به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «گریم اوبری»، دوچرخه سوار اسکاتلندی است که توانسته دوبار عنوان قهرمانی رکورد یک ساعته مسابقات دوچرخهسواری جهان را بشکند و فیلم «پرنده اسکاتلندی» بر اساس زندگینامه او ساخته شده است. تا قبل از آشنایی با دوچرخه و دوچرخهسواری، به شدت افسرده بوده و اضافه وزن هم داشته است.
«اوبری» درباره دوچرخهسواری میگوید: «دوچرخهسواری، فعالیت بدنی را با بیرون رفتن و تماشای مناظر جدید ترکیب میکند و این یعنی هم برای سلامت جسم فوقالعاده است و هم برای سلامت روان. به شخصه نمیدانم اگر دوچرخهسواری نبود، چه بلایی سرم میآمد.» در تقویمهای جهانی یکی از مناسبتهای امروز، اختراع دوچرخه در آلمان است. ۲۷ جولای ۱۷۷۹، اولین دوچرخه به شکل متعارف امروزی اش توسط یکی از اهالی مانهایم آلمان ساخته شد که از جنس چوب و فاقد رکاب و زنجیر بود و تنها با فشار پا و دویدن شخصی که روی آن قرار داشت به حرکت درمی آمد.
پرونده امروز زندگیسلام در کنار نگاهی به تاثیر دوچرخه در زندگی نسلهای مختلف، به سیر تاریخی ساخته شدن آن و نگاه ویژه مسئولان کشورهای پیشرفته به اهمیت دوچرخهسواری در سیاستگذاریهایشان میپردازد. البته درست است که این روزها قیمت یک دوچرخه کاملا معمولی دست کم یک میلیون تومان آب میخورد، اما ایستگاههای دوچرخه سواری شهرداری، بهانهها را برای استفاده نکردن از این وسیله جذاب کاهش داده است. اگر هم دوچرخه دارید و تردید دارید که از همین امروز آن را از انباری بیرون بیاورید یا نه؟ خواندن این پرونده را به شما توصیه میکنیم.
همه نوستالژیهای دوچرخهای
از سه چرخه پلاستیکی طفولیت و هرکولس بابابزرگ تا کورسی روزهای نوجوانی، درباره همه خاطراتی که نسلهای مختلف از دوچرخه دارند
دوچرخه برای خیلیها فقط یک وسیله ساده تفریحی نبود؛ برای پدربزرگهای ما یک ابزار کارآمد تردد در شهر بود. آن هم در روزگاری که شهرها اینقدر بزرگ و بیدر و پیکر نبودند. حتی خیلی از ما، در روزهای کودکی و نوجوانی با دوچرخه به مدرسه میرفتیم. مادر و پدرها ریسکپذیر بودند و به جای سرویس و اتوبوس، دوچرخه میشد وسیله نقلیه ما، اما قصه ما و دوچرخه از کجا شروع شد و چه چالشهایی داشت؟
سه چرخه الاغی | یک مدل سه چرخههای پلاستیکی زشت بود با قیافهای بین الاغ، اسب و پری دریایی و خیلی هم زود خراب میشد و خوراک نمکی. این سه چرخهها اولین تجربه ما بود از وسیلهای که در معنای کلیاش به آن دوچرخه میگوییم. این وسیله معمولاً رکاب و زنجیر نداشت و بچه باید مثل روروک با زدن پایش به زمین به جلو میرفت.
سه چرخه فلزی | بچههای چهار سال به بالا میتوانستند از سه چرخههای فلزی استفاده کنند. چیزی که امروز مشابه اش گیر نمیآید، اما خیلی کارآمد بود و برخلاف سه چرخههای پلاستیکی رکاب و زنجیر هم داشت.
دوچرخه با محافظ | کمکم بچههای شش، هفت ساله به عنوان جایزه رفتن به مهد یا کلاس اول صاحب یک دوچرخه میشدند که تا چند ماه به لاستیک عقبش، چرخ محافظ وصل بود تا تعادل بچه حفظ شود. در کل بچهای که یکی از این دوچرخهها داشت، خیلی خوشبخت و لاکچری محسوب میشد. اگر همزمان دوچرخه و آتاری را با هم داشت یعنی دیگر در حد بیل گیتس پولدار بود، اما همچنان این نوع دوچرخهها مخصوص بازی در حیاط خانه بودند و کسی با آنها در خیابان تردد نمیکرد.
