به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، یک سوال و تصمیمی لحظه ای، برایان داربی با ضرب گلوله در آشپزخانه به قتل می رسد. همسر او، پلیس ایالتی تسا لونی ادعا می کند که در دفاع از خود به او شلیک کرده است و کبودی های روی صورت و بدنش نشان می دهد که حقیقت را می گوید. دی دی وارن کاراگاهی است که روی این پرونده با همکار خود بابی کار می کند، تا معمای این قتل و ناپدید شدن دختر شش ساله تسا را حل کند. اما دختر شش ساله تسا کجاست؟ همزمان با تحقیقات مربوط به قتل، در سرتاسر کشور در جستجوی دختر گمشده هستند.تحقیقات پلیس های ایالتی کمکی به حل معمای قتل نمی کنند.
دی دی و بابی باید از دیوار آبی برادری آن ها عبور کنند تا به عملکرد پلیس و در عین حال به اسرار خانوادگی و روابط آن ها با یکدیگر پی ببرند و کشف کنند که آیا یک افسر پلیس آموزش دیده واقعا به همسر خود شلیک کرده است؟ آیا یک مادر به فرزند خود آسیب می زند؟ اما برای تسا بدترین اتفاق هنوز نیفتاده است، او در حال عبور از تنگنایی است که هیچ برگشتی ندارد و به هیچکس نمی تواند اعتماد کند. او فقط یک هدف دارد و از هر آموزش و هر ترفندی که در این سال ها یاد گرفته است، استفاده می کند تا کاری را که باید انجام دهد به پایان برساند.
آنچه خواندید بخشی از کتاب « تو را بیشتر دوست دارم » از سری کتابهای کاراگاه «دی دی وارن» اثر لیسا گاردنر نویسنده ی آمریکایی رمان های ترسناک است که توسط خانم الهام فیضی ترجمه و در سال 1398 توسط نشر جمهوری با قیمت 48 هزار تومان چاپ و عرضه شده است.
گاردنر علاوه بر رمان های ترسناک و جنایی، رمانهای عاشقانه نیز مینویسد که از نام مستعار آلیسیا اسکات برای نوشتن ژانر عاشقانه استفاده می کند. لیسا گاردنر در هیلزبورو بزرگ شد و در اواسط دهه 1990 یک تحلیل گر تحقیقاتی در بوستان بود و بخاطر داشتن مهارت زیاد در این زمینه اعتبار بسیار زیادی کسب کرده بود. او تا کنون ۴۳ کتاب نوشته که بسیاری از آن ها به صورت سری هستند.
سری کتاب های نماینده اف بی آی (کوئینسی) که شامل 8 عنوان کتاب که اولین آن با نام «همسر کامل« در سال 1998 و آخرین آن با نام «درست پشت سرت» در سال 2017 چاپ شده است. و سری کتابهای کارآگاه دی دی وارن شامل 12 عنوان کتاب که اولین آن با عنوان «تنهایی» در سال 2005 و آخرین آن با نام «هرگز نگو» در سال 2019 چاپ شده است. او علاوه بر این کتابهای سری، 18 کتاب دیگر هم در کارنامه کاری خود دارد. حادثه بعدی، بی پناه، دومین دختر و سومین قربانی از جمله کارهای اوست که در ایران ترجمه و چاپ شده است.
بخشی از کتاب را با هم بخوانیم:
حق با او بود. همه چیز در آخر به همین ختم می شد. این که چه کسی را دوست داری و چقدر حاضری به خاطرش خطر کنی. فریاد زد: «تفنگ! یالا لعنتی!»
به دختر شش ساله ام فکر کردم. به عطر موهایش، به بازوهای لاغرش که دور گردنم حلقه می کرد، به زنگ صدایش وقتی هرشب او را در تخت می خواباندم و پتو را رویش م کشیدم. همیشه آرام م گفت: «دوستت دارم مامان» . من هم دوستت دارم عزیزم، دوستت دارم. من هم دوستت دارم عزیزم، دوستت دارم. دستش را تکان داد. دست دراز کرد تا کمربند و اسلحه ام را که در غلاف چرمی اش بود، بگیرد. این آخرین فرصت بود. برای یک ثانیه توی چشم شوهرم خیره شدم. اون کیه که دوستش داری؟ تصمیمم را گرفتم. کمربند نظامی ام را روی میز آشپزخانه گذاشتم. او اسلحه زیگ زوارم را قاپید و شلیک کرد.
انتهای پیام/