بسمالله الرحمن الرحیم
دلم از خودم گرفته که نشد یار تو باشم
که نشد جمعه ای آقا به یادت یه صبح بیدارشم
وفایی ندیدی از من قد یه چشم انتظاری
هواتو اصلا نداشتم ولی تو هوامو داری
اگه آبرویی دارم همه میگن تویی آقام
اگه پرده ها بیفته می بینن که بی سر و پام
می بینن چقد دلت رو با کارام آقا شکوندم
به روی پلکای زخمیت اشک غربت و نشوندم
تو غریب تر از حسینی کسی رو نداری آقا
نه علی اکبر و قاسم نه کسی شبیه سقا
کسی مثل تو غریب نیست هیچکی غیر غم نداری
برای چشات بمیرم که هنوزم خون میباری
انتهای پیام/