سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

دختر جوان پس از سوء استفاده‌های بی‌شمار پسر هوسران سکوتش را شکست

دختر ۲۵ ساله از تجربیات تکان دهنده خود از مصرف مواد و ارتباط با پسری هوسران پرده برداشت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «ثانیه‌ها به کندی می‌گذشت و تپش قلب ام تندتر می‌شد. وقتی زنگ خانه به صدا در آمد و مادرم اسپند به دست با من روبه رو شد، خشک اش زد انگار با موجود دیگری روبه رو شده بود. مادرم با قیافه‌ای متعجب بعد از گذشت چند لحظه، سکوت را شکست و با لحنی لرزان گفت دخترم خودت هستی؟ اسپند از دستش افتاد و همه گریه کردند و ...»

این‌ها بخشی از صحبت‌های دختر ۲۵ ساله فراری در کمپ ترک اعتیاد است که سرش به سنگ خورده و نزد خانواده اش برگشته است.
دختری که کورکورانه همانند خواهرش رفتار کرد، نمی‌دانست چه روز‌های سیاهی در انتظارش است.

۱۵ سال داشت که همانند مادرش قرص روان گردان خورد. با شروع سردرد و بیقراری و گرفتن جواب سوالش از مادر بیمارش که این قرص آرام بخش و مسکن قوی است به مصرف آن رو آورد. به گفته خودش، بار اول سه عدد قرص را مصرف می‌کند که سر این ماجرا دچار تشنج می‌شود و سر از بیمارستان درمی آورد.


داغ ترین حوادث امروز:

کشته‌شدن یک سارق حین درگیری با پلیس یاسوج + فیلم

آزار و اذیت زن جوان توسط ۴ مرد پلید در باغ جهنمی

بازداشت مرد یزدی که با نقشه استخدام پرستار برای زنان دام پهن می‌کرد

اظهارات عجیب شیادی که در سطح بین‌المللی کف‌زنی می‌کند

سقوط مرگبار سارق عنکبوتی از پــــشت بام

بوی تعفن راز جسد را فاش کرد

دردل‌های زنی که همسرش به خاطر دختری ۲۵ ساله زندگی را برایش جهنم کرد

ماجرای جنجالی نصب دوربین پنهانی در باشگاه بدن‌سازی زنانه!

حمله وحشیانه موتورسوار به مامور پلیس تهران


دختر لاغر اندام بریده بریده می‌گوید: «زمانی که قرص روان گردان خوردم تشنج شدیدی به من دست داد و تا به خودم آمدم دیدم روی تخت بیمارستان دراز به دراز افتاده ام. قبل از ماجرای مصرف قرص روان گردان خواهر بزرگ ترم بنا به دلایلی از خانه فرار و زندگی بی نتیجه‌ای را با یک پسر هوسران آغاز کرد».

با فرار دختر بزرگ خانواده دختر دبیرستانی که به خاطر این اتفاق خودش را تنها می‌بیند و اعصابش به هم می‌ریزد، چاره کار را در مصرف قرص روان گردان می‌بیند تا کمی با مصرف آن آرام بگیرد و دوری همدم تنهایی و بازی‌های کودکانه اش بیش از آن او را بی تاب نکند.

دختر گم شده در رویا تعریف می‌کند: «وقتی خواهرم به من زنگ می‌زد خیلی بی تابی می‌کردم و دلم می‌گرفت، چون او همدم تنهایی ام بود و با فرار و ترک خانه از سوی او بدجوری آشفته خاطر شدم و برای همین به سراغ قرص روان گردان رفتم و مصرف آن را بعد از مدتی زیاد کردم».

ارتباط تلفنی بین دو خواهر ادامه پیدا می‌کند تا این که روزی خواهر فراری برای حل این مشکل برای خواهرش نسخه می‌پیچد و تنها درمان آن را فرار از خانه می‌داند. خواهر کوچک که طاقت دوری خواهربزرگش را ندارد چشم بسته و بدون فکر به عواقب کار و پایان راه کیف اش را بر می‌دارد و راه بی نتیجه خواهرش را می‌پیماید تا این که در تاریکی راه گم می‌شود و سر از ناکجا آباد در می‌آورد. او می‌گوید: «وقتی نزد خواهرم و فرد به اصطلاح همسرش رفتم پی به ماجرا بردم و روی دیگر روابط خواهرم را دیدم.