دوچرخه نوجوانانه | یک نوع دوچرخههای چینی بود که یک پشتی به جای زین داشت، به این دوچرخهها برای تزیین یا حفظ رنگ، گلچرخ و نوار اضافه میشد. اگر یکی آینه یا بوق هم روی دوچرخهاش میگذاشت که آپشنهایش در حد لامبورگینی باکلاس میشد. خیلی از ما حاضر بودیم برای این که دو دور با دوچرخه مجهز به بوق و آینه بزنیم؛ کل پوست آدامسها یا تشلههایمان را بدهیم. فیلم «ساز دهنی» امیر نادری را دیدید؟ دوچرخههای باکلاس و پرآپشن بچههای محله با ما همان کاری را کرد که سازدهنی معروف فیلم نادری با امیرو پسر تپل فیلم.
دوچرخه پدر بزرگها | هرکولسهای گنده و بدریخت با آن قد بلند و ترمزهای عجیب هم چیزی از علاقه ما به دوچرخهسواری کم نکرد. دوچرخه بزرگ ترها را سوار میشدیم در حالی که قدمان یا به زین یا به رکاب نمیرسید برای همین با ترفندهای عجیبی بدون نشستن روی زین، دوچرخهسواری میکردیم. اصلاً هر دوچرخه تازهای که میدیدیم خیلی مشتاق میشدیم برای اهل آن خانه نان بخریم، توی صف شیر برویم یا هر کار دیگری را انجام دهیم که باعث میشد چند دقیقه با دوچرخه در کوچه باشیم.
کورسیهای شاخ گوزنی |مدل دیگر دوچرخهها که شبیه افسانهها بود، کورسی نام داشت. دسته یا فرمان این نوع دوچرخهها شبیه شاخ گوزن بود و به صورت نیم دایره به داخل برمیگشت. خب حتماً میگویید این شد شبیه شاخ قوچ نه گوزن، اما ما آن زمان این را نمیدانستیم! دوچرخههای کورسی مخصوص مسابقات بودند. همه بچههای مدرسه ما یک پسر خاله داشتند که با کورسیاش مشهد-تهران را در پنج ساعت رفته بود تا دربی را از نزدیک ببیند و قول داده بود دفعه بعدی همکلاسی ما را هم ببرد. در افسانههای کودکی ما سرعت این دوچرخهها با سرعت شاتل فضایی برابری میکرد.
دوچرخه کوهستان | این روزها همه دوچرخهها دنده و کمک فنر دارند، اما آن زمان به دوچرخهای که این شرایط را داشته باشد و کورسی هم نباشد، کوهستان میگفتند. خیلی از نوجوانان قدیمی برای اینکه دوچرخهشان شبیه دوچرخه کوهستان شود، گلگیرش را برمیداشتند. داشتن سبد هم عیب بزرگی بود که شباهت یک دوچرخه قدیمی را به کوهستان کم میکرد. خالیبندی دیگر نسل ما این بود که میگفتیم در یک خیابان خلوت با دوچرخه معمولی با یک کوهستان مسابقه گذاشتیم و برنده شدیم، اما دوچرخه کوهستان یکی دو مشکل کوچک داشت. گاهی سیم ترمزش از روی میله جلوی زین رد میشد و برای همین نمیشد نفر دومی را در این قسمت سوار کرد. بدتر این که روی چرخ عقب هم ترک نداشت و در کل سه نفری هم نمیشد سوارش شد. در آخر اینکه به دلیل نوع طراحیاش تک چرخ زدن هم با آنها سخت بود و نمیشد جلوی چشم کنجکاو اهل محل با تک چرخ زدن دلبری کرد. دماوند برند داخلی این دوچرخهها بود که تولیدات با کیفیت و ارزانی نسبت به گزینههای خارجی داشت.
