یک بحث این است که حضرت امام هادی (ع) همان طور که از اسم شان پیداست نقش هدایت امت شیعه را داشته اند و چه بسا به تعبیر دقیق هدایت انسان را داشته اند و اختصاص به شیعه ندارد.
اما امام هادی (ع) به دلیل خواست شیعیان یک سازمانی که از زمان امام صادق (ع) تشکیل شد به نام سازمان وکالت را تا آخرین سفیر امامعصر این سازمان وکالت را ادامه دادند. نقش عمده این سازمان وکالت این بود که در آن به شبهات شیعیان جواب داده میشد و برای پیشبرد اهداف حضرات معصومین بود. البته ظاهر این سازمان جمعآوری و تحویل وجوهات شرعی و امثال اینها بود. ولی در بطن سازمان وکالت، جریان پیش برد اهداف معصومین وجود داشت.
دبیر اندیشکده فقه و حقوق اسلامی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت افزود: دومین محوری که درباره امام هادی (ع) میتوان مطرح کرد این است که حضرت در زمان خودشان با غالیان برخورد علمی و در عین حال شدید داشتند. یعنی کسانی که نسبت به امر دین غلو داشتند و یک دین محرّف و منحرفی را میخواستند جایگزین کنند.
حضرت با آنها برخورد داشتند که ما در عصر حاضر از این محور فعالیت امام هادی (ع) میتوانیم الگو بگیریم و جاهایی که چیزهایی به نام دین اسلام قلمداد میشود و جا میافتد باید جلوی آن را بگیریم. حضرت با این کار توانستند یک نوع پالایش و پایش از دین انجام دهند و آن چهره واقعی اسلام را نگه دارند. چیزی که امام حسین (ع) به خاطر آن خود و خانواده خود را فدا کردند. فقط به خاطر آن که آن اسلام اصیل به معنای واقعی کلمه حفظ شود.
این استاد دانشگاه سپس گفت: در کنار برخورد با غالیان افرادی در آن زمان وجود داشتند که حتی میخواستند قرآن را تحریف کنند و به ظاهر وانمود میکردند که میخواهند خدمت به دین کنند حضرت تمام قد جلوی آنها نیز ایستادند. در برخورد با غالیان افرادی بودند که از یک چهره متافیزیکی و ماوراء طبیعی از معصومین ما در جامعه پخش میکردند مبنی بر این که معصوم غذا نمیخورد، نمیآشامد و خون او نجس نیست و این نوع مطالب. حضرت در مقابل این حرکت ساختارشکنی و عادی سازی میکردند. مبنی بر این که معصوم نیز مثل همه انسانها است؛ میخورد، میآشامد و هر کار طبیعی یک انسان را انجام میدهد. فقط یک شرح وظایف و رسالتهایی دارد که آنها را انجام میدهد.
علیرضا حسینی ادامه داد: محور سوم این است که حضرت شاگرد پروری داشتند. وقتی تاریخ را نگاه میکنیم میبینیم که اشخاصی مثل فضل بن شاذان نیشابوری که الان در کنار حرم امام رضا (ع) مدفون است از روات و اعیان شیعه است که از شاگردان امام هادی (ع) بوده است. یا شخصیت دیگری مانند علی بن مهزیار اهوازی یا حسین بن سعید اهوازی که از راویان شیعه هستند. یا از وکلا کسانی مثل علی بن جعفر معروف که محل بحث است که این علی بن جعفر که در قم است همان علی بن جعفر در کوفه است یا خیر. شخصیتی مثل حضرت عبدالعظیم حسنی از شاگردی امام هادی (ع) برخوردار بوده است. شاگرد پروری یکی از شاخصههای فعالیتهای ایشان بود.
