سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

حقایقی تکان‌دهنده از یک سازمان تروریستی فعال در فضای مجازی

خبرسازی در مورد اوضاع داخلی ایران، تضعیف نقاط قوت نظام، تخریب افکار عمومی، اثر گذاری در رسانه‌های گروهی و فضای مجازی، حتی کامنت نویسی از کار‌هایی است که منافقین در سطوح مختلف انجام می‌دهند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از اثرگذارترین اتفاقات سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در اوایل مرداد ۱۳۶۷ رقم خورد. در این زمان و درست در هنگامی که ایران قطعنامه ۵۹۸ را در ۲۷ تیرماه ۶۷ پذیرفته بود، منافقین با استعداد نزدیک به ۵۰۰۰ نفر به مرز‌های غربی کشور حمله کردند و پس از یک پیشروی کوتاه، توسط نیرو‌های مردمی و ارتش جمهوری اسلامی عقب رانده شدند.

عملیاتی که خود مجاهدین آن را «فروغ جاویدان» نام نهاده بودند، جز شکستی گسترده چیزی عاید رهبری سازمان نکرد. منافقین در این عملیات ۱۳۰۴ نفر کشته را خود رسماً تأیید و با عکس و زندگی‌نامه منتشر کردند. تعداد مجروحین نیز بالغ بر ۱۵۰۰ نفر برآورد شد که ۷۰۰ نفر آنان معالجه سرپایی و سطحی داشتند و ۸۰۰ نفر بستری و بعضاً جان سپردند. براساس اعترافات دستگیرشدگان و عکس‌هایی که از بعضی از اجساد شناسایی شده تهیه شد از مجموع ۵۱ نفر هیئت اجرایی سازمان (مرکزیت) حداقل ۳۳ نفر از آن‌ها در صحنه عملیات حضور داشتند که ۱۶ نفر آنان کشته شدند.اما پس از این عملیات- که سازمان نیمی از نیروهایش را از دست داده بود- چه اتفاقاتی برای منافقین افتاد؟

از ۶۷ تا ۸۲: سرکوب مردم کرد و شیعه عراق

سازمان بعد از پایان جنگ ایران و عراق گرفتار پوچی شد. همه‌ی ادعای سازمان منافقین این بود که ظرف مدت کوتاهی جمهوری اسلامی از میان خواهد رفت و بار‌ها سازمان اعلام کرده بود که ماه دیگر یا هفته دیگر در تهران در رأس حکومت هستند. با پایان جنگ رجوی، برای آن‌که بتواند در سایه حکومت صدام زندگی کند حاضر به همکاری کامل با بعثی‌ها علیه مردم عراق شد.

در این دوره سازمان در دو بعد به حکومت صدام خدمات می‌داد:

۱. سرکوب نیرو‌های کرد و شیعه در عراق

خدمات سازمان مجاهدین خلق به صدام به حدی بود که در زمان جنگ خلیج فارس (حمله صدام به کویت و حمله آمریکا به عراق در سال ۱۳۷۰) صدام در یک نطق رسانه‌ای زنده در دستور به حرف‌شنوی از سازمان مجاهدین خلق داده بود و گفته بود: «مجاهدین خلق محافظان مرز‌های ایران و عراق هستند و همانند ارتش عراقند؛ از آن‌ها حرف شنوی داشته باشد.»

در گزارش وزارت خارجه آمریکا درباره سرکوب کرد‌های عراقی توسط منافقین آمده است: در جریان جنگ خلیج فارس، کرد‌های عراق با استفاده از ضعف حکومت مرکزی، فرصت را غنیمت شمرده، مناطق کردنشین را به دست گرفتند. رجوی به خواست مستقیم ارتش عراق، جهت حفظ حکومت صدام و با بهانه‌ی حمله نیرو‌های جمهوری اسلامی به پایگاه‌های مجاهدین خلق، نیرو‌های خود را به سمت مناطق کردنشین حرکت داد و اقدام به سرکوب اکراد عراقی نمود تا لشکریان صدام از جنوب برسند. کمک منافقین به صدام تنها محدود به سرکوب کرد‌ها نبود. آن‌ها در سال ۱۹۹۱ میلادی دست به کشتار شیعیان عراقی نیز زدند و بیش از ۲۵ هزار نفر را به قتل رساندند. اعضای گروهک تروریستی منافقین در زمان رژیم صدام جنایات فجیعی در استان بصره انجام دادند و در سرکوب تظاهرات‌کنندگان در انتفاضه شعبانیه در سال ۱۹۹۱ بر ضد رژیم سابق حضور داشتند. بین زندانیان دربند رژیم صدام و همچنین خانواده شهدا اسنادی وجود دارد که بر حضور اعضای گروهک تروریستی منافقین در سرکوب مردم بصره تأکید می‌کند.

