اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران به صورت علنی آغاز شد.
لازم به ذکر است؛ هفتم خرداد امسال بود که محمد شهریاری از به قتل رسیدن "میترا استاد" همسر دوم محمدعلی نجفی شهردار پیشین تهران در ساختمانی مسکونی در منطقه سعادتآباد تهران خبر داد.
بررسیها برای شناسایی قاتل توسط ماموران قضایی و انتظامی ادامه داشت تا اینکه عصر همان روز (هفتم خرداد) نجفی با مراجعه به پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد.
نهایتاً علی القاصیمهر؛ دادستان عمومی و انقلاب تهران از صدور کیفرخواست پرونده نجفی به اتهام قتل عمد، حمل و نگهداری سلاح غیرمجاز و ایراد صدمه بدنی عمدی منتهی به جرح (غیرفوتی) با تقاضای اولیای دم مبنی بر قصاص خبر داد.
پرونده پس از صدور کیفرخواست به مجتمع دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال و برای رسیدگی به شعبه نهم دادگاه کیفری یک به ریاست قاضی کشکولی ارجاع شد که شعبه دادگاه ۱۰ روز به وکلای متهم وقت داد تا پرونده را مطالعه و در صورت وجود نقص یا ایراد اعلام کنند.
قاضی کشکولی، رسیدگی به پرونده سعید مرتضوی در ارتباط با تخلفات سازمان تامین اجتماعی، قاتل بنیتا دختربچه هشت ماهه، محمد ثلاث قاتل سه تن از ماموران نیروی انتظامی در جنایت خیابان پاسداران و ... را در پرونده کاری خود دارد.
در ابتدای این جلسه قاضی کشکولی با اشاره به آثار اجتماعی این جرم تذکراتی را به حاضران داد و از رسانهها خواست که بدون نظر مقامات قضایی نقش بازپرس را ایفا نکنند.
وی تصریح کرد: متأسفانه برخی از دستگاههای اجرایی سعی کردند در پرونده دخالت کنند و موجب تشویش اذهان عمومی شدند.
قاضی کشکولی در ادامه گفت: به نماینده دادستان، اولیای دم و وکلایشان تذکر میدهم که اخلاق را در دادگاه رعایت کنند و برخلاف نزاکت سخن نگویند.
وی افزود: این جلسه با حضور متهم محمدعلی نجفی، وکلای او حمیدرضا کرداری، سید محمود علیزاده و لاله عقبایی و همچنین زهرا نجفی فرزند متهم، علیرضا بربری، فرهاد آقازاده، معصومه رشیدیان خبرنگار انصاف نیوز و مسعود استاد برگزار شد.
وی با بیان اینکه اولیای دم در این جلسه حاضر نشدهاند، ادامه داد: عوامل بررسی صحنه جرم سرگرد لیلا اسماعیلی، لیلا عبادی و کارشناس اسلحه و پزشک معاینه جسد در این جلسه حاضر هستند.
در ادامه محمد شهریاری نماینده دادستان و سرپرست دادسرای جنایی به ارائه کیفرخواست پرداخت و گفت: متهم این پرونده محمدعلی نجفی ۶۶ ساله و بازنشسته است که از تاریخ ۸ خرداد ۹۸ به اتهام قتل عمد میترا استاد ۳۶ ساله با سلاح گرم بازداشت موقت شده است.
وی با بیان اینکه نجفی متهم به حمل و نگهداری سلاح و مهمات جنگی غیرمجاز است، ادامه داد: اتهام دیگر او ایراد صدمه غیرمنتهی به فوت در مورخه ۷ خرداد ۹۸ در ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه است.
شهریاری افزود: بر حسب تماس تلفنی با کلانتری شهرک غرب مبنی بر وقوع قتل در آپارتمانی در بلوار خوردین بلافاصله بازپرس ویژه قتل به همراه اکیپ بررسی صحنه به محل جرم اعزام شدهاند.
نماینده دادستان با بیان اینکه در صحنه مشاهده شد که جسد مقتوله در وان حمام به نحوی افتاده که سر به طرف جنوب و پا به سوی شمال است، اظهار کرد: آثار خونریزی از سینه، پهلو و کف دست قابل مشاهده بود و آپارتمان دارای بهم ریختگی بود که ناشی از اسباب کشی بود.
