سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

همه چیز درباره فوتبالیستی که بدنام‌ترین گل تاریخ فوتبال را زد / مارادونا: فوتبال رستگاری من بود!

دیگو مارادونا فوتبالیستی بود که شاید مشهورترین و بدنام‌ترین گل تاریخ فوتبال را در یک مسابقه به ثمر رسانده است. مارادونا برای بسیاری از مردم ناپل و آرژانتین خدا بود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، باورنکردنی است که دیگو مارادونا، اعجوبه دنیای فوتبال آرژانتین و جهان فرصتی برای تبدیل شدن به بهترین فوتبالیست نسل خودش یافت. اما هنوز هم، در مدت ۷ سال حضورش در تیم ناپولی، مارادونا موفق شد تیم بی نام و نشان باشگاهی را نه یک بلکه دو بار به مقام قهرمانی کشور رسانده، همراه با آرژانتین قهرمان جام جهانی شده و ۴ سال بعد حتی نزدیک بود که از این عنوان نیز دفاع نماید. او فوتبالیستی بود که شاید مشهورترین و بدنام‌ترین گل تاریخ فوتبال را در یک مسابقه به ثمر رسانده است. مارادونا برای بسیاری از مردم ناپل و آرژانتین خدا بود.

اما یا قهرمان می‌میرید یا آن قدر زندگی می‌کنید که خود را در قالب یک شخصیت شرور می‌بینید. این همان اتفاقی بود که در مورد دیگو مارادونا رخ داد و زندگی شخصی نابسامانش، تلاش‌ها و موفقیت او در درون زمین را تحت تاثیر قرار داد. اکنون بعد از دهه‌ها دشمنی و دوری کردن از مردم، این افسانه آرژانتینی داستان زندگی خود را بازگو کرده تا گفتمان خود را در اذهان عموم مردم ثبت نماید. آصف کاپادیا مستند ساز بریتانیایی برنده جایزه اسکار، فیلمی در مورد مدت زمان حضور ستاره آرژانتینی در شهر جنوبی ایتالیا، ناپل، ساخته که علیرغم زیبایی هایش به نظر می‌رسد که چهره‌ای ملایم‌تر از واقعیت این بازیکن افسانه‌ای در طول دوران حضورش در ناپولی ارائه داده است.

فیلمی اعترافی

از لحاظ بصری، این فیلم مستند با عنوان «دیگو مارادونا» به طور کامل بر اساس ویدیو‌های آرشیوی مستند و بیشتر آن از ۵۰۰ ساعت گنجینه ویدیویی که توسط خورخه سیترزپیلر، مدیر برنامه‌های آن دوران دیگو مارادونا، در دهه ۸۰ برای ساخته یک مستند ناتمام گرفته شده بود می‌آید. مارادونای هوسباز و دمدمی مزاج نیز روی این تصاویری ویدیویی قدیمی حرف می‌زند، گفته‌هایی که توسط کاپادیا در خانه اش ضبط شده است. تصویری که کاپادیا در این فیلم از مارادونا ارائه می‌دهد مردی است که برای فروتنی تلاش می‌کند، اما برای پیدا کردن آرامش در زندگی که با بی پروایی و بدون احساس شرمندگی داشته با مشکل مواجه می‌شود.

دانیل آرکوچی، دوست و زندگینامه نویس مارادونا درباره این فیلم چنین گفته است: «[کاپادیا]به اعترافاتی دست یافته که من حتی پس از دنبال کردن او برای ۳۰ سال به عنوان روزنامه نگار نیز به آن دست نیافته بودم». به گفته او، مارادونا این اعترافات «را به شکلی بسیار ناپخته انجام می‌دهد که هیچگاه از او انتظار نداشتم». مصاحبه کاپادیا با مارادونا او را به یک قلمرو جدید می‌برد: هر دو نفری که او تاکنون در مورد آن‌ها فیلم مستند ساخته، آیرتون سنا و ایمی واینهاوس، قبل از شروع تولید فیلم درگذشته بودند.

