سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

حقیقت تلخی که محتویات شرم‌آور موبایل تازه‌داماد برملا کرد

زن ۲۱ ساله‌ که همه تلاشش برای ادامه زندگی مشترک دو ساله به نتیجه نرسید و به حکم قاضی، استرداد جهیزیه اش در حضور مامور قانون انجام شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  این‌ها بخشی از اظهارات زن ۲۱ ساله‌ای است که همه تلاش هایش برای ادامه زندگی مشترک دو ساله به نتیجه نرسید و به حکم قاضی، استرداد جهیزیه اش در حضور مامور قانون انجام شد تا راه این زندگی آشفته برای طلاق هموارتر شود.


بیشتر بخوانید: اظهارات عجیب دزد رقصنده درباره راز حرکات عجیبش حین سرقت 


«فاطمه» در حالی که مدعی بود دخالت‌های مادرشوهرم و تسلیم بی‌چون و چرای همسرم در برابر خواسته‌های آن‌ها و همچنین مقاومت‌های مادرم در این باره بالاخره زندگی ام را فرو پاشید در تشریح سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: هنوز یک هفته بیشتر از اعلام آزمون سراسری دانشگاه‌ها نمی‌گذشت که از طریق یکی از دوستانم با «فریدون» آشنا شدم.


بیشتر بخوانید:گفتگو با رابین‌هود پایتخت که تیم سارقان حرفه‌ای را هدایت می‌کرد/ بیشتر پول‌ها را به فقرا و نیازمندان می‌دادم 


آن روز‌ها شوق قبولی در یکی از رشته‌های پرطرفدار علوم انسانی، شادی‌های زندگی ام را دو چندان کرده بود و من از این که آینده خودم را با تحصیل در این رشته توام با خوشبختی می‌دیدم در پوست خودم نمی‌گنجیدم از سوی دیگر آشنایی با «فریدون» که جوانی خوش تیپ و موقر به نظر می‌رسید رنگ‌های این خوشبختی را به رنگین کمانی از عشق تبدیل کرد تا این که روزی مادر فریدون به خواستگاری ام آمد و همه رویاهایم در قاب حقیقت جا گرفت. خلاصه مدتی بعد و طبق آداب و رسوم قول و قرار‌ها گذاشته شد و کاغذ معروف به «سیاهه» نیز به امضای بزرگ تر‌ها رسید و من و فریدون آغاز دوران نامزدی را جشن گرفتیم.


بیشتر بخوانید: اعترافات پلیس قلابی راهور که رانندگان را تیغ می‌زد/ تریاک مصرف می‌کنم/ این شگرد را از اینترنت یاد گرفتم + فیلم


در حالی که پانزده روز از مراسم عقدکنان سپری شده بود و من آجر‌های کاخ آرزوهایم را یکی پس از دیگری روی هم می‌گذاشتم تا پایه‌های یک زندگی شیرین را بنا کنم، ناگهان توفان سهمگینی وزیدن گرفت و پایه‌های کاخ بنا نشده را به لرزه درآورد. فریدون و مادرش برای مسافرتی یک هفته‌ای به یکی از کشور‌های همسایه رفتند همسرم گوشی تلفنش را در منزل گذاشته بود که روزی ناخواسته پیامک‌ها و تصاویر آن را کنکاش کردم.


بیشتر بخوانید: جسد سلاخی شده دختر چشم عسلی اینستاگرام در چمدان پیدا شد + عکس


آن جا بود که دیوار کاخ آرزوهایم فرو ریخت و از آن چه می‌دیدم حیرت زده شدم گوشی فریدون مملو از تصاویر و پیامک‌هایی بود که حکایت از «خیانت» می‌کرد با وجود این پس از بازگشت فریدون از مسافرت این ماجرا با گفتگو و گلایه‌های من در حالی ادامه داشت که همسرم مدعی بود آن چه در گوشی تلفن همراهش دیده ام مربوط به دوران قبل از ازدواج بوده است و اکنون به پیمان با من وفادار است.

بالاخره در همین شرایط و با گذشت یک سال از دوران عقد، تب و تاب جشن عروسی هنگامی آغاز شد که غده‌های چرکین اختلافات ما از هر سو سر باز می‌کرد.


بیشتربخوانید: قتل دلخراش مهندس شیمی به دست زن صیغه‌ای/ «فتانه»: خودم روی شوهرم بنزین ریختم


فریدون هیچ گاه به خواسته‌های من اهمیتی نمی‌داد، اما چشم و گوش بسته تسلیم حرف‌های مادرش بود و مبالغ زیادی را برای خانواده اش هزینه می‌کرد در هر مسافرتی خانواده او همراهمان بودند و مجالس و جشن‌های خانوادگی هم فقط به خواست آن‌ها برگزار می‌شد، در حالی که من دوست داشتم به تنهایی با همسرم به مسافرت بروم، اما اگر مهمانی یا مجلس عروسی توسط خانواده ما برگزار می‌شد من باید تنها به آن جشن می‌رفتم خلاصه فقط مادرشوهرم برای زندگی من تصمیم می‌گرفت به طوری که بعد از برگزاری جشن عروسی در یکی از تالار‌های مشهد و با این که به همسرم گفته بودم این تالار زیبا نیست همواره سرزنش می‌شدم و مورد تمسخر قرار می‌گرفتم مادرشوهرم مدام سرکوفت می‌زد که فریدون گوشی آیفون و خودروی پراید داشت که همه را به خاطر ازدواج با تو از دست داد لیاقت تو همان تالار‌های عهد بوق است که ...

