سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

زن بیمار: من درگیر سرطان بودم و عیسی دنبال خوشی با خانم منشی

 زن نگون‌بخت که به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی از همسرش شکایت کرده بود سرانجام سکوتش را شکست.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  زن ۵۳ ساله‌ای که به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی از همسرش شکایت کرده بود با بیان این که در زندگی آشفته ام دیگر حرمت‌ها ریخته و اعتماد‌ها از بین رفته است به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: بعد از آن که در رشته علوم انسانی دیپلم گرفتم دیگر ادامه تحصیل ندادم تا این که «عیسی» به خواستگاری ام آمد.

آن زمان بیست و سومین بهار زندگی ام را پشت سر گذاشته بودم که پای سفره عقد نشستم، اما به خاطر برخی اعتقادات سنتی خانواده ام، عیسی نمی‌توانست در دوران نامزدی رفت و آمد زیادی به منزل ما داشته باشد چرا که برادرهایم مجرد بودند و پدرم اجازه نمی‌داد رفت و آمد زیادی با نامزدم داشته باشم البته سطح فرهنگی خانواده عیسی نیز به همین گونه بود و اعتقاد داشتند که نباید دختر و پسر در دوران نامزدی مدت زیادی را با یکدیگر بگذرانند. اما این گونه افکار و اعتقادات نه تنها از علاقه من به عیسی کم نکرد بلکه این عشق و علاقه روز به روز بیشتر می‌شد تا این که بالاخره با وام و قرض و کمک اطرافیان جشن عروسی ما برگزار شد و زندگی زیر یک سقف را آغاز کردیم.

اگرچه همسرم ابتدا شغل ثابتی نداشت و با هنر نقاشی روزگار می‌گذراندیم، اما زمانی که اولین فرزندم متولد شد عیسی نیز به استخدام یکی از ادارات دولتی درآمد و این گونه زندگی ما صفای دیگری پیدا کرد. خلاصه طی پنج سال، سه فرزند زیبا به زندگی عاشقانه ما لذت دیگری بخشیدند و در همین مدت، اوضاع اقتصادی ما با همه سختی‌هایی که کشیده بودم در شرایط ایده آلی قرار گرفت به طوری که یک واحد آپارتمانی و خودرو خریدیم.

این زندگی شیرین با روابط صمیمانه من و عیسی ادامه داشت تا این که روزی نتیجه آزمایش‌های پزشکی و سونوگرافی نشان داد که به بیماری سرطان مبتلا شده ام. از آن روز به بعد زندگی من در مسیر تغییر ۳۶۰ درجه‌ای قرار گرفت برای درمان بیماری و طی مراحل شیمی درمانی به یکی از بیمارستان‌های تخصصی مشهد مراجعه می‌کردم با توجه به این که بعد از هر بار شیمی درمانی حال بدی داشتم عیسی نیز به همراه من به مراکز درمانی می‌آمد تا کمکم کند. اما در اثنای همین رفت وآمد‌ها متوجه شدم همسرم با منشی یکی از پزشکان مراکز درمانی ارتباط نامتعارف دارد وقتی از اطرافیانم می‌شنیدم که همسرم با زن دیگری در ارتباط است خیلی عذاب می‌کشیدم چرا که به خوبی آن زن را می‌شناختم او از همسرش طلاق گرفته و با داشتن سه فرزند زندگی تلخی را تجربه کرده بود، اما من در این شرایط بیماری سخت انتظار نداشتم عیسی زنی را که چندین سال از خودش بزرگ‌تر است به عقد موقت دربیاورد و مرا با این بیماری تنها بگذارد.

اوایل نمی‌خواستم این موضوع را بپذیرم و خودم را توجیه می‌کردم که احتمالا همسرم به خاطر هزینه‌های زیاد درمان ناراحت است یا ... به همین دلیل هیچ وقت در این باره با همسرم سخنی نگفتم تا این که دو سال بعد وقتی مراحل شیمی درمانی به پایان رسید متوجه شدم که همسرم منزلی را برای آن زن رهن کرده و مخفیانه با او زندگی می‌کند.