کاپادیا خود در این باره چنین گفته است: «امیدوار بودم که بتوانم به زندگی گذشته او نگاه کوتاهی داشته باشم و بتوانم آن را زمانی که هنوز زنده است برایش به نمایش بگذارم، برای او که بتواند برخی از انتخاب‌های خاصی که کرده بود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد». دیگو آرماندو مارادونا که در سال ۱۹۶۰ در منطقه ویا فیوریتو در بوئنوس آیرس، آرژانتین به دنیا آمد در قالب صحبت‌های فرناندو سیگورینی، مربی سابق بدنسازی اش، یک «پسربچه کمی سیاه از یک محله زاغه نشین» بود.

به گفته خود دیگو مارادونا، فوتبال «رستگاری من بود». فوتبال در شرایطی که او در سلسله مراتب فوتبال تیم‌های آرژانتینیوس جونیورز و بوکا جونیورز رشد می‌کرد و بالا می‌رفت، این ورزش بود که مارادونا و خانواده اش را از فقر نجات داد تا اینکه در رقمی که نقل و انتقالات دنیای فوتبال را شکست با رقمی خیره کننده در آن دوران در سال ۱۹۸۲ به تیم بارسلونا پیوست. با توجه به یک مصدومیت بد و بیماری که برای مدت طولانی گریبانگیر وی شد، پس از دو فصل حضور در بارسلونا، به گفته مارادونا «هیچ تیم دیگری در جهان نبود که مرا بخرد». اینجا بود که تیم ناپولی وارد میدان شد، تیمی که یکی از تیم‌های معمولی سری آ ایتالیا به شمار می‌رفت و به گفته یک مجری خبری «فقیرترین شهر ایتالیا گرانقیمت‌ترین بازیکن جهان را خرید».

مافیای کامورا

ناپل و مارادونا از لحاط طبیعت با هم اشتراکات زیادی داشتند. این بازیکن با لقب خشن «آفریقایی ها»‌ی ایتالیا از مردم این شهر یاد می‌کند. هر دو بی نظم بوده و زندگی سختی داشتند، اما همزمان هر دو بسیار پر شور بودند، شاید بیش از حد نیاز. 

در فیلم کاپادیا، همچنین به تماس‌های مارادونا با خانواده مافیای ناپل که با نام کامورا شناخته می‌شدند اشاره می‌شود، تصاویری از او در حال لبخند زدن در کنار افراد این خانواده توسط کاپادیا در فیلم گنجانده شده است. استفانو سچی، نماینده مارادونا می‌گوید که او می‌تواند «قاطعانه تایید نماید که دیگو مارادونا هیچ مشارکتی با خانواده ناپلی کامورا نداشته و هرگز در دادگاه به خاطر حمایت از عضای خانواده مافیایی کامورا در ناپل محکوم نشده است». به گفته او، این تصاویر، در روزگاری گرفته شده که «دیگو دست نیافتنی‌ترین شخص در ناپل بود» و به عنوان طرفداران تیم ناپولی، «خانواده بسیار قدرتمند کامورا در ناپل، در چندین مورد در تلاش برای گرفتن عکس با مارادونا او را به چندین جشن تولد خانوادگی خود دعوت کردند». همراه با جادوگری مارادونا در داخل زمین، مصرف الکل و مواد مخدر نیز آغاز شد.

دیگو مارادونا خود در مورد اولین تجربه مصرف کوکائینش که در مدت زمان حضورش در تیم بارسلونا رخ داد می‌گوید: «یک بست و فکر می‌کردم سوپرمن هستم». به عنوان بازیکن ناپولی در اوج دوران اعتیادش به کوکائین، مارادونا از یکشنبه تا چهارشنبه خوشگذرانی می‌کرد. او می‌گوید که در این مدت به خانه باز می‌گشته و برای پنهان کردن اعتیاد خود از دختران تازه به دنیا آمده اش، خود را در دستشویی حبس می‌کرد.

شیطان در ناپل زندگی می‌کند

اما تاج زمانی از سر شاهزاده ناپل افتاد که او دل ایتالیایی‌ها را شکست و آن زمانی اتفاق افتاد که در مسابقات جام جهانی ۱۹۹۰، مارادونا در مسابقه نیمه نهایی با یک ضربه پنالتی که گل کرد حکم خروج میزبانان خود از جام را امضا نمود. یکی از روزنامه‌های ایتالیا در آن روز‌ها چنین نوشت: «شیطان در ناپل زندگی می‌کند». یکی از طرفداران سرسخت ناپولی در فیلم می‌گوید: «هنوز هم از دیگو ناراحتم». سقوط دیگو مارادونا در ناپولی بسیار سریع اتفاق افتاد و او در برابر رسانه‌هایی که اعتیادش به مواد مخدر را در بوق و کرنا کرده بودند بی دفاع بود. بعد از آزمایش مثبت مصرف مواد مخدر در سال ۱۹۹۱، مارادونا به ۱۵ ماه محرومیت از فعالیت‌های فوتبالی محکوم شد.

