فاجعه از زبان خمینی جوان
«سید احمد خمینی» فرزند «حسن خمینی» یکی از چهرههایی است که در حج سال ٩٤ حضور داشت. او در شرح و روایت حادثه منا میگوید: «١٠ دقیقه قبل از وقوع حادثه در خیابانی بودم که فاجعه منا رخ داده بود، اما در زمان حادثه، آن مسیر را ترک کرده بودم.» سید احمد خمینی با اشاره به مدیریت غلط آل سعود در اداره حج ادامه داد: «پس از عبور ما، سعودیها یکی از خیابانها را بستند و باعث شکلگیری چنین فاجعهای شدند.
ما شاهد آن فاجعه تلخ نبودیم، ولی بعد از اینکه رمی کردیم و به چادرها و خیمهها بازگشتیم، خبرها را شنیدیم؛ میزان کشتهشدگان توسط عربستان اندک عنوان میشد، ولی هر چه میگذشت، اعداد و ارقام بیشتر میشد. بسیاری از خانوادهها را مشاهده کردم که تا صبح در کوچه نشسته بودند تا فرزند، پدر یا همسرشان برگردد. ما با چند نفر از آنها همراه بودیم و میدیدیم که حتی تا رمی جمرات سوم هم امیدوار بودند که آشنایانشان بازگردند. سعودیها تیم ادارهکننده حج کشورمان را محدود کرده بودند و خیلی هم این موضوع برایشان اهمیت نداشت؛ انگار نه انگار که فاجعهای برای یک جامعه انسانی رخ داده است.»
فاجعه از زبان مجری جوان تلویزیون
علی ضیاء هم چهره دیگری است که در حج سال ٩٤ حضور داشت. او در شرح این اتفاق میگوید: «بر اثر ازدحام ایجاد شده در منا و مسدود بودن چهار گذرگاه، متاسفانه تعداد زیادی از حجاج کشورهای مختلف ازجمله حجاج ایرانی جان خود را از دست دادند.»
او بیان کرد: «در این حادثه اجازه حضور بهموقع نیروهای هلالاحمر ایران برای کمک به مصدومان از سوی نیروهای پلیس سعودی داده نشد و تا ساعتها پیکرهای حجاج در خیابان باقی ماند و حجاج دیگر بهصورت خودجوش اقدام به انتقال پیکرها میکردند. شخصا به همراه تعدادی از اعضای کاروان تا ساعاتی بعد از نیمهشب مشغول امدادرسانی و جستوجوی حجاج مفقودشده ایرانی بودم.
هوا بسیار گرم بود و متاسفانه دریغ از آبی که به دست زائران بیتالله بدهند. ما بچهشیعهها وقتی ایام محرم میشود ایستگاه ایستگاه، صلواتی آب و شربت به دست عزاداران میدهیم، اما اینجا از تکریم زائران بیتاللهالحرام خبری نبود، آب نبود که زائران بخورند و با اینکه میدیدند هوا گرم است، اما آبی بر سر مردم نمیریختند.»
روایت میثم مطیعی، مداح اهل بیت
سومین روایت، روایت «میثم مطیعی» مداح اهل بیت، از حوادث قبل و بعد از واقعه خونین خیابان ٢٠٤ در مناست که به صورت تلفنی زوایای این فاجعه را از مکه مکرمه روایت کرده است: «وقتی ما از مشعرالحرام به منا رسیدیم، در چادرهای خودمان مستقر شدیم.
بنده به همراه دوستان حدود ساعت ٧:٣٠ از چادر بیرون آمدیم. از پلهها پایین رفتیم، ولی پلیس سعودی و نیروهای امنیتی سعودی اجازه ندادند از خیابانهای دیگر به سمت جمرات حرکت کنیم و با نیروهای پرتعداد خویش ما را به خیابان محل حادثه (خیابان ٢٠٤) هدایت کردند و بههیچ وجه اجازه ندادند که ما از سایر خیابانهای موازی با خیابان ٢٠٤ به جمرات برویم.
شما اگر نقشه منا را نگاه کنید، خیابانهای موازی به سمت جمرات وجود دارد، ولی مابقی خیابانها بسته بود؛ نهتنها اجازه ندادند وارد خیابانهای دیگر شویم، حتی شما نمیتوانستید از داخل خیابان ٢٠٤ به داخل کوچهها یا معبرهای متصل به خیابانهای موازی دیگر بروید تا وارد خیابانهای دیگر شوید. ما مسیر را با سختی شروع کردیم، کمکم همه بیحال و کلافه شدیم. به سختی جمعیت را شکافته و با اینکه تمام راههای خروجی سمت چپ را بسته بودند، ما یک روزنه خروجی پیدا کردیم و خلاص شدیم.»
منبع: شهروند
انتهای پیام/