سه چرخه و دوچرخه دونفره | متاسفانه از یک جایی به بعد دوچرخه از زندگی آدمها حذف میشود، خیابانهای ما طراحی خاصی برای تردد با دوچرخه ندارد. حتی اگر خیلی هم با احتیاط و از سمت راست خیابان دوچرخه سواری کنید، درهای سمت چپ خودروها به خصوص در راننده با بی احتیاطی باز میشود و میتواند یک دوچرخه سوار را مثل کمپوت نقش بر زمین کند. دانشجوی ما حتی اگر دوچرخه خوب و خوش رکابی داشته باشد، عیب میداند که در حضور مخاطب خاص و عام با دوچرخه به دانشگاه برود. مسئولان هم که راننده و خودروی شخصی دارند. خلاصه دوچرخه بدجوری از زندگیها حذف میشود تا تنبلتر و بینشاط شویم، اما هنوز در سفر دوچرخهسواری لذت دارد، در ساحل شمال کشور و به خصوص در جزیره کیش این تجربه را در هوای متبوع و لذتبخش از دست ندهید. سه چرخهها مخصوص غیرحرفهای هاست. سه چرخههای بزرگی که تعادل دارد، اما سریع نیست و فرمانش هم قلق دارد. دوچرخه دونفره هم که لذت خودش را دارد. سریع و پرشتاب و خاطرهانگیز.
آن چه از ۲۳۰۰ سال قبل از مسیح تا امروز بر سر دوچرخه آمده است
از چوبی تا کربنی!
اگر بخواهیم پیشینه دوچرخه را بررسی کنیم، احتمالا باید تا ۲۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح عقب برویم و به وسیلهای مشابه اشاره کنیم که در کشورهای چین، مصر و هند استفاده میشده است و اشکالی از آن روی دیواره غارها وجود دارد، اما به طور رسمی باید به سال ۱۶۹۰ برگردیم که «سیوارک» فرانسوی لقب اسب چوبی را به این وسیله بدون چرخ داد. تا سال ۱۷۵۰ وسیله مذکور چوبی را به اشکال مختلفی همچون مار، اسب و ... میساختند که وسیلهای برای بازی بچهها به حساب میآمد. بعدها همین اسبهای چوبی تکامل بیشتری یافتند به نحوی که با پا به زمین زدن و حالت مشابه راه رفتن، سرعت حرکتی این وسیله در سطوح افقی و سراشیبی تا ۵ کیلومتر در ساعت ثبت شده است. در سال ۱۸۱۶ فرمان یا همان دسته به این وسیله اضافه شد، اما همچنان حرکت با استفاده از زدن پاها به زمین اتفاق میافتاد. یک سال بعد، «براون فون دریاس» از شهر کالسروهه گونهای کاملتر از دوچرخه را ساخت که به زین مجهز بود. همین دوچرخه تکاملی را شخصی به انگلیس برد و آنجا اقدام به برگزاری کلاسهای آموزشی برای استفاده از این وسیله کرد و کمکم در انگلستان دوچرخهسواری به عنوان سرگرمی متداول رواج یافت.
ساخت دوچرخههایی با چرخ خیلی بزرگ!
سال ۱۸۱۸ یک فرانسوی به نام «ساوربرن» دوچرخه دیگری را طراحی کرد و ساخت که چرخ جلویی آن بسیار بزرگ و چرخ عقبی آن کوچک بود. در این شرایط به چرخ جلویی و بزرگ یک طناب حلقوی به صورت دایرهوار بسته شده بود که با کشیدن آن با دست چرخ جلو به حرکت درمیآمد و وسیله حرکت میکرد. سه سال بعد «لوییس گوهبر» زنجیر را جایگزین طناب کرد تا حرکت آن تسهیل شود. در سال ۱۸۳۴ یک آهنگر اسکاتلندی به نام «مک میلان» به دوچرخههای موجود، پنجه رکاب ابتدایی را اضافه کرد تا دیگر احتیاجی به فشار پا روی زمین نباشد.
الهام گرفتن از نقاشیهای داوینچی برای دوچرخه!
در سال ۱۸۶۰ یک مهندس جوان فرانسوی، قسمتهای چوبی دوچرخه را با لولههای آهنی تعویض کرد و بخش خارجی چرخهای چوبی را با نوارهای لاستیکی ضخیم پوشانید. این دوچرخه اولین دوچرخه ترمزدار در دوران خود محسوب میشد. سال ۱۸۷۳ «هاری لاوسون» با الهام از نقاشیهای داوینچی، چیزی شبیه به زنجیر را برای دوچرخه طراحی کرد و برای اولین بار نخستین دوچرخه زنجیردار به بازار آمد. سال ۱۸۸۱ دوچرخههای زنجیردار با اتصال به مرکز چرخ عقب و با بلبرینگ به بازار آمد. این دوچرخهها، چرخ عقب و جلوی شان به یک اندازه بود و این انقلابی برای صنعت دوچرخه بود.
