ماجرا چه بود؟
استاد دوگانهسازیها شدهایم، استاد اظهارنظرهای آبکی برای دیدهشدن، استاد واکنشهای سریع و بیپایه و استاد فضای مجازی! از دو روز پیش که ماجرای راننده اسنپ و آن دختر مسافری که با پست توئیتریاش، استارت لشکرکشیهای مجازی و رسانهای را زد.
نوشتن از ماجرای اسنپ، راننده و مسافرش یکی از همیشگیهای رسانهها شده، برخی برای رپرتاژ و تعریف و تمجید از رانندههای منصف و با معرفتش، برخی هم انتقاد به شیوه کار و بد تا کردنها با راننده، مسافران و...، اما این نوشتن و اینبار نوشتن از اسنپ با دفعات قبل فرق میکند. ماجرا همانطور که حتما آن را شنیده و خواندهاید، از این قرار بوده است که یک مسافری سوار اسنپ میشود، داخل ماشین حجابش را از سرش برمیدارد و راننده هم به او تذکر میدهد، وقتی او به این تذکر بیتوجهی میکند، به گفته راننده، او از مسافر درخواست میکند که به مبدا برگرداندش، ولی مسافر نمیپذیرد و همانجا پیاده میشود و بعد هم اینطور در توئیترش منتشر میکند که راننده در کار او دخالت کرده و بعد هم وسط خیابان پیادهاش کرده است.
همانطور که از ابتدا هم گفته بودیم و در گزارش دیروز هم قید شد، این ماجرا دو طرف دارد که هرکدام روایتی را گفتند، روایتها هم موجود است و همهاش هم بازنشر شد. اما نکته قابلتامل ماجرا اینها نبود، یعنی اینکه آن راننده دغدغه حجاب داشته است یا برای جریمه نشدنش توسط پلیس این تذکر را به مسافر داده و این حرفها آنقدرها مهم نیست که اگر هم بود از دو، سه روز پیش تا همین امروز دربارهاش نوشتند و مینویسند و خواهند نوشت. اما مهمترین نقطه ماجرا بحث قانونمداری و تذکر قانونی راننده به مسافر، واکنش اسنپ و افشاگری مسافر بوده است.
یک تصور خندهدار، اما بسیار مهم
تصور کنید روزی سوار اسنپ بشوید و راننده با شما بدرفتاری کند، شما هم بعد از پیادهشدن گوشی تلفن همراه خود را بردارید و اسم و عکس و مشخصات راننده را در فضای مجازی و رسانهها منتشر کنید که مثلا راننده با من بد صحبت کرد، یا اصلا خودتان نه، تصور کنید درحال چککردن اینستاگرام، تلگرام و توئیتر خود هستید و با این پیام مواجه میشوید که یک نفر با انتشار عکس و مشخصات رانندهای نوشته است این آقا در گرمای تابستان کولر ماشینش را روشن نکرد و من گرمم بود و وقتی اعتراض کردم وسط خیابان پیادهام کرد و تا آخر. خواندن این تصورات شاید خندهدار بهنظر برسد، اما این خنده بهخاطر قبح و روشی است که وجود دارد. ماجرای صیانت از اطلاعات شخصی افراد، قبحی است که به هر طریق نباید بشکند و راهی وجود دارد که میتوان نارضایتیها را پیگیری کرد.
در ماجرای اسنپ و مسافرش، انتشار اطلاعات شخصی راننده در صفحه توئیتری توسط مسافر بیقانونی و قبحشکنی در انتشار اطلاعات شخصی راننده بود که میشد از طریق روشهای مرسوم و قانونی مثل تماس با پشتیبانی اسنپ و... پیگیری شود، اما با یک کنش غرضورزانه تبدیل به یک معضل اجتماعی شد که هرکسی به حد وسع درحال ماهیگیری از آن است. حتما روزانه و هر لحظه در مواجهههای گوناگون ما در استفاده از خدمات مختلف خصوصا تاکسیها و رانندهها، مشکلات و تنشهایی ایجاد میشود که برای بررسی آن، مسیرهایی تعبیه شده که البته هیچکدامش منتهی به توئیتر، تلگرام و اینستاگرام نمیشود!
