سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سرنوشت دردناک زنی که با صیغه ۲ ماهه به رئیس خود اعتماد کرد

زنی پس اعتماد به رئیس کارخانه‌ای که در آن کار می‌کرد ناگهان مسیر زندگی‌اش تغییر کرد و به خاک سیاه نشست.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، از طرفی شکل‌گیری خانواده بدون شناخت مشکلاتی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود در مدت کوتاهی مسائل، به چشم زوج بزرگ آید که قبل از ازدواج متوجه آن مسائل نبودند. در این زمینه با زنی که همسر دوم شده است به گفتگو نشستیم.

اسمت چیه؟
نسرین.

چند سالته؟
۲۵ سالمه.

برای چه به این جا آمدی؟
برای گرفتن طلاق و مهریه‌ام.

چرا؟
به هزار دلیل.
اول این که شوهرم زن دارد، دوم این که شوهرم از من ۱۵ سال بزرگ‌تر است، سوم این که دست بزن دارد، چهارم این که بد دهن است، پنجم این که خرجی نمی‌دهد، ششم این که مرا در خانه زندانی می‌کند و...

یعنی چه شما را در خانه زندانی می‌کند؟
من حق ندارم از خانه خارج شوم و حتی خودش هم مرا جایی نمی‌برد. من همیشه تنها هستم.

نمی‌دانستی همسر دارد؟
چرا می‌دانستم، اما او می‌گفت که با همسرش مشکل دارد و او را دوست ندارد. حتی از لحاظ زناشویی او را تامین نمی‌کند. بعد هم گفت: اگر تو هم با این ازدواج موافقت نکنی، من حتما ازدواج می‌کنم، اما من تو را دوست دارم و... و با این حرف‌ها عقلم را از دست دادم و شیفته شهرام شدم.

کجا با هم آشنا شدید؟
من برای کار به کارخانه او رفتم و در آن جا منشی شدم. از آن جا رابطه‌مان کم‌کم بیشتر شد.

چگونه؟
مرا تا خانه می‌رساند، کار به من زیاد می‌داد تا همه بروند و بعد با حرف‌ها و کارهایش دل مرا به دست آورد و سرانجام قرار‌های بیرون کارخانه شروع شد.

بچه هم از زن اولش دارد؟
بله، سه تا بچه دارد؛ یک دختر ۱۶ ساله و یک پسر هفت ساله و یک دختر سه ساله.

شما چی؟
نه، من بچه ندارم.

چه شد که با او ازدواج کردید؟
بعد از چند ماه او خود را انسانی مومن و پاک نشان داد و گفت: ما داریم گناه می‌کنیم باید محرم شویم. من احساس کردم او راست می‌گوید برای همین یک صیغه دوماهه خودش خواند و بعد از دوماه که من نگران بودم، نکند خانواده‌ام متوجه شوند، برای صیغه‌نامه قانونی اقدام کردیم. به همین علت مرا به پزشکی قانونی برد و در آن جا یک نامه گرفت.

چرا این کار را کرد؟
چون اجازه پدر نخواهد.

بعد از آن چه شد؟
حدود یک سال و نیم صیغه بودم، اما دیگر خسته شده بودم. با آن که یک خانه برایم گرفته بود شب‌ها باید خانه پدرم می‌رفتم، چون آن‌ها از این موضوع مطلع نبودند. برای همین به او گفتم من دیگر نمی‌توانم یا این موضوع باید تمام شود یا مرا عقد کنی.

او عقدت کرد؟
بله، اما با هزار جنگ و دعوا مرا عقد کرد که‌ای کاش نمی‌کرد.

چرا از همسر اولش جدا نشد مگر با او مشکل نداشت؟
به شهرام گفتم از همسرت جدا شو، اما او گفت گناه دارد. از او بچه دارم.

بعد چه شد؟
تازه چهره واقعی شهرام را شناختم. هنوز دو ماه از عقدمان نگذشته بود که فهمیدم زن اول او هفت ماهه حامله است. او دست بزن داشت و مرا اذیت می‌کرد و روانی‌ام کرده بود و هزار بدی دیگر که قبل از آن نفهمیده بودم.

چرا همان موقع جدا نشدید؟
شهرام می‌گفت اوضاع درست می‌شود، اما کار به جایی رسید که مرا در خانه زندانی می‌کرد.

آیا به زن اولش خرجی می‌دهد؟
بله به آن‌ها خرجی می‌دهد، اما به من نه.

چرا تو را زندانی می‌کند؟
چون می‌ترسد مرا از دست بدهد. می‌گوید من جوان‌تر و خوشگل‌تر هستم.