دوچرخهها در مسیر لاکچری شدن!
در سال ۱۸۸۵ به طور رسمی تولید دوچرخه در کشورهای مختلف آغاز شد که در این دوره، سرعت دوچرخهها به طور متوسط به ۱۹ کیلومتر در ساعت هم میرسید. سال ۱۸۹۲ خودرو و زنجیر فرمان مشخص، زین مناسب و طوقه به دوچرخه اضافه شد. در سال ۱۸۹۵ از هر ۲۷ نفر آمریکایی یک نفر دارای دوچرخه بوده و قیمت این وسیله در یک قرن پیش با قیمت خرید یک اسب خوب برابری میکرده است. در ۱۸۹۶ با شروع اولین دوره بازیهای ورزشی المپیک، رشته دوچرخهسواری به جمع رشتههای ورزشی افزوده شد. حالا و امروزه با ورود فناوریهای جدید اتفاقات بسیار مثبتی در صنعت دوچرخه افتاده است. با ورود دوچرخههای کربنی، وزن دوچرخهها تا ۱۰ کیلوگرم کاهش یافته است و به واقع چرخها، بدنه و در کل همه چیز دوباره اختراع و به سازی شدهاند و به عبارتی در مسیر لاکچری شدن هم قرار گرفتهاند.
جایگاه دوچرخه در کشورهای جهان
این روزها به دلیل ترافیک بیش از حد، افزایش قیمت سوختهای مختلف، توجه به سلامتی، آلودگی هوا و تمایل به احترام به طبیعت، بسیاری از شهرها و کشورها، دوچرخه را یک وسیله نقلیه رسمی میشناسند. به گزارش همشهری به نقل از دیلیمیل، به زودی دولت انگلیس دوچرخهسواری در این کشور را برای برخی افراد و در برخی مکانهای شلوغ این کشور اجباری میکند. این تصمیم برای کاهش آلودگی هوا و بیماریهای ناشی از آن قرار است اجرایی شود. چند سالی است کشورهای دنیا که نگران سلامت مردم و حفاظت از محیط زیستشان هستند، مقررات و تسهیلاتی برای استفاده شهروندان از دوچرخه تصویب و اجرایی کردهاند. نمونه اخیرش در کشور خودمان، شرایط و اجازه ورود دوچرخهها به متروی تهران که به تازگی اعلام شده است همچنین نامگذاری روزی در هفته به اسم «سه شنبههای بدون خودرو» و ایجاد ایستگاههای کرایه دوچرخه توسط شهرداریهاست.
براساس آماری که به تازگی منتشر شده است، در شهر اوترخت هلند ۷۷.۸۴ درصد مردم از دوچرخه استفاده میکنند. این شهر کاملا جوان و بیشتر مسیرهای شهری دارای خطوط دوچرخهسواری است همچنین پارکینگهایی برای دوچرخهها در شهر قرار دارد و ۳۳ درصد رفت و آمدهای شهری توسط دوچرخه انجام میشود. امروزه هلند به عنوان پایتخت دوچرخهسواری دنیا، صاحب ۳۵ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مسیر اختصاصی دوچرخه است. پس از اوترخت، مونستر در آلمان، شهری است که ادعا میشود مرکز دوچرخهسواری آلمان است. این شهر رتبه دوم را در جهان دارد و ۶۶.۱۵ درصد مردم از دوچرخه استفاده میکنند. در این فهرست که شامل ۱۰ شهر مختلف جهان است، هشت شهر آن در کشورهای اروپایی هستند. شهرهای دیگر این فهرست شامل آنتورپ در بلژیک، کپنهاگ در دانمارک، آمستردام در هلند، مالمو در سوئد، اوکلند در نیوزیلند، هانگ ژو در چین، برن در سوئیس و برمن در آلمان هستند.
بد نیست بدانیم در کپنهاگ، دوچرخه سواران روزانه حدود ۱۰۲ میلیون کیلومتر در شهر را پدال میزنند. دوچرخه سواری اولویت حمل و نقل آن هاست، زیرا سریعترین و آسانترین راه برای جابهجا شدن است. جالب است بدانیم این مردم یک شبه به این مرحله نرسیده و در طول سالها فرهنگسازی، وضع قوانین و ایجاد زیرساختهای مناسب، این گونه دوستدار دوچرخه شدهاند.
منبع:خراسان
انتهای پیام/