شهریاری با اشاره به کشف دست نوشتهای در بررسی صحنه جرم گفت: در این برگه نوشته شده بود که در طول یک سال و اندی که گذشت سعی کردم بدون خونریزی و با توافق مشکلات را حل کنیم، اما او هیچ نصیحتی را پذیرا نبود و در مورد پیشنهاد من مبنی بر طلاق که گفته بودم حق خود را بگیر، به من گفته بود هدف من انتقام گرفتن از همسر توست. از توهین و تهدیدهای او خسته شده بودم و از آنجایی که دوستان خود را تشویق به ارتباط با مردان اجنبی میکرد و از بعدازظهر همان روز هم با مردان اجنبی ارتباط برقرار میکرد، مهدور الدم بودن او برای من اثبات شده بود.
نماینده دادستان با بیان اینکه با کشف این دست نوشته مشخص شد قتل کار نجفی بوده است، افزود: در صحنه جرم آثار پاشیدن خون و بالش خونی وجود داشت و با بررسی دوربینهای مداربسته مشخص شد همان روز نجفی در حال خروج است و یک کیف هم در دست او وجود دارد.
وی افزود: قبل از خروج راننده نجفی به هویت فرهاد آقازاده به درب واحد او مراجعه کرده و کیف را از آنجا خارج میکند.
شهریاری با اشاره به تحقیقات صورت گرفته از آقازاده ادامه داد: آقازاده در اظهارات خود گفته است که ساعت ۹ و ۲۶ دقیقه نجفی با من تماس گرفت و از من خواست که به آدرس اعلامی بیایم و در ساعتهای مختلفی که در پارکینگ بودم، با نجفی تماس گرفتم که او جواب نداد.
وی با بیان اینکه بر همین اساس به واحد نجفی رفتم و او دو کیف به من داد، افزود: نجفی از من خواست که کیفها را به دخترش زهرا بدهم و دقایقی بعد دوباره تماس گرفت و گفت کیف قهوهای را بیاورید و دوباره کیف را تحویل داد و گفت این را به دخترم بدهید. ساعتی بعد به همراه زهرا نجفی به واحد محمدعلی نجفی در خوردین رفتیم که کسی در را باز نکرد و به همراه پسر میترا استاد وارد واحد شدیم که دیدیم جسد میترا استاد در وان حمام افتاده است.
نماینده دادستان گفت: در بخشی از اظهارات آقازاده آمده است: دیدم شلوارک آقای نجفی خونین است و تصور کردم که مچ پایش زخمی شده است.
شهریاری در ادامه به اظهارات فرزند میترا استاد پرداخت و گفت: به گفته فرزند میترا استاد، او در ساعت ۱۲ و ۲۰ دقیقه به داخل منزل مادرش رفته تا از او پول آژانس بگیرد، اما مشاهده میکند که دو نفر غریبه که یکی از آنها دختر نجفی است، در مقابل در حضور دارند و دختر نجفی در حال گریه کردن است.
وی ادامه داد: وقتی وارد خانه شدم دیدم مادرم داخل وان است و آقای نجفی هم از شب گذشته در آپارتمان مادرم بود و صبح هم که برای امتحان رفتم، در آنجا حضور داشت. مادرم با نجفی درگیری زیادی داشت، اما گفته بود که من اسلحهای ندارم.
نماینده دادستان در ادامه با قرائت اظهارات زهرا نجفی گفت: در روز حادثه آقازاده به منزل ما آمد و دو عدد کیف دستی داد و سپس همراه با آقازاده به آپارتمان میترا استاد آمدیم که پس از مشاهده جسد، وقتی به او دست زدم هنوز سرد بود.
نماینده دادستان ادامه داد: وقتی که به خانه دختر نجفی رفتیم تا از کیف بررسی به عمل آوریم، در داخل کیف ۶ عدد گوشی موبایل بود که دور آن فویل پیچیده شده بود و علاوه بر این دست نوشتهای هم کشف شد که در آن نوشته بود:
میترا از اردیبهشت ۹۶ با عدهای به دیدن من آمد و گفت او کاندیدای شورای یکی از شهرهای اطراف تهران است و من هم او را به دوستانم معرفی کردم که البته او در آن زمان محجبه و چادری بود و بعدها دوباره ملاقاتی با من داشت که در آن مرحله ایجاد علاقه شد و در مورد زندگی خود مطالبی گفت که برخی از آنها راست و برخی دیگر هم خلاف واقع بود.