شریک خانه او بعد از چند روز بهانه گرفت که هزینه زندگی بالاست و پولی برای من ندارد برای همین هر کسی باید فکر چاره‌ای کند یا به درخواست پلید او تن دهم. با خواهرم و پسر غریبه بحث مان بالا گرفت و از خانه بیرون زدم و زندگی مجردی را در پیش گرفتم».

دختر گم شده در غبار بی فکری با پس انداز و فروش طلای خود خانه‌ای اجاره و همانند خواهرش به تنهایی و بی قید و بند زندگی می‌کند، اما خبر ندارد که روزی سرش به سنگ می‌خورد. بعد از این اتفاق خانواده هر بار که ردی از دختر گم شده شان می‌گرفتند او در چند قدمی رسیدن آن‌ها پا به فرار می‌گذاشت و در سیاهی گم می‌شد.

دختر در به در که روحش به شدت خراش برداشته است، می‌گوید: «هر بار که پدر و مادرم دنبالم می‌آمدند پا به فرار می‌گذاشتم، چون نمی‌خواستم به خانه برگردم. مدام دلتنگی به سراغم می‌آمد و قلب ام می‌خواست از جا کنده شود، اما اشتباه محض کردم». به گفته دختر پشیمان، قرص روان گردان او را از زندگی سیر می‌کند و به موازات افزایش مصرف آن اعصابش به شدت به هم می‌ریزد.

پسری جوان که آن دختر به او علاقه داشت هر بار به بهانه ازدواج از دختر غرق در اشتباهات سوء استفاده می‌کرد. می‌گوید: «بالاخره روز دیدن روی دیگر پسر مورد علاقه ام از راه رسید و بعد از چندین سال او با تمام وعده‌هایی که داد و سوء استفاده‌های زیادی که از من کرد، من را رها و با یک دختر دیگر ازدواج کرد.

زمانی که تنهاتر از قبل شدم صاحب خانه به سراغم آمد، اما جوابم این بار منفی بود و برای همین از خانه اجاره‌ای رانده شدم و سقف خانه ام آسمان شد و زمین ام پارک. بعد از چند روز آوارگی به خانه یکی از هم پاتوقی هایم رفتم و مدتی مهمان او شدم». بعد از این ماجرا دختر از همه جا رانده دیگر طاقتش طاق می‌شود و اشتباه پشت اشتباه را تکرار می‌کند.

دخترک برای فرار از جهنم خود ساخته دست به خودکشی با قرص روان گردان می‌زند و روزگارش سیاه‌تر از قبل می‌شود. بعد از مصرف چند بسته قرص حال دختر زار می‌شود و تلو تلو کنان از پله‌ها به پایین سقوط می‌کند و به شدت از ناحیه پا آسیب می‌بیند.

به خاطر شکستگی پا در بیمارستان بستری می‌شود و تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد. او با چشمانی اشک بار تعریف می‌کند: زمانی که خواستم از بیمارستان مرخص شوم دوستم به خانواده ام اطلاع داد که من خواهان بازگشت نزد آن‌ها هستم و آن‌ها خوشحال از این اتفاق لحظه شماری می‌کردند.

بعد از گذشت ۶ سال فرار بی نتیجه لنگ لنگان با چهره‌ای شکسته راهی خانه شدم و جز سرافکندگی در این مدت چیزی عایدم نشد. خانواده ام اصلاً از اعتیاد و اتفاقاتی که به سرم آمده بود خبر نداشتند و هنوز در ذهن شان من یک دختر نوجوان و شاد بودم. او می‌گوید: زمان رویارویی با آن‌ها ثانیه‌ها به کندی می‌گذشت و تپش قلب ام تندتر می‌شد. وقتی زنگ خانه به صدا درآمد مادرم اسپند به دست با من روبه رو شد. هر دو خشک مان زده و مادرم انگار با موجود دیگری روبه رو شده بود. با قیافه‌ای متعجب بعد از گذشت چند لحظه سکوت را شکست و با لحنی لرزان گفت دخترم خودت هستی؟ اسپند از دستش افتاد و مثل یک آهن ربای قوی چنان من را در آغوش فشرد که احساس می‌کردم استخوان هایم در حال شکستن هستند. بعد از آن فقط گریه می‌کردم و این فراق بعد از ۶ سال پایان یافت، اما تاوان سنگینی بابت آن پرداخت کردم.