دیگر نمی‌توانستم این شرایط را تحمل کنم بنابراین شبی به عیسی گفتم که از ماجرای همسر صیغه‌ای اش اطلاع دارم، اما کاش هیچ وقت این ماجرا را فاش نمی‌کردم چرا که آن شب مشاجره‌ای بین ما شروع شد واز آن به بعد عیسی آشکارا مرا رها می‌کرد و به منزل آن زن می‌رفت کار به جایی رسید که دیگر طی شش ماه حتی یک بار هم نزد من نیامد و تنها مخارج زندگی من و فرزندانش را تامین می‌کرد وقتی صبرم لبریز شد به در منزل هوویم رفتم و کارمان به درگیری کشید به همین دلیل عیسی وقتی از ماجرا مطلع شد آن قدر مرا با مشت و لگد زد که دیگر چیزی نمی‌فهمیدم، ولی‌ای کاش خودم در این حوادث و مشکلات زندگی ام به تنهایی تصمیم نمی‌گرفتم و حداقل با مشاوران آگاه و کارآزموده مشورت می‌کردم تا عشقم این گونه خاکستر نشود. شایان ذکر است، به دستور سرهنگ احمد محتشمی (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) کارشناسان زبده دایره مددکاری اجتماعی با دعوت از همسر این زن به کلانتری بررسی‌های کارشناسی و قضایی را در این باره آغاز کردند.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

برچسب ها: خواندنی ها ، حوادث
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۶
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۰:۴۳ ۱۳ مرداد ۱۳۹۸
امان از دست مردای بی وفا
حنانه
۱۱:۱۹ ۰۴ مرداد ۱۳۹۸
متاسفم بر اینجور مردا
بالاترازفرهاد
۱۳:۳۶ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
چرا زنان ایرانی به ازدواج مجدد همسرانشان این قدر حساس هستند فقط در صورتی حق اعتراض دارند که مردشان از علاقه عاطفی به آنها بکاهد و یا خرجی شان را کم کند
ناشناس
۱۵:۱۵ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
بی عاطفه بی وجدان
سعید
۱۷:۲۳ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
ازدواج دوم زمانی معنا دارد که همسر اول شما موافق آن باشد.
واما ازدواج دوم باعث فروپاشی کانون خانواده می شود. معمولا ازدواج دوم در پی هوس به وجود می آید
آنهایی که مدعی هستند در پی اجرای سنت پیامبر هستند زندگی نامه پیامبر را خوب مطالعه کنند تا بدونند که پیامر تنها دلیلش برای ازدواج بعد از حضرت خدیجه کمک به زنان بی سرپرست وجلوگیری از فروپاشی منزلت اجتماعی بود.
به نظر من اگر بچه هایتان وهمسرتان را دوست دارید کانون خانواده را حفظ کنید.
امان از جادو جنبل که خیلی وقتها گریبان خانواده ها را می گیرد.
ناشناس
۲۱:۱۱ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
ارزش نداره پای چنین مرد پستی بشینی خواهر من
ناشناس
۱۲:۳۷ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
شوهر من هم یک زن دیگز دارد ولی بروش نیاوردم واو خبر ندارد که من می دانم . من هم بهش چیزی نگفتم
از وقتی که رن دوم گرقته خیلی اخلاقش خوب شده غافل از اینکه من مطلع هستم
ناشناس
۱۷:۱۰ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
لایک
ناشناس
۱۳:۵۴ ۰۴ مرداد ۱۳۹۸
دمت گرم
sohrab valipor از تورچی
۱۲:۰۳ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
من نمیدانم منظور این بانو از عشق چیست؟ما مسلمانیم وتابع قانون حیات بخش اسلام .در دین ما اگر مردی بتواند عدالت را بین زنان برقرار کند تا 4 زن ازاد است واین بخاطر دوری از کردار زشت بعضی از مردان است .رفتن جلوی درب دیگران جرم است حتی اگر ان فرد مجرم باشد مگر با دستور قاضی .شما یک مادرید و مادر بسیار مقدستر از این احساسات است بانو
ناشناس
۱۵:۱۶ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
بی وجدانا
ناشناس
۱۱:۰۵ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
شوهر منم بهم خیانت کرده اما هنوز به روش نیاوردم فقط میسوزم و میسازم
ناشناس
۱۲:۵۲ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
ادمی که جلوی ظلم سکوت کنه از ظالم بدتره
برو جلو حقشو بگذار کف دستش قانون و عرف و شرع مدافع تو هستند از چی میترسی که داری می سوزی و می سازی؟
ناشناس
۱۵:۵۷ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
بسوز جانم...
حسین
۱۰:۰۹ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
با سلام تغییر 180 درجه نه 360 درجه
ناشناس
۱۵:۵۹ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
360درجه خوبه بار میگردد به نقطه اول که زندگی خوبی داشتند