میترا گفته بود که مسلمان و مطلقه است، اما بعد معلوم شد که با یک کارگردان زندگی مشترک داشته است و بعد از آن هم با یک دیپلمات که او را به عقد خود درآورده بود، ازدواج کرده است و بعد از چند ماه که همسر دیپلمات به موضوع پی میبرد، برادرش که در وزارت اطلاعات کرمانشاه بود رابطه را به هم میزند. سرانجام میترا در تیر ماه به عقد موقت من درآمد و در اردیبهشت ماه هم با مهریه هنگفت و حقه بازی به عقد دائم من درآمد و همانجا مشکلات بیشتر شد.
او از هیچ تهمتی فروگذار نمیکرد و با توهین مرا تهدید به افشای مسائل مختلف میکرد و در مسائل شرعی هم با او مشکلاتی داشتم که در نهایت مرا به این نتیجه رساند که او مهدور الدم است و امیدوارم خدا مرا ببخشد و بازماندگان مرا دعا کنند.
طلاق همسر اولم منتفی است و از باران هم عذرخواهی میکنم.
انا لله و انا الیه راجعون
شهریاری ادامه داد: از مضمون پایانی نوشته این طور برداشت شد که نجفی خودکشی کرده باشد و به سرعت تحقیقات از او آغاز شد، اما همه از او بی اطلاع بودند و در نهایت در عصر همان روز در حالی که اسلحه به همراه داشت به اداره آگاهی شاپور مراجعه کرد و گفت: من با این اسلحه همسرم را به قتل رساندم.
در ادامه شهریاری نماینده دادستان با اشاره به درخواست اولیای دم برای نجفی اظهار کرد: از این رو تقاضای اشد مجازات متهم را داریم.
وی در پاسخ به برخی از انتقادات مبنی بر اینکه رسیدگی به این پرونده با سرعت بالایی انجام شده است، تصریح کرد: تحقیقات این پرونده در طی ۴ روز انجام نشده است، بلکه یک هفته زمان طی کرده و ما به دهها پرونده در این خصوص رسیدگی میکنیم که در کمتر از ۱۰ روز، رسیدگی به آنها به پایان میرسد که پرونده قتل شیرمحمدعلی از آن دسته است و کمتر از ۴۸ ساعت کیفرخواستش به دادگاه ارسال شد.
شهریاری در ادامه قرائت کیفر خواست نجفی گفت: متهم در همان ساعات اولیه اعتراف به قتل کرد، او انگیزه خود را اختلافات خانوادگی اعلام کرده است و به نیروی انتظامی هم گفته بود که خشاب از قبل در اسلحه بوده، اما مسلح نبوده و هنگامی که به طرف حمام رفته، آن را مسلح میکند که کار اشتباهی بوده است.
نماینده دادستان با اشاره به اظهارات متهم در دادسرای جنایی گفت: حدود ۸ ماه عقد موقت و یک سال عقد دائم بین متهم و مقتوله برقرار بوده و به گفته نجفی در تمام این مدت درگیری و جدل داشتهاند.
وی افزود: به گفته متهم مقتوله به تمام اعضای خانواده توهین میکرده و حتی در برخی از موارد، اختلافات منجر به درگیری فیزیکی میشد و چند بار هم سبب ضرب و جرح شده و چند بار هم مقتوله اقدام به چاقوکشی کرده است.
شهریاری با بیان اینکه متهم در اظهارات خود گفته که چند بار به مقتوله پیشنهاد طلاق داده، اما او گفته که باید از همسر اول و دختر او انتقام بگیرد، تصریح کرد: طبق اظهارات نجفی آنها شب قبل از قتل با هم درگیر میشوند و حدود ساعت یک یا دو به خواب میروند و پس از آن که صبح فرزند مقتوله به مدرسه میرود، او مجدد شروع به فحاشی کرده و گفته که میخواهد به حمام و سپس بیرون برود.
نماینده دادستان ادامه داد: به گفته متهم، او از میترا میپرسد که کجا میخواهی بروی؟ که در پی این پرسش مشاجره ادامه مییابد.
وی خاطرنشان کرد: به گفته نجفی مقتوله لباسهای خود را درآورد و وارد حمام شد و من هم اسلحه سازمانی را برداشتم و با یک بالشت به سمت او رفتم تا او اسلحه را نبیند، اما او هنوز وارد وان نشده بود که اسلحه را به او نشان دادم، اما در این لحظه یک تیر از بالشت عبور کرد و سپس چند تیر دیگر هم شلیک شد.