پدرم بعد از این که متوجه حقیقت شد قبل از روبه رو شدن با من حین بازگشت به خانه قلب اش پشت فرمان گرفت و با سر و دلی شکسته راهی بیمارستان شد. او به خاطر کار‌های ناشایست من و خواهرم بدجوری شکست. روزی برای ادامه درمان پای شکسته ام راهی بیمارستان شدم که ناگهان در بین راه کیف ام را یک سارق به سرقت برد و همین اتفاق باعث شد مسیرم تغییر کند. به خاطر سرقت کیف ام داخل یک پارک رفتم تا یک سیگار مصرف کنم. هنوز چند پک به سیگار نزده بودم که به خاطر رفتار ناهنجار دستگیر شدم و سر از کمپ در آوردم.

منبع:رکنا

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۷۴
در انتظار بررسی: ۰
بهرام
۱۸:۲۷ ۲۲ مرداد ۱۳۹۸
خدایابآبروی زهراعاقبت تمام مردم ایران وجهان رابخیرکن
بخصوص کسانیکه درشرایط سخت زندگی میکنن
دوستان همیشه دعاکنیدبرای همدیگه وهمدیگه روقضاوت نکنید،چون ممکنه این اتفاق برای هرکسی بیفته
ازخداکمک بخواهیم
انشاءالله عاقبت بخیربشویم
آمین
ناشناس
۰۹:۲۹ ۲۲ مرداد ۱۳۹۸
استغفرالله
حبیب
۰۴:۰۷ ۲۲ مرداد ۱۳۹۸
خداياچرا؟خدایا هیچ کس روبه حال خود رها نکن.
سارا
۱۸:۲۸ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
کاش من هم پدر و مادر داشتم
محمد
۱۷:۴۱ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
متاسفم برای هر دوشان
مهسا
۱۷:۱۴ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
واقعاکه متاسفم
ناشناس
۱۳:۲۲ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
انسان همه چیزی وکاری به خودش بستگی داره
ناشناس
۱۳:۱۱ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
اگر دختر و پسر به محرم و نامحرم معتقد باشن هیچ وقت آسیب نمی بینند.
ناشناس
۱۳:۱۰ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
خوا
خواهر اول چرا فرار
کرد؟علت را باید در پدر و مادر جستجو کرد
ه.م
۱۲:۳۷ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
سلام عزیزم تولدت مبارک ،همین که متوجه اشتباهاتت شدی، شک نکن که خدا تورو بخشیده ،توبه کن ...خدا توبه کنندگان را دوست دارد از همین الان شروع کن هنوزم دیر نشده
ناشناس
۱۲:۳۴ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
چرا فرار..؟مگه خواهر بزرگشو ندید پس حڦش بیشر از اینا بود باید پرو مادرش راهش نمیدادن تو خانه.مگه دیڱه واسه مادرو پدرش آبرو گذاشته که با افتخار برگشته که چی بشه. اینجور دختراییو باید آتش زد.مایه ننگ خانواده هستن.بهتره خودشو یا بکشه یا کلا از اونجا بره.
۰۰
۰۲:۱۲ ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
بهتر نیس تا درشرایط وموقعیتی که هیچ اطلاعی ازش نداریم قضاوت نکنیم همدیگرو.خداوند تا موقع مرگ بندهش قصاوت نمیکنه اونوقت ماخیلی راحت میایم وهزار حرف وتهمت وقصاوت میکنم
آسو
۱۱:۵۰ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
پدر و مادرت زنده هستن خدا رو شاکر باش و برو جلو اگه تونستی
ناشناس
۱۱:۱۳ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
خود کرده را تدبیر نیست.
طاهره نصرالهی
۱۰:۳۰ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
قضاوت نکنیدشرایط دربسیاری از اعمال انسان موثرهست.واین دخترباتوکل به خدا وتلاش چرا که میتواندآینده ای روشن بسازد.مهم اینه که به اشتباهش پی برده وبرگشته.ونقطه شروع پیروزیش را پیداکرده.ان شاله ایشان وتمامی جوانان به بهترینهادست یابند
ناشناس
۱۰:۱۶ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
نتیجه سخت گیری پدرها همین است
سعید
۰۹:۰۸ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
برادر و خواهر عزیزم تنها یاد خدا آرامبخش دلهای بی قرار است با قدم گذاشتن در مسیر الهی خداوند خودش شما را حفظ و هدایت میکند
