سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

حقایقی دردناک از آزار مدرن کودکان/ دغدغه‌های لاکچری که با تحمیل آن‌ها فرزندانمان را به مرز جنون می‌رسانیم

روانشناسان و فعالان حوزه کودک، می‌گویند برنامه‌ها و رفتار‌ها می‌توانند نوعی آزار جدید علیه کودکان باشند که چندان شناخته نیستند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، کلاس‌های پشت‌سرهم، آموزش‌های پیاپی، اصرار به ژست‌های تازه جلوی دوربین موبایل و رفتار‌هایی که قرار است از کودکان امروز؛ جوانان توانمند، زیبا و باشعور بسازد؛ این‌ها نمونه‌هایی از برنامه‌های پدر و مادر‌ها برای کودکانشان است که سال‌به‌سال، بیشتر می‌شوند و گاه عجیب‌تر.

روانشناسان و فعالان حوزه کودک، اما حرف دیگری دارند؛ آن‌ها می‌گویند برنامه‌ها و رفتار‌ها می‌توانند نوعی آزار جدید علیه کودکان باشند که چندان شناخته نیستند. آن‌ها هشدار می‌دهند هرچند که نادیده‌گرفتن حقوق کودکان هر روز به شیوه‌ای تازه نمود پیدا می‌کند. آزار‌های امروزی کودکان چیست و چگونه می‌توان با آن‌ها مقابله کرد؟

رو به دوربین ژست بگیر شعر بخوان
تعداد زیادی از کودکان ایرانی حالا در شبکه‌های اجتماعی و به‌ویژه اینستاگرام صفحه مخصوص به خود دارند که البته توسط والدین مدیریت می‌شود. بعضی از آن‌ها که از دوران کودکی خود عکس چندانی ندارند، سعی می‌کنند برای فرزند خود جبران کنند و از ماه به ماه و سال به سال بزرگ‌شدنش تصویر ثبت کنند و با دیگران به اشتراک بگذارند.

علاوه بر این، والدینی هم تلاش می‌کنند زیبایی، خوش‌سخنی یا رفتار‌های متفاوت دیگر کودک خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و حالا صفحات پربیننده‌ای هم ساخته‌اند. «مهسا» مدیر یکی از این صفحات است که تصاویر و فیلم‌هایی از فرزند خود و دیگر کودکان فامیل منتشر می‌کند.

او البته چنین رفتار‌هایی را عادی و درست می‌داند: «واقعیت این است که بچه‌های امروز خیلی شیرین و باهوش‌اند. دنیای بچه‌ها هم دنیای زیبایی ا‌ست. خبری از دروغ و دغل در آن نیست. صفحه من همین موارد را تولید می‌کند و روحیه بینندگانش را تغییر می‌دهد. خیلی‌ها پیام می‌دهند و این موضوع را می‌گویند. همین برای من کافی است.»

او می‌گوید که انتشار تصاویر بچه‌ها یا رفتار‌ها و ژست‌های‌شان جلوی دوربین، تعارضی با حقوق کودک ندارد: «همه ما در دوران کودکی کتک خورده‌ایم، آسیب دیده‌ایم و بسیاری از خواسته‌هایمان برآورده نشده است. آسیب، این رفتارهاست، نه این‌که از رفتار کودکان فیلم بگیریم یا منتشر کنیم. ما که به زور از آن‌ها فیلم نمی‌گیریم.»

علاوه بر صفحاتی که به کودکان و تصاویر و ویدیو‌های آن‌ها اختصاص دارد، والدین زیادی هم در شبکه‌های اجتماعی تصاویر فرزندان خود را منتشر می‌کنند. «مرتضی» پدر یکی از این بچه‌هاست و می‌گوید فکر نمی‌کند کار نادرستی باشد: «ببین! ما که نمی‌توانیم از بچه بپرسیم عکست را منتشر کنیم یا نه. بچه که قدرت تشخیص ندارد. بچه یکی دو ساله هم که اصلا نمی‌تواند حرف بزند. یعنی ما باید تشخیص دهیم و خب بهتر است که تصاویری نادرست منتشر نکنیم.»