بیشتر بخوانید: بیرون از دادگاه نجفی چه گذشت؟/ اظهارات قاضی، برادر میترا استاد و وکیل شهردار اسبق تهران + فیلم و عکس
شهریاری خاطرنشان کرد: متهم گفت که بعد از شلیک و قتل میترا به سر مزار پدرم در قم رفتم و میخواستم که خودکشی کنم و در ادامه به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و سلاح را داخل کیف به خادم حرم دادم که خادم مرا شناخت و به من گفت که شما میتوانید کیف را به داخل حرم ببرید و پس از زیارت به میدان ۷۲ تن برگشتم و از آنجا به ترمینال جنوب آمدم و سپس خودم را به پلیس معرفی کردم.
وی با بیان اینکه متهم به بازپرس گفته که سلاح از قبل مسلح بوده است، افزود: این در حالی است که به نیروی انتظامی گفته است قبل از رفتن به حمام سلاح را مسلح کرده و به بازپرس هم اعتراف کرده که دست نوشتهها را خودش نوشته است.
نماینده دادستان با اشاره به اعترافات نجفی گفت: او انگیزه خود از قتل را اختلافات خانوادگی عنوان کرده و آلت قتاله هم یک سلاح کمری درتا است که تا ۲۷ بهمن ۹۴ دارای مجوز بوده و بعد از آن تمدید نشده و متهم به این مسئله اعتراف دارد.
نماینده دادستان با بیان اینکه در زمان وقوع قتل هیچ شاهدی در محل حضور نداشته است، ادامه داد: فقط راننده متهم میگوید در زمان بعد از جنایت که کیفها را تحویل گرفته است، مشاهده کرده که پای چپ نجفی خون آلود است و وقتی از او سئوال کرده، او گفته که این اتفاق به خاطر درگیری با میترا بوده است.
شهریاری با اشاره به اظهارات کارشناسان پرونده تصریح کرد: گلوله از فاصلهای بیش از یک متر و کمتر از ۵ متر شلیک شده و بازبینی دوربینهای مداربسته ساختمان نشان میدهد ابتدا در ۷ خرداد ۹۸ فرهاد آقازاده راننده نجفی در ساعت ۱۰ و ۸ دقیقه به داخل ساختمان وارد شده و دو عدد کیف از متهم تحویل گرفته و ساعت ۱۰ و ۱۹ دقیقه هم خارج شده است و ساعت ۱۱ و ۴۳ دقیقه متهم به همراه یک کیف دستی کوچک از ساختمان خارج شده و سپس راننده و دختر او وارد ساختمان میشوند و صحنه قتل را میبینند که هیچ کدام از ساکنان ساختمان هم صدای گلوله را نشنیده بودند، اما صدای درگیری را شنیده بودند.
نماینده دادستان در خصوص انگیزه متهم از قتل، گفت: طبق دست نوشتهای که در منزل متهم به دست آمده، عدم قبول پیشنهاد طلاق، اختلافات خانوادگی و تماس با برخی افراد مقتوله را در نزد متهم مهدور الدم کرده، لذا این موضوع انگیزه قتل او شده است.
وی افزود: متهم در دست نوشته دیگری که از منزل دخترش کشف شد، ارتباط با برخی افراد و تهدید را انگیزه قتل اعلام کرده است.
نماینده دادستان افزود: طبق نظر کارشناسان دست نوشتههای مقتول با دست خط نجفی منطبق شده و او درباره مهدور الدم بودن میترا استاد اعلام کرده در نامهای که به دخترم نوشتم در این مورد توضیحاتی ارائه کردم و چون میدانستم به خاطر قتل تحت فشار قرار میگیرم، عنوان مهدور الدم را به کار بردم تا برای خارج شدن از زیر فشار ابزاری داشته باشم و این موضوع پس از قتل به ذهنم رسید نه قبل از آن.
شهریاری با بیان اینکه متهم در جایی دیگر از پرونده اختلافات زناشویی و دعوا را انگیزه قتل خود عنوان کرده است، گفت: بر این اساس او موضوع مهدور الدم بودن را نفی میکند.