ناشناس
۰۸:۳۹ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
افرین که برگشتی خونه خدا بزرگه انشاالله عاقبتت خیرباشه
مریم
۰۸:۳۱ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
ای کاش ما ایرانی ها کمتر در مسلک قاضی می نشستیم و کمتر قضاوت میکردیم تا کفش دیگران را نپوشیدیم در مورد راه رفتنشان قضاوت نکنیم .
برای همه ی جوانهایی که اکثر این افکار نا امیدانه رو دارند آرزوی عاقبت بخیری توام با تفکری سالم دارم
ناشناس
۰۳:۱۷ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
باسلام..هرانسانی ممکن است اشتباه کند..هرکس به یک نحوی..من دارم اشتباه میکنم دیگران مقصرند..بایدبه مشکل ازدرون نگاه کرد تا راحتر بتوان درمانش کرد..بهترین راه این نوع ادمها این است که اول خودشان را پاک کنند ودیگری چیزی مصرف نکنن تابتوانند راحتر باخودشان وخانوادشان کنار بیاین تا یواش یواش برگردن به جامعه بیرون وبه زندگی خودشان ادامه بدنند وخودشان را هیچ موقعه سرزنش نکنند..چون اشتباه قابل جبران هست ولو این که شاید تاوان زیادی بدن ولی قابل جبران هست.
زهرا هاشمی تهران
۰۲:۱۳ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
خداوندا همه جوانان را هدایت کن به راه راست. امین
ناشناس
۱۴:۵۰ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
والدین هم به راه راست هدایت شوند ان شاالله ، الهی آمین
احمد
۰۲:۱۰ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
از الان ب بعدو درست تفکر کن و قدم درست بردار همه ادما اشتباه میکنن تو اولیش نیستی
ناشناس
۰۲:۰۴ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
انشالله از این به بعد روزگار روی خوشش رو به تو نشان بده وامیدوارم روزهای خوبی کنار خانواده ت داشته باشی
ناشناس
۰۱:۵۶ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
متاسفانه اینگونه مسائل که البته در جامعه هم کم نیستند ریشه در عوامل متفاوت و مختلفی دارد که اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم شاید خارج از حوصله این بحث باشه. اما بطور کلی می‌توان الگوی نامناسب فرهنگی که برگرفته از ماهواره و شبکه های ماهواره ای است را یکی از عوامل نام برد. که صد البته قبل از آن خانواده نیز موثر هستند
بزرگی میگفت من به رابطه انکارناپذیر حوادث دوران کودکی انسان و اتفاقاتی که در آینده برای انسان می‌افتد ایمان دارم.
به استناد کلام ایشان می‌توان یکی دیگر از عوامل این گونه مسائل را نیز خانواده و دوران کودکی انسان که گاها با خلا و کمبود های عاطفی و.... همراه بوده نام برد.
اما همیشه امن ترین جا برای هر کسی خانه پدری است.
ناشناس
۰۱:۲۵ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
دخترای ساده
ابوذر
۰۱:۲۲ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
بجای فرار ؛ فکر استقلال باشید . تن پروری کنار بزارید و با زحمت خودتون زندگی سالم بسازید . تنبلی بی مسولیتی دامن خودتونو میگیره.
جمشیداحمدی
۰۱:۱۷ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
خداروشکربازم باهردردومشگلی بود.ازبی بندوباری نجات پیداکردی.بعدازاین اشتباهات گذشته روتکرارنکن.به کمک خدابا درست بودنت دل پدرومادرشادکن‌.
ناشناس
۰۱:۱۵ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
دومین نفر از بالا بهترین نظر را داده است
امید
۰۰:۵۳ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
