با ورود به خانه آنها با جسد زن میانسال درحالی مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
در صحنه جنایت، پیرمرد ۷۸ سالهای که همسرش بود به قتل اعتراف کرد و گفت: با همسرم همیشه اختلاف داشتیم، اما از وقتی پیر و بیمار شده بودم مدام نگران من بود و میگفت باید مراقب سلامتیات باشی، دائم میگفت این غذا را نخور یا این کار را نکن که برای سلامتیات ضرر دارد، اما این رفتارش بیشتر مرا عصبانی میکرد.
روز حادثه هم سر همین مسأله با هم درگیر شدیم و او دوباره مرا عصبانی کرد من هم چاقویی از آشپزخانه برداشتم و چند ضربه به او زدم. بعد به طبقه بالا که پسر و عروسم در آن زندگی میکنند رفتم و به آنها گفتم که همسرم را زخمی کرده ام، آنها هم بلافاصله خودشان را به طبقه پایین رسانده و با جسد همسرم مواجه شده و با پلیس تماس گرفتند.
به دستور بازپرس دشتبان از شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران، پیرمرد با قرار بازداشت موقت به اتهام قتل همسرش به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت سپرده شد.
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/
خدایا عاقبت همه مارو ختم بخیر کن.
ضمنا کاش یاد بگیریم قضاوت نکنیم چون تو زندگی کسی وجای کسی نیستیم
این جور آدما خودشیطان میشن دیگه.الانم پشیمونه
جسدش را بر سر در ورودی شهر آویزان کنید تا عبرت شود...
یا مثلاً باید ازین گوش بشنوی ازون یکی بدی بره بیرون.
مثلاً برای من پیش اومده موقع غذا خوردن در منزل اقوام هی تعارف میکنن که یه کفگیر دیگه غذا بکشم برات و من هم هی میگم میل ندارم. در حقیقت اینقدر تعارف میکنن که رو مخ من میرن. وقتی میبینم دستبردار نیستند میگم باشه بکشید و بعد بشقاب رو میذارم و دیگه نمیخورم.
اینطوری اونا میفهمند که نباید بیش از اندازه تعارف کنند.
حقشونه بهشون محل ندی
اگر فرزندانش ببخشنش ظلم بزرگی به مادرشون کردن
واقعا چه چیزایی آدم میبینه و میشنوه، بجای اینکه طرف مثبت قضیه رو ببینه طرف منفی رو گرفته