نماینده دادستان با بیان اینکه وکیل نجفی در لایحهای عنوان کرده مقتوله با توجه به دلایلی مهدور الدم است و صرفاً به اظهارات متهم اشاره کرده، گفت: این موضوع قابل پذیرش نیست، زیرا متهم اقرار دارد که هدف از قتل اختلافات خانوادگی بوده و دلایلی بر مهدور الدم بودن مقتول وجود ندارد، اگرچه بررسی ادعای مهدور الدم در صلاحیت دادگاه است.
وی با اشاره به شناسایی افرادی با نامهای حسن، نرگس، فرشته، داوود و جواد افزود: در تحقیقاتی که از این افراد صورت گرفته، همه آنها گفتهاند که به خاطر روابط کاری با مقتوله آشنا بودند، اما هیچ رابطه نامشروعی بین آنها نبوده است.
شهریاری با بیان اینکه متهم اعلام کرده که مقتوله در روزهای آخر قصد افشاگری از طریق مصاحبه با خبرنگار انصاف نیوز را داشته است، گفت: به همین دلیل خبرنگار انصاف نیوز در جلسه امروز حاضر شده و از او تحقیقات لازم به عمل آمده است.
نماینده دادستان خاطرنشان کرد: بر اساس تحقیقات انجام شده از معصومه رشیدیان، او اعلام کرده که به دنبال علت استعفای شهردار تهران بوده و سئوالاتی در این رابطه برای همه وجود داشته است که از طریق یک کانال تلگرامی تلفن میترا استاد را پیدا میکند و در ۱۱ آبان ۹۷ مصاحبهای با او انجام میدهد که قرار بوده در دی ماه ۹۷ هم مصاحبهای دیگر انجام شود که این مصاحبه به زمانی دیگر موکول شد.
وی با بیان اینکه میترا استاد در تاریخ ۶ خرداد تماس میگیرد و برای هفتم قرار مصاحبه میگذارد، گفت: این در حالی است که شب قبل از قتل به خبرنگار پیام میدهد که سفری برای او پیش آمده و نمیتواند مصاحبه را انجام دهد و مصاحبه را به روزی دیگر موکول میکند که این اظهارات دلیل دیگری بر کذب بودن ادعای متهم است.
شهریاری با تأکید بر اینکه انگیزه متهم از قتل تنها اختلافات خانوادگی در یک سال زندگی زناشویی بوده است، تصریج کرد: بلافاصله بعد از معرفی متهم به نیروی انتظامی، اقدامات لازم برای بررسی وضعیت روحی و روانی او انجام شد و طبق اظهارات پزشکی قانونی متهم هیچگونه مشکل روانی در زمان انجام قتل نداشته است، اگرچه سابقهای از افسردگی در گذشته داشته که در این خصوص اقدامات پزشکی لازم انجام نشده است.
نماینده دادستان با بیان اینکه متهم و وکیل او به نظر پزشکی قانونی اعتراض کردند، اظهار کرد: بر این اساس موضوع به هیئت ۳ نفره ارجاع شد و هیئت ۳ نفره نیز نظریه کارشناسان را تأیید کرد.
وی خاطرنشان کرد: اولیای دم که پدر، مادر و فرزند مقتول هستند، همگی در شعبه بازپرسی تقاضای قصاص متهم را کردهاند.
در ادامه جریان برگزاری دادگاه محمدعلی نجفی به اتهام قتل همسر دومش قاضی محمدی کشکولی از وکلای اولیای دم درخواست کرد که در جایگاه حاضر شوند و اظهارات خود را ارائه کنند که یکی از وکلا با حضور در جایگاه خواستار اجرای حکم قصاص برای نجفی شد و گفت: پس از سخنان سایرین صحبتهای خود را ایراد میکند.
در ادامه قاضی از زهرا نجفی دختر محمدعلی نجفی به عنوان نخستین افرادی که پس از وقوع قتل در صحنه حاضر شده بود، درخواست کرد تا در جایگاه حاضر شود و توضیحاتی ارائه کند.
زهرا نجفی دختر محمدعلی نجفی با حضور در جایگاه اظهار کرد: در تاریخ ۷ خرداد آقای آقازاده با دو کیف به خانه ما آمد. در کیف نامهای ۳ صفحهای بود که سبب شد من با همسرم تماس بگیریم و در نهایت با آقای آقازاده به منزل پدرم در برج دوبرال شهرک غرب رفتیم.