درجواب دوست عزیزمان عمار اینهایی که شما فرمودید هیچ دخلی به اتفاقی که برای دختر جوان افتاده نداره شما صدتا لعن نفرین هم بفرستی هیچ فایده ای برای جامعه نداره این اتفاق ممکن برای خیلی از دخترهاپسرها بیفته باید این مشکلات رو از ریشه حل کرد انشالله که این خانم قدرت و اعتماد بنفس قوی داشته باشه همه چی رو بزاره کنار بعدشم جفت کسی رو گرگ نخورده بالاخره یک نفر توزندگی قسمتش هست که بیاد باهاش همسفر شه ما آدمها همیشه جز خصوصیات اولمون بوده که همدیگرو قضاوت کنیم اول باید مسله رو درک کرد بعد قضاوت کرد انشالله که هرکی گرفتاره رهابشه از مشکلش
نازنین
۰۰:۱۱ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
دختران بایستی قبل از هر کاری عمیق فکر کنند
وای کاش قدرت نه گفتن برای تمام جوانان وجود داشته باشد
خدایا مارا به راه راست هدایت فرما
منصور
۰۰:۱۰ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
اگرواقعا قانون محکم و اجرامیشه هرکی اینکاروبکنه ویابخواد زورگیری کنه باید اعدام بشه چون اینها واقعا ادمهای خطرناکی هستن وباید امثال اینها روتو بشکه پرازاسید انداخت ترحم برپلنگ تیز دندان تظلم بود بد گوسفندان
بی نام
۰۰:۰۳ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
ازخدابرات بهترین هارو ارزو میکنم سعی کن ازاین به بعد دخترلایقی بشی برای پدرومادرعزیزت
خوشبحالت که پدرو مادرت سایشون بالا سرت هست
هیچ جا بهترازخونه پدری نیس ،حتی اگه ازدواج کرده باشی
اونا واقعا حامی بچه هاشون هستن
pari
۰۰:۰۱ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
خواهشا در مورد هیچ کس قضاوت نکنید درسته فرار کردن از خانه اصلا به صلاحه هیچ دختری نیست ولی فک کنم این دختر مشکل خانوادگی داشته که فکر فرار به سرش زده از تمامی پدر مادران خواهش میکنم بیشتر به فرزندانتون توجه کنین چون تربیت فرزندانمون دست خودمونه اگه درست تربیت بشن آیندشونم تضمین شدست...واقعا برات متاسفم....
محمد رضا
۲۳:۰۸ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
گاهی نداشتن بچه حکمت خداست باید پذیرفت و هی دنبال تغییر نبود آخه اینم شد بچه بدبخت پدره کاش تو ایران هم بچه ها از 18 مستقل بشن برن
ناشناس
۲۲:۴۱ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
رسانه ملی باید از این خانمهای گول خورده و خام برنامه تلویزیونی برای عبرت بقیه جوانان بسازد .تا کلاه سر بقیه نرود و از تجارب این خانم درس عبرت بگیرند .
ناشناس
۲۲:۳۹ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
توصیه من به این خانم .اصلا مسئله ای نیست .انسان حایز خطاست .هنینکه متوجه اشتباه ات شوی .نقطه شروع سالم شدن ات است .گذشته را بخاطر تجربه تلخ به فراموشی بسپار .جوانی و اینده خوبی منتظرت است .حرفه یا ادامه تحصیل بده .از شکست نترس .شکست شروع پیروزی است .به خدا توکل کن
بعد اقایان اعتقاد دارند .این خانم راحت با من ارتباط نامشروع داره . بهت اعتماد نمیکنند و شما را خدای نکرده هرز ووو مینامند .اصلا مهم نبست .برای کسب تجربه باید هزینه کنی .میتوانستی از تجربه تلخ خواهرت استفاده کنی .تا در این دام نیفتی .توکل به خدا کن .حرفه ای یاد بگیر و زتدگیت را شروع کن .موفق میشوی .شک نکن .من ایمان دارم
سارا
۲۲:۲۳ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
سلام دوستان در برابر فرزندان صبر صبر صبر والدینی که مدام غر میزنند ایراد میگیرند سرزنش میکنند و خودشون روح سالمی ندارند فرزندانشان را قربانی میکنند . با فرزندان فقط گوش شنوا و صبر و اگر خودشون خواستند راهنمایی و پیشنهاد
رها
۲۱:۲۳ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
به نظر من مهمترین عامل، رفتار پدر و مادر و ارتباط اونها با فرزندانشان هست وقتی در خانه احساس امنیت و توجه برای فرزندان وجود داشته باشه هیچ بچه ای نمیخواد از خانه و کاشانه اش دور بشه و در صورت بروز مشکلات قطعا تنها حامی و پشتیبان رو پدر و مادر خودش میدونه ولی متاسفانه تربیت نادرست باعث این جدایی میشه امیدوارم همه پدر و مادرها بتونند شرایط مناسب را برای فرزندانشون فراهم کنند
