وی که علایم مسمومیت شدید داشت، ساعتی بعد تسلیم مرگ شد و یک پدر و پسر که شریک کاری امیر بودند و آنها نیز مسموم شده و وی را به بیمارستان منتقل کرده بودند، تحت درمان قرار گرفتند و ساعتی بعد ترخیص شدند.
آنها گفتند یک باره پس از خوردن ناهار حالشان بد شده است. در حالی که بیمارستان علت مرگ را تشخیص نداده بود، پزشکی قانونی به بررسی جسد پرداخت و علت مرگ را مسمومیت با قرص برنج اعلام کرد. در این میان شریک کاری امیر به نام حبیب تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت:من به همراه پسرم و امیر و پسرش در یک مغازه لوازم خانگی در خیابان بهار با هم کار میکنیم. آن روز ظهر ناهارمان را گرم کردیم و با هم غذا خوردیم. اما پسر امیر به نام افشین دندان درد داشت و غذا نخورد.
ما هنگام خوردن غذا متوجه بوی نامطبوعی شدیم که از آن به مشام میرسید. به همین دلیل غذا را نیمهکاره رها کردیم، اما امیر پس از خوردن چند لقمه یک باره حالش بد شد. با اظهارات این مرد و پسرش پلیس در نخستین گام از تحقیقها به بررسی دوربین مدار بسته فروشگاه لوازم خانگی پرداخت و دریافت دوربین به طرز مرموزی خاموش بوده است. در حالی که پرونده رنگ و بوی جنایی به خود گرفته بود، افشین تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل اعتراف کرد. وی گفت:من و پدرم سالها ست در فروشگاه لوازم خانگی مشغول به کار هستیم. مدتی بود دچار مشکل مالی شده بودم و ۴۰۰ میلیون تومان بدهکاری داشتم. نیمی از آن را در معاملات لوازم خانگی بدهکار بودم و مقداری را هم در قمار باخته بودم. برای فرار از دست طلبکارها میخواستم خودکشی کنم. به همین دلیل به خیابان ناصرخسرو رفتم و قرص برنج خریدم.
وی ادامه داد: آن روز میخواستم با خوردن قرص برنج خودم را بکشم، اما یک باره فکر تازهای به ذهنم رسید. قرص را در غذای پدرم و شریک کاری او ریختم تا پدرم را بکشم. فکر میکردم با مرگ پدرم به زودی میتوانم تمام اموالش را تصاحب کنم. من پس از گرم کردن غذای پدرم و شریک کاری او و پسرش به بهانه دندان درد غذا نخوردم و مغازه را ترک کردم. وقتی به مغازه برگشتم که آنها غذا را خورده و مسموم شده بودند. به دنبال اظهارات افشین برای او کیفرخواست به اتهام قتل پدرش و شروع به قتل شریک کاری او و پسرش صادر شد و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در این میان اولیای دم اعلام رضایت کردند. بدین ترتیب؛ افشین دیروز در حالی که با وثیقه آزاد بود از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد و اتهاماتش را انکار کرد. او خودش را بیگناه خواند و گفت:من آن زمان تحت تاثیر مشکلات مالی دچار افسردگی شده بودم و حالم بد بود به همین دلیل تصمیم به خودکشی گرفتم. من قرص برنج را خریدم و در مغازه گذاشتم تا در فرصت مناسبی آن را بخورم، اما وقتی مغازه را ترک کردم نمیدانم چه کسی قرصها را داخل غذای پدرم و شریک کاری او و پسرش ریخته است. من انگیزهای برای کشتن پدرم نداشتم و تحت فشار روانی به قتل پدرم اعتراف کردم.
منبع:خراسان
انتهای پیام/