زهرا نجفی با بیان اینکه هنگام رسیدن از آقای آقازاده خواستم که چند بار زنگ منزل را بزند، تصریح کرد: پس از آن که چند بار زنگ زدیم و کسی پاسخگو نبود، در نهایت با کلید در را باز کردیم و همانجا از آقای آقازاده خواستم که خانم استاد و پدرم را صدا بزند که همان لحظه پسر خانم استاد از راه رسید و آقای آقازاده به سمت اتاق خواب و سرویس بهداشتی رفت.
وی افزود: در همین حال همسر من به دنبال آقای آقازاده رفت و من هم به دنبال او رفتم که سرانجام با جسد خانم استاد مواجه شدیم که وقتی به بدن او دست زدم فهمیدم بدنش سرد است.
زهرا نجفی در پاسخ به درخواست قاضی کشکولی مبنی بر اینکه نحوه اطلاع از موضوع را تشریح کند، گفت: حدود ساعت ۱۲ به منزل پدرم رسیدیم و پسر خانم استاد هم همان موقع رسید و به ترتیب آقای آقازاده، همسرم و من با جسد روبرو شدیم و بر اساس دست نوشته پدرم که گفته بود انالله و انا الیه راجعون ترجیح دادم فوراً به منزل او بروم، زیرا میترسیدم که خودش را کشته باشد.
دختر نجفی با بیان اینکه من و همسرم با یک خودرو و آقای آقازاده هم با خودرویی دیگر به سوی منزل پدرم رفتیم، تصریح کرد: آقای آقازاده به ما گفته بود که پدرم را با شلوارک خونی دیده و نگران بود که برای او اتفاقی افتاده باشد.
در ادامه قاضی با اشاره به عکسی که از صحنه جرم گرفته شده از دختر نجفی پرسید: طبق این عکس جسد به هم نخورده، اما پس از آن جسد جابجا شده و شما باید بگویید که چه کسی عکس را گرفته است.
زهرا نجفی در پاسخ به قاضی گفت: هنگامی که همسرم به بالین خانم استاد رسید، متوجه تیر خوردن او نشده بود، لذا با اورژانس تماس گرفت که اورژانس گفت او را به روی زمین بخوابانید و در این هنگام من عکس گرفتم تا نشان دهم خانم استاد در حالت نشسته بوده و ما به خاطر اعلام اورژانس او را جابجا کردهایم.
زهرا نجفی با تأکید بر اینکه همسرم در ابتدا متوجه تیر خوردن خانم استاد نشده بود، تصریح کرد: برای همین طبق دستور اورژانس شروع به ماساژ قلبی کرد و من روی سینه خانم استاد نقطه گردی را دیدم که در حین ماساژ از آن خون خارج میشد و دیدم که دو پوکه بر زمین افتاده و در این لحظه بود که متوجه تیر خوردن خانم استاد شدم و از همسرم خواستم که ماساژ را ادامه ندهد.
دختر نجفی با تأکید بر اینکه کسی غیر از ما جسد را ندید، گفت: پسر خانم استاد تلاش زیادی کرد تا جسد مادرش را ببیند، اما همسرم مانع شد تا مهیار این صحنه را نبیند و من هم از او خواستم که پسر استاد را به بیرون ببرد.
وی افزود: مقداری خون داخل وان و کف حمام وجود داشت که البته خشک شده بود و زمانی که اورژانس رسید گفت این اتفاق مربوط به ۲ تا ۳ ساعت قبل است.
در ادامه قاضی از دختر نجفی پرسید که آیا جسد برهنه بود؟ که او در پاسخ گفت: حوله سفیدی روی جسد کشیده شده بود.
قاضی کشکولی در ادامه به زهرا نجفی گفت: در عکس بالشت روی جسد است.
زهرا نجفی در پاسخ به او گفت: بالشت روی جسد نبود و در کف حمام افتاده بود.
پس از آن که اظهارات دختر نجفی در جلسه محاکمه پدرش به پایان رسید قاضی کشکولی از علیرضا بدری داماد محمد علی نجفی خواست که در جایگاه حضور یابد و مشاهدات خود از صحنه قتل را تشریح کند.
داماد نجفی با بیان اینکه حدود ساعت ۱۰ صبح روز حادثه در محل کارم مشغول بودم، گفت: در این زمان همسرم با من تماس گرفت و گفت اتفاق بدی افتاده و باید هرچه سریعتر خودم را به خانه برسانم، لذا از محل کار به خانه رفتم و دیدم که آقای آقازاده (راننده نجفی) با حالی پریشان در منزل ماست و همسرم گفت بابا نامهای داده که در آن نوشته انالله و انا الیه راجعون.