مادر فریدون با همین حرف‌های نیش دار همسرم را وادار کرد تا روز بعد از عروسی همه طلاهاو هدایا را بفروشد و در قبال آن سرویس‌های بدل برایم خرید.

این اختلاف‌ها به جایی رسید که وقتی جنین چهار ماهه ام را سقط کردم آن‌ها این حادثه تلخ را دستاویزی برای تحقیر من قرار دادند و مرا مقصر اصلی سقط جنین قلمداد می‌کردند. اکنون نیز همسرم در حالی به خواست مادرش قصد دارد مرا طلاق دهد که مادر من نیز از این وضعیت به تنگ آمده است و بر این جدایی اصرار دارد چرا که ...

شایان ذکر است، به دستور سرهنگ محتشمی (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان مشهد) این پرونده در حالی در مسیر دادرسی قرار گرفت که فریدون توصیه‌های کارشناسان اجتماعی را نپذیرفت.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع:خراسان
انتهای پیام/

برچسب ها: اخبارحوادث ، خیانت
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
مجتبی
۱۱:۵۱ ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱
دقیقا یکی مثل خودت نصیب من بدبخت شد بعد پنج سال جدا شدیم چون مادرش یه...از اب دراومد و من بی خبر بودم بعد اینکه متوجه شدم و خودش تایید کرد نذاشتم تنهایی بره خونه مادرش و همین شد که فقط دنبال ضعفای من بود تا دوست داشتن مثل خودت که معلومه فقط دنبال ضعف بودی تا زندگی ، انسان بی گناه نداریم، عکسام مشخصه قبل ازدواج بوده از حرفای شما، این بهانه جدایی نشد
امیر
۱۷:۰۱ ۱۰ مرداد ۱۳۹۸
باید دید منظور از دخالت چیه؟
الان سلام دادن مادر شوهر به پسرش و یا تماس تلفنی با اون دخالت حساب میشه.
از همون موقع ک دخترا رفتن با برجی دویست تومن مشغول کار شدنو درآمد کسب کردن دیگه ازدواج معنی نداره.
علی
۱۶:۱۱ ۱۰ مرداد ۱۳۹۸
اینا همش حرفه خانمها تا کم میارن میگن مادر شوهر من که اصلا باور نکردم و نمیکنم همش مقصر مرد باشه
مجتبی
۱۱:۵۸ ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱
دقیقا، این خانم به فکر زندگی نبوده، بار اولم چون مرد با مادرش رفته مسافرت این گشته یه ضعف ازش پیدا کرده، تو حرفاش مشخصه یک کلاغ چهار کلاغه، هیچکی قبل عروسی نمیره خونه جدا حتما پسره گوشیش تو خونه پدر زن جامونده، قبل ازدواجم همه یکی دوتا رو داشتن،
مرتضی
۱۴:۳۷ ۱۰ مرداد ۱۳۹۸
این داستان یه طرفه است درسته کارهای داماد قابل قبول نیست و اشتباه بوده اما وقتی دختر بچرو سقط کرده مقصره باید این داستان از دو طرف روایت میشد.
مجتبی
۱۲:۰۴ ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱
به نظر من کلا دختره از همون اول دنبال بهانه بوده، نه زندگی، هیچکس قبل عروسی خانه مشترک نمیگیره، بدبخت داماده گوشیش تو خونه پدر زن جامونده اینم از حسادت مسافرت رفتن داماد رفتن سروقت گوشیش، همه ما قبل ازدواج یکی دوتا رابطه داشتیم، این خانم از همون اول به رابطه مادر شوهره و پسرش حسادت کرده، تالار عروسی بستگی به بودجه مرد داره خودش تصمیم میگیره، این خانم فقط دنبال مهریه و بهانه واسه راضی کردن افراد خانوادشه حرفی پشتش نباشه
ناشناس
۱۳:۲۳ ۰۹ مرداد ۱۳۹۸
اﻱ ﺯﻥ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺳﻘﻄ ﻫﻢ ﻳﻚ ﺯاﻳﻤﺎﻥ ﻭاﺯﺩﻭاﺝ ﻧﺎ ﻓﺮﺟﺎﻡ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺣﻮاﺳﻤﺎﻥ ﺭا ﺟﻤﻊ ﻧﻤﻴﻜﻨﻴﻢ.. ﭼﺮا ﭼﺮا......ﭼﺮا
ناشناس
۰۹:۴۳ ۰۹ مرداد ۱۳۹۸
همون موقع که تصاویر و پیامهای مستهجن رو تو گوشی شوهرت!اونم چند روز بعد عقد دیدی باید خودتو نجات میدادی!
ناشناس
۱۳:۰۱ ۰۹ مرداد ۱۳۹۸
فکر میکنند قرار معجزه بشه
مجتبی
۱۱:۵۵ ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱
این خانم فقط گشته از شوهرش ایراد پیدا کنه تالار عروسی کار مردونس و زن نظر میده شاید تو جیب داماد پول نبوده، طلاها رو فروخته شایدفهمیده خانم دنبال مهریه بوده، چون مامور از خانم دفاع کرده نباید یه طرفه قضاوت کنیم،