۲. ناامن‌سازی ایران از طریق بمب‌گذاری و ترور

روز سه‌شنبه ۱۲ خردادماه ۱۳۷۷، سازمان یک‌سری عملیات تخریبی جدید را از طریق بمب‌گذاری و خمپاره‌اندازی در سه نقطه تهران صورت داد که عبارت بودند از:

۱) انفجار بمبی در راهرو دادگاه انقلاب اسلامی واقع در خیابان شریعتی، چهارراه شهید قدوسی. بمب در یک کیف دستی جای گرفته بود و انفجار آن باعث کشته‌شدن سه نفر و زخمی شدن چندین نفر گردید. دو تن از کشته‌شدگان کودک بودند.

۲) شلیک دو خمپاره به مقر ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوشان تپه. این انفجار‌ها تلفاتی نداشت و خسارات آن نیز اندک بود.

۳) شلیک سه خمپاره به ساختمان «خلیج» در چهارراه پاسداران. خمپاره‌ها به مکان غیرمؤثر و نسبتا متروکه‌ای اصابت کرد و هیچ تلفاتی نداشت. این اقدامات شاخص‌ترین اقدامات خرابکارانه منافقین طی سال‌های پس از جنگ بود که هیچ‌گاه نتوانست تهدیدی جدی برای جمهوری اسلامی تلقی شود.

اما در فاز ترور مسلحانه، منافقین از دو تن از نیرو‌های مخلص انقلاب را که در دهه شصت به مقابله جدی با آنان پرداخته بودند، ترور کردند. اول اسدالله لاجوردی که در زندان به مقابله با منافقین پرداخته بود و سپس علی صیاد شیرازی که در عملیات مرصاد ضربه سهمگینی به آنان وارد کرده بود.

«علی‌اصغر غضنفرنژاد جلودار» قاتل شهید لاجوردی درباره نحوه ترور می‌گوید: داخل بازار رفتیم و چند بار دور زدیم، از او (شهید لاجوردی) پرسیدیم: مغازه معافی و رحمانی کجاست؟ به ما گفت که این‌ها آدم‌های سرشناسی هستند. بعد از مغازه رو به رویش روسری خریدیم.

(شهید) لاجوردی با دو سه نفر دیگر نشسته بود، سمت چپ (شهید) لاجوردی به ما بود، وقتی روسری را می‌خریدیم، شکم بند رضا مشکل پیدا کرد و آن را داخل ساکش گذاشت، کلاشینکف رضا مسلح بود و دستش روی ماشه بود.

روسری خریدیم و برگشتیم، من به رضا گفتم: اول تو رگبار ببند. به هر جهت کلت را درآوردم. فاصله نزدیک بود، تیر اول را من زدم، دو تا تیر زدم که به سرش خورد، چون صدا خفه کن داشت متوجه نشدم، بعداً چند تیر زدم. بعد از من رضا رگبار گرفت. پسر شهید صیاد شیرازی نیز درباره نحوه ترور پدرش می‌گوید: در روز ترور من و برادرم برای رفتن به مدرسه آماده شده بودیم و قرار بود که پدرم ما را به مدرسه برسانند. بنده کمی زودتر وارد حیاط شدم و پدرم از حسینیه‌ای که در طبقه پایین منزل ما بود با دو کیفی که در دست داشتند خارج شدند و آن دو کیف را در صندق عقب ماشین تویوتایی که داشتند قرار دادند و بنده هم کیف مدرسه خودم را در ماشین گذاشتم و درب پارکینگ را باز کردم و ایشان ماشین را ساعت شش و ۳۰ دقیقه بود که از پارکینگ منزل خارج کردند و چند دقیقه‌ای برای اینکه برادرم هم به ما ملحق بشوند در مقابل درب منزل توقف کردند.