عمار
۲۱:۰۶ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
بسم رب الشهداء ووالصدیقین : بنام خداوند جان و خرد :
خداوند جل جلاله بر آتش دوزخ رضا خان قلدر رضا شصت تیر و نسلش بیفزاید که ریشه تمامی بی حجابیها فسادها از زمان کشف حجاب کردن رضا خان قلدر نامرد ناجوانمرد بی غیرت غربگرا نشات گرفته است اگرنه در تمامی طول تاریخ کهن هزاران ساله ایران کهن همه زنان ایرانی مومن و با حیا و با عفت و با عزت نفس و با حجاب کامل بودند تنها در دوران این ملعون خبیث پلید و خاندان فاسق و فاسد سفاک دزدش چهره تمدن ایرانیان و اسلام را ضایع کرد که خداوند لعنتش کند و نیامزتش و آتش مداوم و عذاب الهی حق الناس و حق الله در قبرش و در برزخشان و روزقیامتشان بیافکتد و هم حامیانش و پیروانش را که بزرگترین ظلم و ستم را به ایرانیان و اسلام و مسلمین کردند . والسلم و صلوت التماس دعا .
سعید
۲۰:۲۷ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
سلام لطفا از این سری تجربیات واقعی بذارید.برای همه نسلها خوبه تشکر
ناشناس
۲۰:۲۳ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
مطمعن باشیدعواقبش رامیداندند.مگه توی این زمونه چیزی به اسم ندونستن وجودداره.اینها متاسفانه شیطان بروجودشان غلبه کرده.درسته به تربیت خانواده هم بستگی داره.اماانسان مختاره.اوووچه خانواده های بدی که بچه های خوبی دارن وچه خانواده محترم وخوبی بچه های بدی دارن.همه چی به تربیت برنمیگرده.خدادروجودهرانسانی چیزی به اسم اختیارگذاشته.یکی دوستدار بدباشه یکی دوست داره خوب باشه.
ناشناس
۱۹:۵۲ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
لحظه ها میتواند تو را به تولدی زیبا متولد کند ، تولد دوباره ات مبارک ، اهل تلاش باش و خوشبختی را از راه درستش به چنگ بیاور و یادت باشد که تو میتوانی
ناشناس
۱۹:۳۹ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
درود
ناشناس
۱۹:۳۶ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
باید بد تر از اینها سرش می آمد تا حسابی آدم می شد
ناشناس
۱۹:۳۱ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
باید جامعه شناسان و روان شناسان با این دختر و پدر و مادرش صحبت کنند تا معلوم شود چه وضعیتی بر این خانواده حاکم بوده که دختران این طور از آن فرار کرده اند. نتیجه این تحقیقات برای جامعه و پدر و مادرها مفید است مفید است.
Reza
۱۸:۴۹ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
کسب مال حرام ووترغیب ماهواره وفیلمهای بی محتواومبذل گرای ترکیه ای و....بلای جان خیلی از خانواده هاشده.متاسفانه اطلاع رسانی کافی نمیشه دراین موارد.
مسعود
۱۸:۳۷ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
خدا کنه که از این به بعد سعی کنه زندگی سالمی رو شروع کنه ولیکن نیاز شروع زندگی سالم افکار سالم هست که این بنده خدا مشخصه افکارش ...خدا
شهاب
۱۵:۵۵ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
از خدا برایت روزهای قشنگی خواستارم بدان که بهترین راه را انتخاب کردی و هنوز بزرگترین نعمت یعنی پدر و مادر را در کنارت داری.موفق باشی درد اور است خیلی درد اور
سحر
۱۵:۵۰ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
فرار فرزندان از منزل 99% تقصیر خود پدر و مادرهای خشن و خشک و بی سواد هستش ...بقدری بر بچه ها زندگی را تنگ میگیرند که فرار از منزل را راه چهاره می دانند . قبل از روانشناسی فرار بچه ها پدر و مادر بچه های فراری را روانشناسی بکنید
رویا
۱۵:۴۱ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