قانون فصلالخطاب است یا نه؟
طبق آنچه راننده گفته و در رسانهها منتشر شده است و تلویزیون خودمان هم آن را پخش کرد، راننده اسنپ بازنشستهای بوده که برای تامین معاش خانوادهاش نیاز به درآمد مکملی داشته و راهی جز کارکردن در اسنپ هم نداشته است. اما این کارکردن را مخفی نگه داشته و نمیخواسته کسی از اقوام و آشنایانش آن را بفهمد. به گفته خودش حتی سرویسهایی را که در محدوده محل زندگیشان بوده هم قبول نمیکرده که مبادا آشنایی باشد و متوجه فعالیت او بهعنوان راننده شود؛ حالا به هر دلیلی. با انتشار عکس و اسم و مشخصات این راننده توسط آن مسافر در فضای مجازی و واکنشهای بعد از آن، تمام این موضوعها را زیر سوال برد و همه فهمیدند و فهمیدیم که یک بازنشسته آبرومند برای تامین معاش خانوادهاش مسافرکشی میکرده، البته این کسر شأن نیست، اما از منظر حفظ حریم شخصی افراد، موضوع بسیار با اهمیتی است.
از همان دوروز پیش تا همین امروز ما با مجموعه اسنپ در ارتباط هستیم تا شماره تماس راننده را دریافت کنیم، اما آنها با استدلال محفوظ بودن اطلاعات شخصی افراد از اعلام این شماره به ما امتناع کردند و البته کار درستی هم بود. حال، اما اینجا بحث قانون است، بحث این است که فصلالخطاب ماجرا قانون است یا خیر؟ راننده با تکیه بر مقررات اسنپ و مقررات و قوانین رسمی، تذکر حقی را به مسافر خودش که حجاب از سر برداشته بوده، داده است، اسنپ بهعنوان مجموعه ذینفع، در مواجهه با این موضوع با رعایت اصل یکی به نعل و یکی به میخ زده و ضمن تایید ضمنی ماجرای عذرخواهی از مسافر، بیانیهای را صادر کرده و در آن گفته است که از هر دو طرف ماجرا دلجویی شده است، بیانیهای که بخش دلجوییشدن از راننده توسط خود راننده و فرزندش تکذیب شده است. بعد از این هم واکنشها ادامه یافت و ادامه دارد. برای بهتر روشن شدن موضوع با یک حقوقدان گفتگو کردیم.
قانون درباره اسنپ چه میگوید؟
همانطور که اشاره شد مساله اصلی در این ماجرا رفتار قانونی راننده و اقدام غیرقانونی مسافر بوده است، اقداماتی که اولی حمایتهای مردمی را داشت و دومی دلجویی اسنپ از مسافر را. حسین قربانزاده، حقوقدان با اشاره به موضوع حاشیههای ایجاد شده پیرامون اتفاقهایی که بین راننده اسنپ و مسافر آن افتاده است، گفت: بخش اول ماجرا، یعنی انتشار مشخصات شخصی راننده اسنپ توسط مسافر در فضای مجازی مصداق نقض حریم شخصی و مصداق ماده ۱۷ قانون جرایم رایانهای است که براساس این ماده قانونی هر کس به وسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد قانونی منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفا موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از ۹۱ روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون ریال تا ۴۰ میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. پس از آنجا که راننده هم رضایت نداشته است و این افشای اطلاعات شخصی اتفاق افتاده است، نقض حریم شخصی رخ داده است.
بیشتر بخوانید:اطلاعیه شرکت اسنپ در ارتباط با مسئله پیش آمده اخیر
در مورد واکنش اسنپ هم براساس شنیدههای من عملا با توجه به اینکه قانون نقض شده است و این نقض قانون هم به صورت عمومی و هم به صورت داخلی یعنی براساس مقررات داخلی اسنپ نقض شده است آن اتفاقی که باید بیفتد این است که آن مجموعه یعنی اسنپ که در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و در چارچوب قانونی کشور فعالیت میکند اول باید حاکمیت قانون را بپذیرد و به قانون تن دهد و وقتی یکی از عوامل این مجموعه به قانون عمل میکند از او حمایت کند. این اتفاق طوری بوده است که مسافر خودش پیاده شده و برخورد ناشایست و زشتی هم از راننده سر نزده است، بنابراین شایسته است اسنپ از رانندهاش حمایت کند که از قانون تبعیت کرده است.