در این لحظه من مشغول بستن درب پارکینگ بودم و شخصی را دیدم که با لباس نارنجی رنگ شهرداری در حالی که ماسک به صورت و یک خارو در دست داشت، و در حالی که مشغول جارو زدن زمین بود به ماشین نزدیک شد و نامه‌ای را به پدرم داد و در حالی که پدرم مشغول مطالعه این نامه بودند، این فرد اسلحه‌ای را از لباس خودش خارج کرد و چهار گلوله به سر ایشان شلیک کرد و به سرعت به سمت کوچه پایینی منزل ما فرار کرد و در همان لحظه صدای موتوری را شنیدم؛ لذا به احتمال زیاد این فرد تنها نبود.

وقتی بنده صدای تیر را شنیدم به سمت ماشین حرکت کردم و پدرم را غرق در خون دیدم و دیگر اعضای خانواده نیز که صدای شلیک را شنیده بودند به سمت درب منزل آمدند و ما به سرعت ایشان را به بیمارستان رساندیم، ولی به دلیل اینکه گلوله‌ها به نقطه حساس بدن ایشان یعنی سر، مغز و جمجمه اصابت کرده بود به فیض شهادت نائل شدند.

از ۸۲ تا ۹۴: منافقین در محاق

حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۸۲ شمسی) یکی از نقاط عطف تاریخ سازمان منافقین محسوب می‌شود. در این حمله آمریکا توانست حامی اصلی سازمان مجاهدین خلق در طول دو دهه قبل از آن را از میان بردارد. البته در طول این سال‌ها منافقین با آمریکا، انگلیس و فرانسه نیز رابطه گرفته بودند و حتی در سنا و مجلس نمایندگان آمریکا نیز حامیانی داشتند؛ اما فروپاشی رژیم بعث و بعد از آن محاکمه و اعدام صدام شرایط را برای سازمانی که به ماشین کشتار صدام تبدیل شده بود وخیم کرد.

اتفاق مهم دیگری که در همان زمان رخ داد ناپدید شدن رجوی همزمان با حمله‌ی آمریکا به عراق بود. در همان زمان خبر‌هایی مبتنی بر زخمی شدن رجوی در حملات هوایی آمریکایی‌ها مخابره شد، اما صحت و سقم این اخبار هرگز مشخص نشد. سازمان تا سال‌ها تلاش می‌کرد به گونه‌ای جلوه دهد که رجوی زنده و در محلی مخفی است و حتی بار‌ها و بار‌ها در طول سال‌های مختلف منابع رسانه‌ای سازمان پیام‌های از رجوی منتشر کردند که نشان دهند رجوی زنده و در رهبری منافقین کوشاست؛ اما هرگز تصویری از رجوی منتشر نشد و پیام‌های صوتی منتشر شده نیز از سوی منابع مختلف مورد تردید‌های جدی واقع شد. به عبارت بهتر از زمان اشغال عراق توسط آمریکا تا کنون زنده بودن یا نبودن رجوی مورد ابهام فراوان بوده است.

آخرین واقعه‌ی قابل ذکر در این باره اظهارات ترکی الفیصل رئیس سابق سرویس امنیتی عربستان سعودی است که رسماً از مرگ رجوی سخن گفت و حتی در سخنرانی در سال ۱۳۹۵ در نشست سالانه منافقین در فرانسه به مرگ رجوی تصریح نمود؛ اما سازمان منافقین تا کنون حاضر به اذعان به مرگ رجوی نشده است. اتفاق دیگری که در این دوران رخ داد، تخلیه پایگاه اشرف توسط منافقین بود. از اواخر سال ۱۳۹۰ که پیگیری‌های دولت عراق جهت اخراج منافقین از خاک عراق به نتایجی دست یافت، مقرر شد اعضای این سازمان تروریستی با نظارت سازمان ملل طی چند مرحله از این پادگان تخلیه شوند. این افراد پس از خروج از اشرف به اردوگاه الحریه یا همان کمپ انتقالی لیبرتی منتقل شده اند. لیبرتی نام پادگانی در نزدیکی فرودگاه بغداد است که پیش از این در جریان حمله کشور‌های غربی به عراق، در اختیار نیرو‌های نظامی آمریکا قرار داشت. پس از تخلیه اشرف و لیبرتی، اغلب نیرو‌های سازمان به پایگاهی در کشور آلبانی نقل‌مکان کردند. یکی از منابع وزارت کشور آلبانی در همین رابطه در مصاحبه‌ای می‌گوید: دولت آلبانی در سال ۲۰۱۳ توافقنامه‌ای برای تسهیل ورود اعضای این گروه به کشور امضا کرد.