مشابه این دلایل را می‌توان از والدین دیگری هم که روزانه به انتشار تصاویر و فیلم‌های فرزندان خود مشغولند، شنید. آن‌ها که تلاش می‌کنند زیبایی، خوش‌سخنی یا هر رفتار جذاب فرزند خود را به نمایش بگذارند یا حتی از کودکان می‌خواهند رفتاری برای ضبط فیلم یا عکس انجام دهند.

کلاس، کلاس و باز هم کلاس
«احمدرضا هشت‌ساله است و انگلیسی را تا حد متوسط می‌فهمد و حرف می‌زند، کار با چرتکه را بلد است، کلاس شنا رفته و در شطرنج هم پدر‌ش را مات می‌کند.» این‌ها بخشی از توصیف یک پدر درباره توانا‌هایی فرزند خود است. او کارمندی ساده است و می‌گوید ساعت‌های زیادی اضافه‌کاری تحمل کرده تا فرزندش کمبودی حس نکند: «احمدرضا از چهارسالگی کلاس‌های مختلفی را شروع کرد و الان خدا را شکر در زمینه‌های زیادی پیش افتاده است. وظیفه ما این است که شرایط را فراهم کنیم که توانایی‌اش شکوفا شود و وقتی بزرگ شد خودش تصمیم بگیرد در چه حوزه‌ای فعال شود.»

او می‌گوید احمدرضا هم به این روند علاقه دارد و کمتر پیش می‌آید شکایت کند: «بچه که صلاح خود‌ش را نمی‌تواند تشخیص دهد. ما وظیفه داریم که شرایط را برای او فراهم کنیم. بله، بعضی وقت‌ها خسته می‌شود یا دوست ندارد کلاس برود، ولی مطمئنا برایش خوب است.» این توضیح البته روایت یکی از این پدران است و پدر و مادر‌های زیادی با امید ساختن دنیای بهتر برای آینده فرزندانشان، این روز‌ها بین آموزشگاه‌ها و کلاس‌های مختلف در رفت و آمدند.

«محمدرضا سرگلزایی» روانپزشک پیش از این و در یادداشتی با عنوان «لطفا به کودکانتان رحم کنید» با اشاره به رابطه مستقیم والدین و مدارس و تاثیرگذاری این دو نهاد بر روند تربیت کودکان، نوشته است: «به گمان من در این چرخه معیوب، مدرسه و خانواده هر دو در عین حال که نقش جلاد را به عهده دارند، نقش قربانی را هم به دوش می‌کشند.

معلمان و مدیران این مدارس هم می‌گویند این الگو محصول توقعات خانواده‌هاست؛ خانواده‌هایی که انتظار دارند فرزندانشان در کنکور تیزهوشان یا در امتحان ورودی سایر مدارس گران‌قیمت پرآوازه قبول شوند و اگر مدارس در جهت این توقعات پیش نروند، رقبای آن‌ها گوی سبقت را می‌ربایند؛ بنابراین پدران و مادران، معلمان و مدارس را تحت فشار می‌گذارند و مدارس و معلمان هم متقابلا پدران و مادران را! به این دلیل است که می‌گویم خانواده و مدرسه، هم نقش جلاد را بازی می‌کنند و هم نقش قربانی را. تنها کسانی که قربانی بی‌گناه این نظام تفاخر، رقابت کور و نمایش تظاهر و ریاکاری‌اند فرزندان ما هستند که بیماری‌های فرهنگی و اجتماعی ما، حال و آینده آن‌ها را به تاراج می‌برد.»

شما مالک کودکان نیستید

آن‌چه آزار‌های مدرن و کمترشناخته‌شده کودکان را به یک مسأله تبدیل می‌کند، ظاهر دلسوزانه این ‏آزار‌ها است و در این موارد کمتر اثری از خشونت عریان دیده می‌شود. والدین و اطرافیان کودک بر ‏اثر آن‌چه آینده‌نگری یا دل‌سوزی می‌دانند، رنجی را به کودک تحمل می‌کنند و آن‌طور که ‏روانشناسان اجتماعی می‌گویند، کمتر به عواقب این رنج فکر می‌کنند.

