ظهر دومین روز تابستان و ساعت حدودا ساعت ۱۲ و ربع؛ ماشین را با مصیبت در محدوده قوه قضائیه پارک کردم و به سمت ساختمان ریاست قوه براه افتادم.
چند قدمی بیشتر نرفته بودم که عرق از سر و صورتم روان شد. هوا بس ناجوانمردانه گرم بود. در راه فکرم درگیر مصاحبه زنده آن شب با جناب رئیسی بود و قرار بود ساعت دوازده و نیم خدمت ایشان برسم تا فضای کلی مباحث را به ایشان بگویم و اگر نکتهای هست بشنوم. لحظه شماری میکردم تا وارد ساختمان شوم تا حداقل سوزش آفتاب را کمتر احساس کنم.
بیشتر بخوانید:#رئیسی/ این اقدام بت ترس حضور بین مردم را شکست
گرما به حدی بود که فکرم ناخوداگاه به سمت باد خنک کولر در دفتر کار اقای رئیسی میرفت. بلاخره رسیدم و بعد از ورود و احوال پرسی گفتگوی ما شروع شد، اما خبری از باد خنک نبود! هوای اتاق فقط چند درجهای خنکتر از بیرون بود. یواشکی نگاهی به دوروبر انداختم دیدم دو عدد اسپیلت بزرگ هست، اما خاموش. چند نفر هم از خود قوه قضائیه حاضر بودن که مشخص بود گرمشان است، ولی با خاموشی اسپیلتها در دفتر رئیس عادی برخورد میکردند.
دردسرتان ندهم نصف حواس من در این جلسه صرف این شد که رئیس یک قوه مهم کشور صرفه جویی در مصرف برق را چنان رعایت میکرد که کمتر شاهد ان بودم. دقیقتر که نگاه کردم روشنایی هم در حد ضرورت و با حداکثر صرفه جویی استفاده میشد. ان روز صحبتی نکردم، اما امروز این را مینویسم تا حداقل سایر کارکنان قوه قضائیه یقین داشته باشند اتاق ریاست قوه از اتاق انها در تابستان گرمتر است و حداکثر هم دیگران بدانند و اگر تمایل داشتند رعایت کنند. اتاق ابراهیم رئیسی گرمترین اتاق یک مسئول در تابستان بود که من تجربه میکردم.
امید قالیباف
منبع: فارس
انتهای پیام/
بقیه اقازاده ها هم یاد بگیرند
که تحت فشاریم
دهکده آبی گرمدره اصلا شئون اسلامی رو رعایت نمیکنه و اونجا خواننده زن دارن و مدیرش دیبا خانم هم بهم گفت وقتی مشتریها میخوان باید داشته باشیم .
واقعا مثل داغ تو دلم موند . تروخدا رسیدگی کنین
3000 میلیارد
12000 میلیارد
8000 میلیارد تومان با اینها چند ساعت یک کولر گازی را میشه روشن نگه داشت؟
شما با این منطقتون اگه مسئول میشدید چی میشد
از خداوندمتعال توفیقات بیشتری را برای ایشان خواستاریم.