در مارس ۲۰۱۳، سالی بریشا، نخست وزیر وقت آلبانی در بیانیه مشترکی که پس از دیدار با باربارا لیف، معاون وزارت خارجه ایالات متحده و مارتین کوبلر، فرستاده سازمان ملل به عراق، منتشر کرد قسمت‌هایی از این توافق را آشکار ساخت.

از ۹۴ تاکنون: اقدامات جدید در فضای مجازی

برای تجدید سازمان منافقین نیاز به آموزش‌های جدید و یارگیری جدید برای این سازمان بود. از این رو آمریکایی‌ها با همکاری عربستان و اسرائیل به طرح جدیدی برای به کارگیری سازمان منافقین رسیدند. سازمان منافقین از سال‌ها قبل از این در جذب با مشکلاتی جدی مواجه بود. بدنامی سازمان و سابقه‌ی زشت آن در همدستی با صدام و جنگیدن علیه ملت خود، چیزی نبود که به این سادگی قابل کتمان باشد. از این رو یکی از سیاست‌های سازمان جذب مخفی بوده است. در همین راستا ابراهیم خدابنده یکی از مسئولان با سابقه سازمان در مسائل روابط بین‌الملل در این باره می‌گوید: منافقین سال‌های سال است که تحت عنوان مجاهدین خلق عضو نمی‌گیرد و افرادی هستند که دو سال است با سازمان فعالیت دارند، ولی نمی‌دانند که در حال فعالیت برای این سازمان هستند.

با سیاست جدید دولت آمریکا تلاش برای ایجاد یک شبکه‌ی بین المللی و متصل کردن همه‌ی مخالفان ایران به منافقین آغاز شده است. از این روست که عربستان حامی مالی اصلی این طرح قرار گرفته است و تجهیزات لازم برای آموزش‌های جدید سازمان را آمریکا با هزینه‌ی عربستان تهیه می‌کند.

آموزش‌های جدید سازمان تحت هدایت آمریکا و صهیونیست‌ها مجموعه‌ای از آموزش‌های مدرن مبتنی بر فضای مجازی و رسانه‌های جدید است. سازمان در گذشته یک گروهک ترویستی مبتنی بر جنگ چریکی سخت و ترور‌های فیزیکی بوده است. آمریکایی‌ها علاوه بر حفظ ماهیت سابق سازمان به دنبال تجدید بنای آن و مجهز کردن آن به ابزار‌های رسانه‌ای جدید و امکانات فضای مجازی بوده‌اند.

مطابق اخبار رسیده بخش قابل توجهی از هزینه‌هایی که عربستان و بعضی دیگر از کشور‌های عربی برای منافقین اختصاص داده‌اند در مراکز آموزشی تکنولوژی‌های جدید و ارتباطات رسانه‌ای و فضای مجازی هزینه می‌شود به نحوی که عربستان در سال گذشته تربیت و تجهیز یک مرکز رسانه‌ای و فضای مجازی با ۱۵۰ نیروی فعال برای منافقین را بر عهده گرفته و مکان و هزینه‌های آن را تأمین کرده است.

خبرسازی در مورد اوضاع داخلی ایران، تضعیف نقاط قوت نظام، تخریب افکار عمومی، اثر گذاری در رسانه‌های گروهی و فضای مجازی، حتی کامنت نویسی در سایت‌ها و ... از کار‌هایی است که منافقین در سطوح مختلف انجام می‌دهند. به عبارت بهتر سازمان منافقین در حال پوست اندازی از قالب‌های قدیمی به قالب‌های جدید است.

این رابطه‌ی جدید را که در چهار سال گذشته ایجاد شده است می‌توان در حمایت جدی رسانه‌ای و ارتباطاتی عربستانی‌ها و آمریکایی‌ها در اجلاس‌های سالانه منافقین نیز دید. در سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ نیز، همایش منافقین که با هماهنگی فرانسه در این کشور برگزار می‌شود، با سخنرانی و حمایت مقامات آمریکایی و عربستانی برگزار شده است.

منبع:مشرق

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۳:۵۰ ۱۰ مرداد ۱۳۹۸
زمین هم جسدشون خبیث و کیثف شون را قبول نخواهد کرد .به زباله دان تاریخ پیوسته اند .فسیل های سیه چال