وی افزود: به سرعت نامه را ورق زدم و دیدم که آقای نجفی در آخر نامه عذرخواهی کرده و طلب حلالیت کرده است.
داماد نجفی تصریح کرد: پس از خواندن نامه همراه با همسرم و راننده آقای نجفی به منزل خانم استاد رفتیم که حدود ساعت ۱۲ به آنجا رسیدیم و از آقای آقازاده خواستم که در بزند، زیرا گمان میکردم که آقای نجفی دچار مشکل شده و برای خانم استاد هم اتفاقی رخ داده باشد.
علیرضا بدری با بیان اینکه پس از ورود به منزل خانم استاد ابتدا آقای آقازاده به داخل رفت، گفت: با فریاد او از ماجرا باخبر شدیم و در همان زمان پسر خانم استاد با پوشهای که در دست داشت، وارد خانه شد و ما فکر کردیم که از ساختمان نامهای آورده است.
وی با بیان اینکه من و همسرم او را نمیشناختیم، ادامه داد: در این هنگام راننده آقای نجفی او را به ما معرفی کرد و مهیار هم گفت بابا، مادرم را کشته است. او خون کف حمام را دید و من هم سعی کردم که او داخل نشود و به او گفتم که حال مادرت خوب است و در نهایت او را از خانه بیرون بردیم.
داماد نجفی با اشاره به سوراخ کوچکی که روی سینه استاد وجود داشت، اظهار کرد: با توجه به این موضوع ابتدا فکر کردیم که خانم استاد خودکشی کرده است، لذا با اورژانس تمام گرفتم و گفتم اینجا پر از خون است و اپراتور اورژانس گفت که او را طوری بخوابانید که سرش در راستای پایش باشد.
بدری با بیان اینکه خانم استاد به وان چسبیده بود و به سختی جابهجا میشد، افزود: با کمک زهرا او را جابهجا کردیم و اپراتور اورژانس هم گفت که ماساژ قلبی را شروع کنیم و من در حین ماساژ قلبی متوجه شدم از سوراخ ایجاد شده بر روی سینه خانم استاد خون بیرون میآید و همسرم هم متوجه شد که خانم استاد تیر خورده و از من خواست ادامه ندهم و در نهایت تماس ما با اورژانس به پایان رسید و یک واحد خودرویی و موتوری اورژانس به محل حادثه آمد.
در ادامه قاضی کشکولی از داماد نجفی خواست که درخصوص نامه نجفی و مشاهداتش توضیحاتی ارائه دهد که او گفت: این نامه در سه برگ و شش صفحه بود که من به سرعت آن را ورق زدم و در انتهای نامه دیدم که آقای نجفی طلب حلالیت کرده است و هنگامی که اورژانس به محل حادثه رسید گفتند که جسد دچار جمود شده است.
داماد نجفی در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه آیا شما از اختلاف استاد با نجفی اطلاع داشتید؟ گفت: تا حدی در جریان بودم. مدتی بود که ارتباط من و همسرم با آقای نجفی قطع شده بود و در چند تماس که آقای نجفی با من داشت، متوجه اختلاف شدیم.
وی در خصوص علت اختلافات ادامه داد: یکبار خانم استاد را هنگام نمایش فیلمی در باغ کتاب همراه آقای نجفی دیدم که یک مانتوی سرخابی پوشیده بود که مناسب آن مراسم نبود.
وی افزود: حدود ساعت ۷ تا ۱۰ صبح روز قبل دوباره خانم استاد را در برج میلاد دیدم که کاملا محجبه بود و این اختلاف پوشش برایم سوال شد و از مدیرعامل برج پرسیدم که این خانم کیست که در ردیفهای اول نشسته و او پاسخ مناسبی به من نداد.
داماد نجفی با بیان اینکه بعدها خانم استاد با من تماس گرفت و صحبتهایی کرد که اصلا جالب نبود، تصریح کرد: او به من گفت تا تو باشی درباره زن مردم و پوشش آنها سوال نکنی و گمان میکنم که دلیل مشکلش با من همین موضوع بود.
در ادامه قاضی کشکولی از داماد نجفی پرسید که چرا در دو مراسم برج میلاد و باغ کتاب حضور یافته بود؟ گفت: در آن زمان نجفی شهردار بود و ما به دعوت او در این برنامه شرکت کرده بودیم.
