مأموران کلانتری وقتی به محل مورد نظر رسیدند با جسد خونین فریبا ۲۸ ساله روبهرو شدند.
پلیس به پرس وجو از شاهدان پرداخت و سرایدار پارکینگ طبقاتی به مأموران گفت: چند ساعت قبل دختر جوان در حالی که سوار یک دستگاه خودرو ۲۰۶ بود همراه مردی وارد پارکینگ شد.
در ادامه تحقیقها خواهر فریبا به مأموران گفت: خواهرم دانشجوی دکترای زبان فرانسه بود و مرد جوانی به نام محمود با او ارتباط داشت. محمود بارها به خواهرم ابراز علاقه کرده بود، اما خواهرم به او علاقهای نداشت. او بارها خواهرم را تهدید کرده بود. به همین خاطر من به او مشکوک هستم و گمان میکنم او خواهرم را از بالای ساختمان به پایین انداخته است.
برادر فریبا نیز گفت: محمود به خواهرم وعده ازدواج و او را فریب داده بود. او از خواهرم عکسهایی تهیه و بارها از او اخاذی کرده بود. خواهرم از این وضعیت خسته شده و به همین خاطر خودش را کشت.
با اظهارات خانواده فریبا، محمود که مردی متأهل بود بازداشت شد. او در حالی که سعی داشت خودش را بیاطلاع از این ماجرا نشان دهد وقتی با فیلمهای ضبط شده در دوربین مداربسته پارکینگ رو به رو شد لب به اعتراف گشود و گفت: قبول دارم من به همراه فریبا وارد پارکینگ شدیم، اما فریبا حال خوبی نداشت و من پس از چند دقیقه پارکینگ را ترک کردم. فریبا میگفت قصد خودکشی دارد.
این مرد جوان درباره رابطهاش با فریبا گفت: من متأهل هستم و فریبا از این ماجرا مطلع بود. او به من علاقه داشت و ما با هم رابطه دوستانهای داشتیم. حتی مادرش هم در جریان این رابطه بود. ما چند بار با هم به رستوران و کنسرت رفته بودیم. در حالی که محمود ادعا میکرد بیگناه است سرایدار پارکینگ به نام مهرداد گفت: بعد از اینکه مرد جوانی که همراه فریبا بود پارکینگ را ترک کرد متوجه شدم دختر جوان حالش خوب نیست. او از من آب خواست و من برایش آب معدنی خریدم و در اختیارش قرار دادم. او میخواست خودکشی کند که با او صحبت کردم، اما وقتی از پارکینگ بیرون رفتم متوجه شدم خودش را کشته است.
پلیس در ادامه تحقیقات پیامکهای رد و بدل شده بین محمود و فریبا را بررسی کرد. در آخرین پیامک ارسال شده از سوی فریبا به محمود نوشته شده بود: جای کبودی دستهایت روی مچ دستم باقی مانده. من به پزشکی قانونی میروم و از تو شکایت میکنم و به همه میگویم قصد اخاذی از من را داشتی.
با افشای این پیامک محمود بهعنوان متهم بازداشت شد و گفت: آخرین بار با فریبا درگیر شدم و او را کتک زدم. به همین خاطر میخواست از من شکایت کند. او از من پول خواست تا از شکایتش صرفنظر کند، اما چون گفته بودم به او پولی نمیدهم با من درگیر شد.
با توجه به مدرکهای به دست آمده برای محمود به اتهام سببسازی منجر به مرگ دخترجوان و برای مهرداد به اتهام خودداری از کمک به دختر مصدوم و پنهان کردن دلایل کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران رفت.
در جلسه دادگاه اولیای دم برای محمود حکم قصاص خواستند. ولی محمود گفت: باور کنید نمیدانستم فریبا قصد دارد خودکشی کند. فکر میکردم حرفهایش فقط تهدید است. من فیلمی از او تهیه نکرده بودم. او خودش دچار مشکلات روحی بود و به همین خاطر خودکشی کرد.
نگهبان پارکینگ نیز گفت: من وقتی متوجه شدم حال دختر جوان خوب نیست برای او آب معدنی خریدم. حتی او را روی صندلی ماشین خواباندم. فریبا به من گفت قرص خورده و قصد خودکشی دارد. من با او صحبت کردم، اما کمکی از دستم برنمی آمد. فکر نمیکردم خودش را از بالای ساختمان به پایین پرت کند.
در پایان جلسه دادگاه با توجه به مدارک موجود محمود و مهرداد تبرئه شدند. صبح دیروز این حکم در شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و سرانجام هر دو مرد در مرگ فریبا بیگناه شناخته شدند.
منبع: ایران
انتهای پیام/