اما این پایان کار نبود و افسانه آرژانتینی با یک گل زیبا در مقابل یونان در جام جهانی ۱۹۹۴ بار دیگر دل همگان را برد، اما همان سال بار دیگر تست مصرف مواد مخدرش مثبت اعلام شد و مارادونا دیگر نتوانست فرم قبلی خود در میدان را بدست آورد. سینگورینی در این باره می‌گوید: «او به شکلی مورد استفاده دیگران قرار گرفت، شبیه این است که شما در حال باز کردن یک مسیر در دل جنگل هستید: اولین نفر کسی است که با تمامی خطرات مواجه می‌شود، پس از آن برای دیگران راه باز شده است». در واقع مارادونا اولین بازیکن مشهوری بود که پای در این مسیر بی سرانجام گذاشته بود و دیگر فوتبالیست‌ها از سرگذشت او درس گرفتند.

به نظر می‌رسد که پس از سال ها، اکنون دیگو مارادونا در حال صلح کردن با جهان و زخم هایش در مسیر التیام قرار دارند. در هنگام نوشتن این مطلب، به ادعای کاپادیا، مارادونا هنوز فیلم او را ندیده است. کاپادیا می‌گوید که واکنش مارادونا به او بسیار متفاوت از تمام مصاحبه‌هایی بوده که وی در سال‌های اخیر داشته است. اگر چه به گفته کاپادیا، مارادونا به بسیاری از سوال‌های مهم و جنجالی او در این مستند جواب‌های مفهوم و مرتبطی نداده، اما دیدگاه مثبت این بازیکن افسانه‌ای به سوالات کاپادیا و سبک رفتاری او به عنوان یک روزنامه نگار را می‌توان در این جمله یافت: «دستکم تو این قدرت را داشتی که آن سوال‌ها را رو در رو از من بپرسی، نه شبیه اغلب روزنامه نگارانی که این کار را پشت سر من می‌کردند». فیلم مستند «دیگو مارادونا» در جشنواره کن ۲۰۱۹ به نمایش درآمد و مارادونا به دلیل مشکلات جسمی نتوانست در این جشنواره حضور یابد.

دیگو مارادونا در سن ۵۸ سالگی تقریباً هیچ غضروفی در زانوی خود به خاطر بیماری حاد تورم مفاصل ندارد و همواره با یک عصا دیده می‌شود. او اکنون سرمربی تیم مکزیکی دورادوس در دسته دوم لیگ فوتبال مکزیک است. بازیکن افسانه‌ای تیم ملی آرژانتین بعد از کنار رفتن از سرمربیگری تیم ملی کشورش در سال ۲۰۱۰ و در ۸ سال اخیر تنها دو تجربه مربیگری کوتاه داشته است: مربی تیم الوصل و فجیره در امارات متحده عربی. تیم او شرایط خوبی دارد و تنها با دو برد دیگر می‌تواند به سطح اول فوتبال مکزیک بیاید. زمانی که مارادونا به تیم دورادوس پیوست این تیم در مکان هفتم جدول قرار داشته و هشت مسابقه پیاپی بود که برنده نشده بود.

با انتصاب دیگو مارادونا به عنوان سرمربی تیم، دورادوس یک برد و یک باخت را در دو مسابقه اول کسب کرد و سپس به رکورد ۹ مسابه بدون شکست پیاپی دست یافت و اکنون تنها موفقیت در دو مسابقه رفت و برگشت برابر تیم اتلتیکو سن لوییس کافی است که تیم مارادونا بتواند به سطح اول فوتبال مکزیک وارد شود.

منبع: روزیاتو

انتهای پیام/

فیلم مستند «دیگو مارادونا» در مورد دوران زندگی در ناپل

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۳:۳۶ ۱۵ آذر ۱۳۹۹
عالی بود