داماد نجفی در پاسخ به سوال قاضی کشکولی مبنی بر اینکه آیا تا زمان معرفی نجفی به مراجع انتظامی با او تماس داشتید؟ گفت: خیر، اما نگران سلامتی او بودیم و میدانستیم که سابقه خودکشی دارد.
وی با اشاره به اینکه حدود ساعت ۷ عصر در منزل مادر همسرم بودیم که آقای نجفی تماس گرفت، افزود: او در این تماس گفت که میخواهد خودش را با رفتن به اداره آگاهی شاپور معرفی کند و گفت که حالش خوب نیست و با شماره شخصی تماس نگرفته بود که ما هم با آن شماره تماس گرفتیم و راننده آقای نجفی به ما پاسخ داد و از او پرسیدیم که آقای نجفی را کجا پیاده کردی؟ که گفت: مقابل آگاهی شاپور پیاده کردم.
داماد نجفی با بیان اینکه پس از این تماس به اداره آگاهی شاپور مراجعه کردیم، گفت: از سرباز آنجا پرسیدیم که آیا آقای نجفی خودش را به آگاهی معرفی کرده که آنها اظهار بی اطلاعی کردند که در نهایت از کانالهای تلگرامی باخبر شدیم که خودش را به پلیس معرفی کرده است.
در نهایت قاضی کشکولی از داماد نجفی پرسید که چه کسی در این تماس با آقای نجفی صحبت کرد؟ که او گفت: همسرم تلفن را برداشت و با گذاشتن صدا بر روی بلندگو ما هم از ماجرا باخبر شدیم.
در پایان قاضی کشکولی ختم جلسه دادگاه را اعلام کرد و گفت: برای جلسه بعد حضور اولیا دم ضروری است.
انتهای پیام/
نظر من قصاص تنها راه برای خانواده اش مانده هست
مطرح شده 9 ماه صیغه و بعد از آن یکسال عقد دائم بوده اند.آیا در این 9 ماه اختلاف نداشته اند؟ا/ر داشتند چرا ازدواج کردند-یکسری مسایل ممکن هست پشت این ازدواج باشد.
مورد دوم این که راننده در مرحله دوم پس آوردن کیف چه چیزی را برگردانده؟آیا اسلحه در منزل نبوده و اسلحه را آورده تا قضیه را تمام کند؟مسیر ها و رفتار های راننده در این قضیه مهم است.
سوم آن که بعد از قتل جسد مورد ضرب و شتم جزیی قرار میگیرد-اگر اینطور بوده دو حالت دارد.یا هدف از این کار این بوده که مشکل روانی را به نمایش بگذارند یا اینکه چون قبل از قتل درگیری و آثار آن موجود نبوده صحنه سازی این قضیه صورت بگیرد.
بصورت کلی این یک قتل عمد است و بدون شک یک جریان و قضایای پشت این قتل نهفته است که ممکن است یک سر نخ بتواند همه این راز ها را بر ملا کند.
و من الله توفیق
،،،،،ننگ به چنین زنهایی
به راستی هیچکس از دست نفس اماره در امان نیست....
خدایا به همه ما رحم فرما.
خدا عاقبت همه را ختم به خیر کند
قاتل زن خودش از آب در آمد
از همون روز اول که اومد شورای شهر متوجش شدم امیداورم بیارینش در ملاء عام آدمش کنید
از بستگان قاتل هستی؟
چرا که اگر راست می گفتی این را در دادگاه ثابت می کرد
حال اگر در صحنه جنایت مرد و زن را جفت می کشت می گفتیم راست گفته ولی به نظر این یک نوع تهمت است
باید شکنجه اش کنند
بعد گفتند مقتول پرستو بوده
بعد گفتند اعتراف اجباری بوده
بعد گفتند فرد سومی قاتل هست
بعد...
حالا که نزدیک دادگاه شده میخواهند به هر طریقی حتی با پیشنهاد رشوه 8 میلیارد تومانی نجاتش دهند!
قضاوت ناحق جایی بود که یه عده به این خانم هزار و یک تهمت زدن تا نجفی رو تبرئه کن...چه جالبه الان اخلاقی شدید! ظاهرا خانواده مقتول بدهکار شما هم شدن!
گلستان می کرد؟؟ خیلی بی انصاف هستید.