احسان محمدی- چندسال پیش، دوستی سراسیمه زنگ زد و گفت همین الان در تبلیغ تلویزیونی برای فروش واحدهای یک مجتمع تجاری او را هم نشان دادهاند که مشغول قهوه خوردن در کافیشاپ مجتمع است.
عموم مردم از اینکه تصویرشان به این صورت بارها از رسانهای پخش شود خوشحال میشوند، اما نکته ماجرا این بود که بزرگوار تنهایی کافیشاپ نرفته بود. گفت قصد ازدواج و آشنایی بیشتر با کسی داشته، ولی رابطهشان به نتیجه نرسیده و حالا با فرد دیگری ازدواج کرده و به او گفته تو عشق اول و آخر همه زندگیم هستی!
درخواست کمک داشت و اینکه چطور میتواند مانع از بازپخش ویدئو شود. تبلیغ را دیدم، از طبقات بالا فیلمبرداری میکردند، در گوشهای از فضای عمومی وسط مجتمع که به عنوان کافی شاپ از آن استفاده میشد نشسته بودند و چندان آشکار نبود برای همین ماجرا ختم به خیر شود. اما استرسی که او کشید تا مدت پخش این تبلیغ به پایان برسد کُشنده بود. هر روز در سایتها و خبرگزاریها، روزنامهها و شبکههای اجتماعی عکسهای بسیار زیادی منتشر میشود.
بیشتر بخوانید : شاهکار جدید سایت دیوار/ انتشار عکسهای خصوصی مردم به عنوان گمشده!
«عکس و ویدئو» تکمیلکننده خبر هستند برای همین عموماً مطالبی که در تیتر آن «+عکس» بیاید بیشتر کلیک میخورند. هر چه موضوع داغتر، اشتیاق برای دیدن عکس و ویدئو بیشتر.
اینستاگرام به عنوان کشوری یک میلیارد نفری بر پایه همین اشتیاق به دیدن عکس و ویدئو بنا شده و به زودی حتی از فیسبوک هم سبقت میگیرد. اما یکی از نکاتی که بسیاری از کاربران از آن اطلاع ندارند این است که آیا دیگران حق دارند عکس آنها را بدون اجازه منتشر کنند؟ وقتی در مترو، خیابان، موزه یا رستوران هستیم چطور؟
بسیاری بعد از انتشار ویدئوی ستاره اسکندری گفتند که او حق دارد به خاطر اینکه بیخبر سوژه فیلمبردار شده از او شکایت کند. اما آیا این عمل ممکن است؟ پلیس فتا هر روز با پروندههایی از این دست برخورد میکنند که موضوع آن انتشار عکس و ویدئو بدون اجازه قربانیان بوده و متهمان میگویند نمیدانستیم جرم است!
سال گذشته کامبیز نوروزی، حقوقدان و کارشناس رسانه در نشست «حقوق حرفهای فتوژورنالیسم در ایران» به صورت مفصل در مورد این حق و حقوق صحبت کرد که دانستن آن برای همه ما که هر روز دانسته و ندانسته در معرض هزاران دوربین عکاسی و گوشی تلفن همراه قرار داریم الزامی است.
آنچه میخوانید خلاصه این نشست است:
عکاسی در «فضاهای عمومی»:
استادیومهای ورزشی، خیابان، سازمانها و شرکتهای دولتی، راهروی وزارتخانهها فضای عمومی محسوب میشود عکاس میتواند در این فضاها بدون کسب اجازه از دیگران عکاسی کند.
فضای عمومی، فضایی است همه افراد میتوانند در آن وارد شوند. مانند پارکها، مجتمعهای تجاری، فرودگاه، ترمینال، اتوبوس، مترو و ..
عکاسی در «فضاهای نیمه خصوصی، نیمه دولتی»:
رستوران، سالن تاتر، سالن کنسرت، سالنهای ورزشی از نظر مقررات قانونی اداره اماکن، مکانهای عمومی تعریف میشوند، اما در واقع نیمهخصوصی و نیمهعمومی هستند. ورود به فضاهای نیمه خصوصی برای عکاسی باید با اجازه انجام شود.