وی افزود: محور چهارمی که میتوان بر آن تأکید کرد این است که امام هادی (ع) در جریان مکتب دین آمدند فقه نبوی و فقه علوی و فقه امام صادق (ع) و امام باقر (ع) را حفظ کردند. یعنی کارشان این بود که گاهی افرادی شبهه افکنی میکردند یا از روی غرض و یا این که واقعاً سوال داشتند و سوالات جدیدی که شاید در زمان ائمه دیگر قبل از امام هادی (ع) مطرح نبود، آنها را پاسخ میگفتند. مثل شخصی که میخواست بر پنبه و کتان سجده کند یا این نکته که نماز شخصی که بیهوش شده است آیا قضا دارد یا خیر یا وضو پس از غسل جمعه آیا مشروع است یا نیست؛ این دست مطالب مطرح میشد و حضرت به اهتمام این جریان فقه، فقه مسلم امام صادق (ع) و امام باقر (ع) را با پاسخ گویی به مسائل فقهی و کلامی زمان تثبیت کردند. یعنی بخش زیادی از عمر حضرت و کارهای حضرت به پاسخ گویی به سوالات فقهی و کلامی گذشت.
علیرضا حسینی همچنین خاطرنشان کرد: شاهکار امام هادی (ع) که اگر فقط برای انجام این یک کار به دنیا میآمدند کافی بود، کتابت دعای جامعه کبیره است. این زیارت جامعه کبیره توسط امام هادی (ع) نگاشته شده است. بعضی از افراد دگراندیش و بی انصاف متأسفانه این دعا را تحت عنوان یک اساسنامه و مرامنامه غالی شیعه عنوان میکنند. زیارت معتبر و پر مغز و پر محتوا را به یک اساسنامه و مرامنامه تقلیل دادهاند. بنده معتقد هستم آن کسی که این حرف را میزند اصلاً نفهمیده است که زیارت جامعه کبیره چه میخواهد بگوید و صرفاً به بخشی از زیارت جامعه کبیره توجه کرده اند و گفته اند این قسمت فقط به خدا مربوط است و این نوع حرفها نشان میدهد که اینها ائمه را درست نشناختند.
وی در ادامه عنوان کرد: زیارت جامعه کبیره تعریف امامت است. اگر کسی بخواهد معرفی حقیقی ائمه علیهم السلام را از لحاظ علمی، اعتقادی و علم کلام را به دست بیاورد دعای جامعه کبیره را باید خوب مطالعه کند. پیش از آن که به عنوان یک دعا یا ثواب آن را بخواند آن را خوب بفهمد تا دچار این گونه انحرافات نشود. نکته دیگری که درباره امام هادی (ع) میتوان مطرح کرد این است که ایشان پاسخ گویی به شبهاتی که امثال یعقوب بن اسحاق اهوازی معروف به ابن سکیت و یحیی بن اکثم مطرح میکردند را نیز داشتند. پاسخ گویی علمی به سوالات اینها را داشتند که به عنوان مثال دو مناظره از حضرت وجود دارد که قابل مطالعه است.
علیرضا حسینی در پایان گفت: متأسفانه در زمان ائمه علیهم السلام افرادی که به عنوان شاخص مذهب تشیع و تراث نبوی بودند، افرادی سودجو بودند و وجوهات شرعی را به سمت خود کشاندند مانند بنی عباس و مردم زمان به سمت پول و ثروت و حکومت میرفتند و نه به سمت حقانیت و، چون حکومت و ثروت و قدرت به سمت بنی عباس رفت، حضرت در این شرایط تنها ماندند. اما در عین تنهایی این تراث نبوی و سیره جدشان را توانستند حفظ کنند و طبیعی است که مردم قدر نشناس، به قول حضرت امیر (ع) که در نهج البلاغه میفرمایند «اشباه الناس» یعنی کسانی که شبیه مردم و انسان هستند، اینها به سمت زر و زور کشیده شدند و دور حضرت خالی ماند و منجر به شرایطی شد که به شهادت امام هادی (ع) انجامید.
منبع: مهر
انتهای پیام/