این اشتباه رو ممکنه هر کسی بکنه لطفا قضاوت بی جا نفرمایید مثل اعدام یا حقشه اصلا نمیشه گفت من بودم این کار رو نمی کردم هر کس یک روحیه ای و فکری دارد باید کارشناسانه صحبت کرد
ناشناس
۱۵:۳۶ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
خانواده بايد بيشتر به فکر فرزندان باشد
عارف از ساری
۱۵:۲۲ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
ققط آخرین جا وپناه گاه خانه پدریست.زمانی به این نتیجه میرسید که دیر شده است.ولی بازم ماهی را هر وقت بگیری تازه است.
ناشناس
۱۵:۲۰ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
(یعنی مشکل از کجاست؟)
ناشناس
۱۴:۳۷ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
آفرین که برگشتی خونه
ناشناس
۱۴:۳۳ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
دخترایی که فرارمیکنندهیچکدوم خوشبخت نمیشن..هیچ پسرسالمی هم پیدانمیشه باهاش ازدواج کنه .مگریه معتاده دزدوفلانی
ناشناس
۱۴:۴۹ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
،مقصر کیست .چرا چرا چرا و...............
ناشناس
۱۴:۲۹ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
چراعاقل کند کاری که باز ایدپشیمانی
م
۱۴:۲۷ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
حقشه
ناشناس
۱۲:۴۵ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
آره بابا
دختره زود باور
ناشناس
۱۴:۲۰ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
مشکلشون با خانوادشون چی بود؟ خدا از سر تقصیراتشون بگذرد
کسب تجربه به چه قیمتی؟ من که تحمل این شرایط را ندارم .
رضا قمی
۱۴:۰۴ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
باید مدارس رسانه ها بیشتر تلاش کنن تا نوجوان ها بیشتر از عواقب فرارکردن، یا رابطه های نامشروع،اعتیاد اطلاع داشته باشن تاگرفتار نشن
دخترها باید بدونن هیچ پسری بادختری که فراری یا رابطه نامشروع داشته باشه ازدواج نمیکنه.
آخرش میرن دنبال دختری که باکسی رابطه نامشروع نداشته میگردن
ااا
۱۳:۵۳ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
سرنوشت تمام دختران فراری یکسانه. اعتیاد. خود فروشی. آوارگی. ذلت.
ناشناس
۱۳:۴۷ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
بنده خدا
ناشناس
۱۳:۴۶ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
این باید درس عبرت برای کسانی باشد که فکر فرار به سرشان میزند بعد هم هیج کس مثل خانواداش نمیشن
ناشناس
۱۴:۱۲ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
بله
پیمان اشراقی
۱۳:۲۰ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
فقط اعدام .
ابوذر۰
۱۵:۳۶ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
تو چه میگی عقل کل
ناشناس
۱۵:۵۰ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
آخه این چه فکریه عزیز؟؟؟ مگه با حذف فیزیکی یک یا چند نفر ، قضیه حل میشه؟؟ برادر یا خواهر عزیزم ، لطفا یک کمی عمیقتر بیاندیشید!!!
ع
۱۳:۰۴ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
دختران فراری از خانه باید بدانند هرگز هیچ پسری با آنها طرح دوستی برای ازدواج نخواهد بست جز سوء استفاده و سرانجام هم با دختری دیگر ازدواج خواهد کرد
سعید
۱۳:۵۴ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
بله ، و صد البته که اون دختری هم که با چنین پسری (هوسران ، فریبکار و متجاوز به عنف) ازدواج می کند روی خوشبختی را نخواهد دید .
ناشناس
۱۴:۱۷ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
احسنت
پیمان
۲۱:۵۹ ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
سعید جان دختر بیچاره که نمی دونه که این آقا متجاوزه
ناشناس
۰۰:۱۹ ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
الهی هیچ زنی سرپرست خانواده وبی سایه نشه..