«فرشید یزدانی» کارشناس ‏حوزه رفاه و سیاست‌گذاری اجتماعی و فعال حقوق کودکان معتقد است که این آزار‌های مدرن از نگاه ‏کالایی و بازاری حاکم بر جامعه نشأت می‌گیرد.

او درباره شرایط کلی جامعه امروز ایران و ‏رعایت حقوق کودکان به «شهروند» می‌گوید: «شرایط وضع کودکی در ایران بسیار بغرنج است و ‏عملا جامعه ما تبدیل به جامعه‌ای بدون کودکی شده است و جامعه بدون کودکی جامعه‌ای درحال ‏کماست. رویکردی در حوزه کلان و عمومی کشور وجود دارد که به حوزه کودکان هم وارد شده ‏است؛ رویکرد بازارمحور خودتنظیم‌گری. وقتی نظام اقتصادی به سمت نگاه سرمایه‌محوری می‌رود ‏که در آن انسان در حاشیه است، روی هر موضوعی نگاه بازاری حاکم می‌شود.»

او درباره آزار‌های ‏تازه باب‌شده درباره کودکان هم می‌گوید: «هر موردی که به توانمندی کودکان آسیب بزند و باعث ‏شود که زندگی معمول خود را نداشته باشند و در آن‌ها آشفتگی روحی ایجاد کند یا حتی ‏اعتماد‌به نفس کاذب ایجاد کند، کودک‌آزاری محسوب می‌شود. این‌که بچه مجبور شود روحیه ‏بزرگسال بگیرد (مثلا بچه را مجبور کنند کتاب بنویسد) یا با نیت کمک به آینده دردی و رنجی ‏به کودک تحمیل کردن، آسیب است. این‌که بچه دو ساله را در پوزیشن‌های مختلف قرار می‌دهند و ‏از او تصویر برای اینستاگرام ثبت می‌کنند، نادیده‌گرفتن ابتدایی‌ترین حقوق یک کودک است.»

‏یزدانی درباره ریشه و عامل کودک‌آزاری‌های مدرن که به نظر می‌آید از سر دلسوزی والدین هم ‏ایجاد می‌شود، می‌گوید: «پدر و مادر فکر می‌کنند که مالک کودک‌اند درحالی‌که والدین مسئول ‏کودک‌اند و نه مالک او. کودک ابزاری برای رفع نیاز‌های احساسی و عاطفی والدین نیست و این ‏موضوعی است که باید موردتوجه جدی قرار بگیرد.

کودک نباید ابزاری برای رفع خواسته شهرت، ‏دیده‌شدن و... شود.»، اما چرا والدین امروز ایران، تا این اندازه به آینده‌نگری درباره کودکان ‏می‌اندیشند که زمینه‌ساز کودک‌آزاری شود؟ این فعال حوزه کودکان در پاسخ به این پرسش از نگاه ‏ابزاری بعضی والدین به کودکان خود می‌گوید: «انسان‌ها شکست‌های خود را می‌خواهند به وسیله ‏کودکان حل کنند. آن‌ها برای رسیدن به احساس خوشبختی و با نیت رفع آرزو و حسرت‌های کودکی ‏خود با بچه چنین برخوردی می‌کنند. این‌که بچه را در تابستان در شش کلاس ثبت‌نام می‌کنند از ‏همین نگاه نشأت می‌گیرد. یک مناسبات سالم می‌گوید نباید نیاز‌های سرکوب‌شده خود را به کودک ‏اعمال کرد.» ‏

راه‌حل و شیوه مقابله با چنین آزار‌های کودکان چیست و چگونه می‌شود مانع از چنین فشار‌هایی به ‏‏۲۵‌درصد جامعه ایران یعنی کودکان شد؟ یزدانی در پاسخ به این پرسش از لزوم آموزش ‏فرزند‌پروری می‌گوید: «خانواده‌های ما آموزش فرزند‌پروری ندارند و تا زمانی که این آموزش رخ ‏ندهد، هر روز شاهد آزار‌های تازه خواهیم بود. پیش از ازدواج، موقع ثبت‌ازدواج است و پیش از ‏فرزند‌آوری باید به والدین آموزش‌هایی داده شود و باید آموزش‌های ابتدایی اجباری شود.»

منبع: روزنامه شهروند

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.