بیشتر بخوانید: اظهارات عجیب دزد رقصنده درباره راز حرکات عجیبش حین سرقت
همسر این مرد به نام محبوبه به پلیس گفت: من، همسر و دختر و پسرم در آلمان زندگی میکنیم، اما مدتی است برای زندگی به ایران آمده ایم. همسرم به تازگی یک زن جوان به نام فتانه را به عقد موقت خودش در آورده، حالا دو روز است از همسرم بی خبرم. با شکایت این زن فتانه بازداشت شد. در حالی که این زن خودش را بی اطلاع از سرنوشت شوهر صیغهای اش نشان میداد، پلیس جنازه ناشناس یک مرد را که صورتش سوخته بود در حاشیه تهران پیدا کرد. نشانیهای جنازه سوخته با منصور مطابقت داشت. فتانه به قتل همسرش با همدستی برادرش اعتراف کرد.
بیشتر بخوانید:
جسد سلاخی شده دختر چشم عسلی اینستاگرام در چمدان پیدا شد + عکس
دختر فریب خورده: دار و ندارم را به پایش ریختم اما ناپدید شد
سرانجام تکاندهنده مادر و دختر نگونبخت در زیر زمین مستاجر شیطانصفت + عکس
دردادگاه
فتانه در دادگاه گفت:آخرین باربه خاطر تلفنهای مشکوک منصور با او درگیر شدم. همان موقع با برادرم تماس گرفتم تا برای حل اختلافات به خانه مان بیاید. برای این که منصور با برادرم درگیر نشود دستهای او را بایک پارچه بستم. فرهاد با منصور صحبت کرد تا او آرام شود. منصور با دستهای بسته به اتاق خواب رفت و من و برادرم در پذیرایی خوابیدیم.
بیشتر بخوانید: سارقان حرفهای: سرقت از بنز زیر ۳۰ ثانیه؛ پراید و پرشیا در عرض ۲ دقیقه/دیگه مردم باید خودشون حواس جمع باشند! + فیلم
نزدیک صبح بود که به اتاق خواب رفتم و متوجه شدم منصور خودش را از پنجره به حیاط خانه پرت کرده است. من و فرهاد پایین رفتیم و جنازه را به طبقه سوم آوردیم. وی ادامه داد: نیمه شب بود که با شوهر سابقم تماس گرفتم و از او برای حمل جنازه کمک خواستم. جنازه را با همدستی آنها در صندوق عقب ماشین گذاشتیم و به حاشیه شهر بردیم. من خودم روی صورت جنازه بنزین ریختم و آن را آتش زدم تا پلیس نتواند جنازه را شناسایی کند. در پایان جلسه قضات پرونده را برای بررسی دوباره و تحقیقات تکمیلی به دادسرا برگرداندند.
بیشتر بخوانید: حقیقت تلخی که محتویات شرمآور موبایل تازهداماد برملا کرد
با تکمیل تحقیقات، دیروز پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت رسیدگی دوباره قرار گرفت و قضات دادگاه پرونده را لوث تشخیص دادند و حکم به برگزاری مراسم قسامه دادند.
دیروز اولیای دم از دادگاه مهلت گرفتند تا ۵۰ نفر از بستگان نسبی خود را برای ادای سوگند به دادگاه معرفی کنند. قرار است آنان سوگند بخورند که فتانه و برادرش قاتل هستند تا برای آنها قصاص صادر شود.
بیشتر بخوانید: اعترافات پلیس قلابی راهور که رانندگان را تیغ میزد/ تریاک مصرف میکنم/ این شگرد را از اینترنت یاد گرفتم + فیلم
منبع:خراسان
انتهای پیام/
صدا زده مشخصه که دسیسه بوده
زن صیغه ای هم معلومه دروغ میگه دستشوبستن بعدخودشواز پنجره انداخته پایین خخخ بعدم قانون درسته اما 50نفرکه هیچی ندیدن چطورمیتونن قسم بخورن بعد چطور بایدجواب بدن واااای خداااا
کدوم ادم عاقلی قبول میکنه که طرف حاظر میشه دستش را ببندند تا وسط دعوا انطور با دشمنش حرف بزند و بعد همانطور بره بخوابه و وسط خواب تصمیم به خودکشی بگیره
وقتی دستاش را بسته بودن وبه اتاق خواب رفته چطور تونسته پنجره باز کنه بپره
در ثانی دهانش که بسته نبود چطور تونست آروم باشه وبا برادرش حرف بزنه اینطوری که باید عصبانی میشد وبا دادوفریاد با برادرزنش حرف میزده
همه چی مشکوکه
چرا زندگی ات را روی خرابی و نابود کردن زندگی دیگه شروع کردی .این عاقبت عدم صداقت است .چرا در مورد زندگی تون مشاوره نمیگیرید .
كساني كه شاهد قتل نبودند چطور ميتونند قسم دروغ بخورند حتي اگر بصورت اتفاقي درست قسم بخورند
اگر قاضي اعلام كنه من عقل و خردم در اين پرونده عاجز است بهتر از اين است كه با سوگند ٥٠ ناشاهد مسئوليت را از خود سلب كند
نباشهاماادلهظنیوجودداشتهباشهبرایصدورحکمقصاص
خانوادهمقتولباید۵۰نفرروبیارنتودادگاهکهقسمبخورن.
اون 50 نفر از كجا بدونن كه اين زنه قاتله
اينم از قانون ما
دست و پاي او را بستم كه با برادرم درگير نشود
لابد يارو هم خودش دستاشو آورده جلو تا ببندن
استاد شما که اینقدر واردی بییا به کاراگاههای حرفه ایی پلیس یه اموزشی چیزی بده!
احتمالا اونها هم تو عصر حجرند که نمیتونند گناه یا بیگناهی یکی رو ثابت کنند میرن هیئت منصفه مییارند رای بده!
لوث به معنی اوضاع و احوالی است که سبب ظن قاضی (ظن در مقابل علم قطعی) میشود. به طور مثال جنازهای در محلی یافت میشود و شخصی با لباس خونین در بالای سر جنازه ایستاده است. در این حالت، هیچ دلیل معتبری مبنی بر قاتل بودن آن شخص وجود ندارد، اما مجموع اوضاع و احوال سبب مظنون شدن قاضی به وی میشود. چنین شرایطی لوث نام دارد. در چنین حالتی، شاکی میتواند با اجرای قسامه و بدون نیاز به سایر دلایل، مجرمیت متهم را اثبات و مطالبهی قصاص و دیه نماید
برای اثبات هر جرمی در صورت فقدان سایر دلایل نمیتوان از قسامه بهره برد، بلکه این شیوه از سوگند تنها برای اثبات اتهام یا برائت از اتهام جنایت موجب قصاص یا دیه بهکار میرود.