همین ماه گذشته ترامپ با سواستفاده از اختیارات اضطراریاش یک محموله تسلیحاتی ۸ میلیارد دلاری را به عربستان سعودی و امارات متحده عربی تحویل داد و توجیهش هم جالب بود: خطر فزاینده ایران! واقعاً خطر اصلی کجاست؟ ایران یا عربستان؟ یا آمریکا؟
فروشندگان سلاح به عربستان میدانند که …؟
این پرسشی است که نیک والش در سیانان، اندرو اگزوم در آتلانتیک و ترا و دورماینی در پایگاه اندیشکده کِیتو بدان پاسخ گفتهاند:
۱- عربستان با رقبای آمریکا همکاری نظامی دارد
به نظر والش، ریاض در فضای دوستانه در روابطش با ایالات متحده سواستفاده میکند و همزمان برای توسعه برنامه موشکهای بالستیکش با چینیها همکاری میکند. این یکی از اطلاعات محرمانهای است که از کنگره درز کرده است. اینکه حجم انتقال تسلیحات و فناوری تا چه حد بوده مشخص نیست، اما از کشوری که قصد دارد برتری نظامیاش در منطقه تثبیت شود، هر چیزی برمیآید.
۲- سعودیها دنبال فناوری هستهای هستند
والش مینویسد اگر چه نشانهای دال بر تلاش سعودی برای دستیابی به سلاح هستهای وجود ندارد، اما کنجکاوی آنها برای دستیابی به فناوری هستهای غیرقابل انکار است. حتی بنسلمان رسماً اعلام کرد که در برابر خطر هستهای شدن ایران، عربستان نیز هر چه زودتر بدان دست خواهد یافت. یک رآکتور آرژانتینی در نزدیکی ریاض بنا شده و سعودیها با شرکتهای مختلف آمریکایی مذاکره کردهاند.
این شرکتها تا کنون ۷ مجوز برای انتقال دادههای حساس از دولت آمریکا درخواست و دریافت کردهاند که دو مورد از آن دقیقاً در اوج روزهای انتقاد از ریاض در ماجرای قتل خاشقجی بوده است.
۳- ریاض نتوانسته اهداف آمریکا را برآورده کند
دولتهای آمریکایی به ویژه اوباما و ترامپ که بزرگترین قراردادهای تسلیحاتی را با ریاض امضا کردهاند، هدف خود را ایجاد موازنه قوا در منطقه در مقابل قدرت فزاینده ایران عنوان میکنند. حتی اگر این توجیه را بپذیریم، تا چه حد کشورهای خریدار توانستهاند از این تسلیحات برای هدفی که آمریکا میخواهد بهره گیرند؟
اندرو اگزوم در آتلانتیک نوشته است «برای من مشخص نیست آنچه طی سه دهه گذشته برای تقویت توانمندی نظامی متحدانمان در خلیج فارس انجام دادهایم، تا چه حد منافع آمریکا را تأمین میکند؟». به نظر او امنیت کشتیرانی کمترین کاری است که این کشورها میتوانستند برای ایالات متحده تأمین کنند، اما چرا بعد از چند دهه همچنان باید ناوگروه آمریکایی به منطقه بیاید؟ چرا در شرایطی که ایالات متحده نیازمند تقابل با چین در حاشیه اقیانوس آرام است، هنوز باید دهها هزار نیروی آمریکایی درگیر غرب آسیا باشند؟
او که خود معاون دستیار وزیر دفاع در امور خاورمیانه بوده است میگوید تا سال ۲۰۱۷ میلادی ۳۵ هزار نیروی آمریکایی تنها در کشورهای حاشیه خلیج فارس بودهاند! آیا این به معنای ناکارآمدی سیاستهای گذشته در تقویت توانمندیهای نظامی سعودی و کشورهای همراستا با آن نیست؟
توزیع فروش تسلیحات آمریکایی در جهان در سالهای ۲۰۰۲-۲۰۱۶،
۴- فروش تسلیحات آمریکایی در هر منطقهای پیامدهای ناخواسته دارد
ظاهراً ایالات متحده از این پیامدهای ناخواسته هیچ بیمی ندارد. با توجه به بُعد مسافت نیز انتظار دیگری از واشینگتن نمیرود. اما تحلیلگران اندیشکده کِیتو هشدار دادهاند هر محموله تسلیحاتی که فروخته میشود، بسته به کشورِ دریافتکننده و همسایگانش یک زنجیره پیامدها را شکل میدهد که کنترل آن تا انتها در قدرتِ پیشبینی ایالات متحده نیست.
کمترین پیامد ناخواسته، راهانداختن یک رقابت تسلیحاتی است.
از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۵ میلادی خریداران سلاح آمریکایی که عضو ناتو نبودهاند، بیش از کشورهای دیگر در معرض حمله قرار گرفتهاند، زیرا بیش از دیگران با اعتماد به نفس کاذب به تنشزایی با دول دیگر پرداختهاند.
فروش سلاح به تداوم فساد و نقض حقوق بشر در کشورهای خریدار کمک کرده است و بعضاً از همان تسلیحات برای سرکوب شهروندان خود استفاده کردهاند.
در برخی موارد کشور خریدار پس از مدتی به دشمن یا دولتِ متخاصم با آمریکا تبدیل شده است.
تسلیحات آمریکایی در نقل و انتقالات به دست گروههایی میافتد که نهایتاً از آن علیه سربازان آمریکایی استفاده میکنند، مانند آنچه در پاناما، هائیتی، افغانستان، عراق و سوریه رخ داد.
حتی آموزشهای نظامی از سوی ارتش آمریکا به کودتاهای نظامی منتهی شده است که نمونههای آن در سالهای اخیر، هندوراس، مالی و مصر است.
اصلاً منافع مردمی که در مناطق پُرمنازعه جهان زندگی میکنند چه میشود؟
خود آمریکاییان از قربانیان فروش سلاحهای آمریکایی در غرب آسیا هستند...
از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۰ میلادی ۳۵% از کشورهایی که در حال نزاعِ سخت بودهاند، از آمریکا تسلیحات سنگین دریافت کردهاند و ۵۹% نیز تسلیحات سبک. ۵ کشور که بالاترین میزان ریسک را داشتهاند از سال ۲۰۰۱ تا کنون به طور متوسط هر یک ۱.۸ میلیارد دلار تسلیحات از آمریکا خریدهاند: لیبی، عراق، یمن، جمهوری خلق کنگو و سودان. عربستان که در رتبه دومِ ریسک قرار دارد از آن سال تا کنون در یمن، تونس و سوریه دخالت نظامی کرده و تنشهای جدی با قطر و ایران دارد.
جمعبندی
در شرایطی که منطقه دچار منازعات مختلف است، فروش تسلیحات به کشوری که تشنه برتری نظامی است و چیز زیادی در مورد استفاده از این تسلیحات نمیداند، چه پیامدی جز افزایش تنش دارد؟ آیا هدف آمریکا همین افزایش تنش در غرب آسیا به سود شرکتهای تسلیحاتی است که در کاخ سفید نفوذ دارند؟
در بسیاری از موارد فروش تسلیحات آمریکایی مقدمه تنشزایی در منطقه و نهایتاً ورود فاتحانه آمریکا به عنوان منجی، ولی در واقع با قصد مداخله و تأمین منافع آمریکا در مناطق مختلف جهان شده است، از آمریکای مرکزی تا غرب آسیا. با همه این تفاصیل، آیا خریداران تسلیحات آمریکایی به ملتهای منطقه خود خیانت نمیکنند؟
منبع: مشرق
انتهای پیام/