع و پارسا پیشرفت خوبی داشتن
طرفداری بی جا بود