از تو چه می‌خواهد؟‌
می‌خواهد من هم بچه‌دار شوم تا دیگر نتوانم کاری کنم و تا آخر عمر با کار‌های بدش کنار بیایم.

حالا می‌خواهید چه کار کنید؟
طلاقم نمی‌دهد، آمده‌ام که مهریه‌ام را بگذارم اجرا تا مجبور شود طلاقم دهد.

شاید ندارد که به شما خرجی بدهد؟
او کارخانه‌دار است، حتی عید‌ها و برای تولدم هیچ چیز نمی‌گیرد، دیگر نمی‌توانم تحملش کنم.

دیگر او را دوست ندارید؟
نه، آن موقع من کور بودم، اما حالا می‌دانم که اشتباه کردم.

به نظر شما همسر دوم شدن درست است؟
به نظر من هر زنی همسر دوم شود، اشتباه کرده است. با این کار زندگی خود را تباه می‌کند. باید زنان چشمانشان را باز کنند و خوب ببینند و از روی احساس تصمیم نگیرند. همچنین بدانند که اگر مردی با زنش مشکل داشته باشد از او جدا می‌شود نه این که به خاطر بهانه‌های واهی دل من یا هر دختر دیگر را به دست آورد. آن‌ها این طور صحبت می‌کنند، اما جز هوس دنبال چیز دیگری نیستند.

حرف آخر؟
هیچ گاه همسر دوم یک مرد زن‌دار نشوید.

 

منبع:خراسان

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۸:۴۹ ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
مثل روز روشن است که این زن بخاطر ثروت شهرام زن او شده و ناسازگار است. زن او شده تا مهریه بگیرد. شهرام خان حق دارد از زن اول و فرزندانش جدا نشود . این زن نیز اگر نیت درستی داشت می توانست زندگی بی درد سر خوبی داشته باشد. بر عکس نام تیتر این گزارش باید گفت : مرد کارخانه داری که در تله منشی خود گرفتار شد.. امروز دیگر مثل گذشته نیست. زن ها ی بسیاری متاسفانه مثل گرگ در کمین افراد ثروتمند نشسته اند. مردان باید خیلی مواظب باشند.
ناشناس
۰۲:۲۷ ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
بار کج به مقصد نمیرسه
سعید
۰۲:۰۹ ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
قابل توجه دختر وزنانی که همسر دوم آقایان می شوند
به خاطر داشته باشید گرفتن زن دوم برای آقایان یعنی هوی وهوس .مخصوصا اگر مخفیانه باشد تا زمانی که بتواند به هوا وهوس خود جواب می دهد واصلا آرامش وامنیت وآسایش همسر دوم برایش اهمیت ندارد وشما خانمی که همسر دوم شدید مطمئن باشید شما وسیله ای هستید جهت هوی وهوس مردی که همسر دوم ایشان شدید
ناشناس
۰۰:۵۸ ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
هر کس چاه کندد بهر کسی .اول خود بعد کسی .مردی زن وبچه داره چکارش داری زندگیشان مختل میکنی خودت جای آن زن بگذار . یک لحظه هوس آبروی خانواده خود اقوام را میبری تازه طلب کار هم هست
ناشناس
۲۳:۳۳ ۲۲ مرداد ۱۳۹۸
نمی توان گفت زن دوم شدن همیشه بد و منفور است.
اگر در شرایط خاص و با دستورات اسلام منطبق باشد، می توان آن را به عنوان یک راه حل دید.
علی
۰۷:۲۷ ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
احسنت...
ناشناس
۱۶:۵۵ ۲۰ خرداد ۱۳۹۹
درسته اشخاص زیادی رو میشناسم که زن دوم دارند که باشادی و خوشی در کنار زن دومشان زندگی می کنند وبا زن دومشان هیچ مشکلی ندارند
مارامدافع چادرحضرت زهرا س افریده اند
۲۱:۱۲ ۲۲ مرداد ۱۳۹۸
انشالله هرکی زن دوم میشه وباعث نابودی یه زندگی عاقبتش خواری وذلت باشه که حتماهمینطورخواهد بود
چقدرطلاق به خاطرخیانت زوجین به هم تواین چندسال اخیرصورت گرفته
بیگی
۱۲:۳۵ ۲۲ مرداد ۱۳۹۸
اگه وضعت هم خوب بود باز این حرفا رو میزدی که زن دوم شدن بد است ؟ خدا از اینجور زنها نگذره که باعث از هم پاشیدگی زندگیها می شن .
ناشناس
۱۰:۳۲ ۲۲ مرداد ۱۳۹۸
آخر و عاقبت اینکه بخای زندگی یک نفر دیگه رو بخاطر خوشبختی خودت خراب کنی همین میشه