خانه، اتومبیل و چهره افراد فضاهای خصوصی هستند که عکاسی به صورت مطلق ممنوع است. عکسبرداری از مکانهای نظامی و امنیتی شامل کلانتری، پادگان، زندان و ساختمانهای وزارت اطلاعات و مکانهایی که تابلو هشدار «عکاسی ممنوع» دارد از نظر حقوقی و قانونی ممنوع است.
عکاسی از «سلبریتی ها»:
افرادی که بنا به انتخاب مستقیم و غیرمستقیم عمومی به منزلتهای بالای رسمی وغیررسمی رسیدند دارای حریم خصوصی مترادف با مردم عادی نیستند و مسایل مالی آنها و بسیاری از موارد دیگر مطلقا حریم خصوصی نیست. ورزشکاران، سلبریتی ها، مسئولین و افراد سیاسی، چون در تعامل با جامعه هستند و به منابع قدرت نزدیک هستند، قابلیت الگو سازی دارند و برهمین اساس حق نظارت بر این افراد برای رسانه محفوظ است.
عکاسی از چهره افراد:
عکاسی از چهره افراد منوط به اجازه فرد است و یکی از مهمترین مشکلاتی که عکاسان خیابانی با آن روبرو هستند عکسبرداری از چهره افراد در جامعه است. هر عکاسی تنها با اجازه میتواند فردی را در سوژه کانونی عکس خود قرار دهد ولی در تصاویری که تعدد چهره افراد به نحوی است که به صورت دقیق قابل شناسایی نیست نیازی به اجازه ندارد.
اما در تمامی متینگهای سیاسی و مدنی عکاسی از چهره افراد بلامانع است. برخورد حقوقی با عکسبرداری از چهره افراد در برخی فضاها مستثنا است که میتوان به فضاهایی اشاره کرد که افراد برای تظاهر و نمایش در آن مکانها حضور پیدا کرده اند که در مباحث حقوقی چنین تعریف شده است که «از حق بر چهره خود اعراض کرده است» و حتی برخی آرایشها هم برای جلب توجه انجام میدهند.
بر این اساس وقتی در خیابان راه میروید، دست کسی را گرفتهاید، سیگار دود میکنید، گوشهای خوابتان بُرده، مشغول پرتاب کردن زباله به خیابان هستید، با کسی گلاویز شدهاید، در یک فروشگاه مشغول خرید هستید، به گربهای غذا میدهید، دست پیرمرد ناتوانی را گرفته اید و برای گذر از خیابان کمکش میکنید و ... باید بدانید که ممکن است سوژه یک عکاس شوید و چند دقیقه بعد عکس تان در شبکههای مجازی دست به دست شود.
نکته اینجاست که بسیاری از مردم و برخی از عکاسان به این حق و حقوق قانونی اشراف ندارند و هنوز به صورت مشخص و روشن توضیح داده نمیشود. عدهای که آبرویشان به خطر میافتد هم نمیدانند چطور و به چه کسی شکایت کنند.
توصیه کلی «از کسی عکاسی نکنید» هم بر اساس توضیحات این حقوقدان محل نقد است، آیا میان عکاس (دارای مجوز و کارت عکاسی) با کسی که با تلفن همراه عکس و فیلم میگیرد تفاوتی وجود دارد؟ آیا اگر کسی از یک چهره سیاسی هنگام یک تخلف عکس و فیلم گرفت، از مصونیت برخوردار است؟ و ... لازم است به منظور تضیع حق عمومی و همینطور عدم محدودیت برای کار عکاسان، آگاهی عمومی در این باره افزایش پیدا کند.
روشن است که این روزها در خانه شیشهای به سر میبریم. حریم خصوصی هر روز کوچکتر و کوچکتر میشود، به همین خاطر باید بیش از هر زمان دیگری مراقب پیرامون مان باشیم، البته اگر گوشیهای موبایل اجازه بدهند موقع رد شدن از خیابان سرمان را بالا بگیریم و متوجه ماشینی که به سمتمان میآید بشویم!
منبع : عصر ایران
انتهای پیام/