در واکنشها پیرامون اتفاق اخیر عدهای راننده را محکوم میکردند که او ضابط قضایی نیست که با مسافر برخورد کند. قربانزاده در این باره هم گفت: «امر به معروف و نهی از منکر لسانی بر همه واجب است و وقتی باید ضابط ورود کند که برخورد فیزیکی اتفاق میافتد، اما برای ما که مسلمان هستیم امر به معروف و نهی از منکر لسانی واجب است و البته مبنای قانونی هم دارد و راننده در این باره مرتکب اشتباهی نشده است. در ماجرای موجود، اما مسالهای که از همه مهمتر است اینکه کسی که قانون را رعایت نمیکند با فشار شبکههای مجازی نباید مظلومنمایی کند و بعد اشخاص حقوقی مثل اسنپ که وظیفه رعایت قانون و حمایت از افرادی که قانون را رعایت میکنند دارد در مسیر همین مظلومنماییهای مجازی قرار گیرد و از آن دنبالهروی کند و از کسی که بیقانونی کرده است، دلجویی کند. رعایت قانون و حریم و مقررات آثاری دارد که به بقیه رانندگان تسری پیدا میکند و من بعد بقیه رانندگان هم احساس ناامنی میکنند که مجموعهای که تحت قراردادش هستند ممکن است بقیه مفاد این قرارداد را هم رعایت نکند و به قولی زیر آن بزند یا اینکه اگر آنها مقابل یک نقض قانونی ایستادند، تحت حمایت مجموعهشان قرار نگیرند و این ساختار اسنپ و هر مجموعه مشابه دیگری را متزلزل میکند؛ و در آخرقرار بر ایجاد دوگانه نیست، قرار نیست یارگیری شود و حمله کنیم و... براساس آنچه موجود است، براساس بیانیه و ادعاهای سست اسنپ، براساس اظهارات قانونی و حقوقدانان و براساس واکنشهای عمومی اسنپ بر لبه تیغی ایستاده است که اگر خارج از دایره قانونی اقدام کند و واکنشی نشان دهد، هم بدنه تحت امر خودش یعنی رانندگان و هم بدنه مخاطبانش یعنی مسافران را دچار دوگانگی و تزلزل میکند.
این که اولا این مجموعه در چارچوب قانون فعالیت میکند یا خیر؟ اگر بله پس چرا بعد از گذشت چند روز هیچ اقدام شایستهای در حمایت از راننده قانونمدارش انجام نداده است، اگر هم خیر، پس باید عواقب تحریم و تهدید و عدم بهرهدهی مردم و مخاطبانش را هم بپذیرد. اما همانطور که بیان شد از آنجایی که مسافر حریم شخصی راننده را نقض کرده است و راننده هم رضایت نداشته، راننده میتواند از مسافر شکایت کند. اما آن چیزی که میتواند به شرایط فعلی اسنپ کمک کند این است که به جای راننده، اسنپ از مسافری که بیقانونی کرده است به اتهام نقض حریم شخصی راننده تحت خدمتش شکایت کند تا شاید با این کار کمی از حجم انتقادات به خود بکاهد.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/
پشتیبانی اسنپ هم همیشه طرف مسافر رو میگره.
راننده اسنپچجوری از حق خودش دفاع کنه
مسافر پیامک داده به من نوشته...
به اسنپ شکایت کردم ازش عکس پیامکشم فرستادم هیچ پیگیری نشد که نشد
چرا شخصیت و غرور راننده و خورد میکنید
چرا انقد از مسافر حمایت میکنید ولی به راننده هیچ اهمیتی نمیدید
متاسفم برای خودم که به اجبار توی این شرکت کار کردم
در نهایت هم بعد از کلی بگیر و ببند راننده آدرس داد برید از فلان آدرس کالاتون رو بگیرید …..
واقعا متاسف شدم برای اسنپ و بلافاصله بعد از سالها استفاده از اسنپ هم خودم و هم خانواده از روی گوشی هامون پاکش کردیم.
بابا بعضی از این مسافران بدونن ک ما برده اونا نیستیم ما در قبال کاری انجام میدیم ی پول ناچیز میگیریم متاسفانه بدترین برخوردها با رانندگان میشه و هیچکس جوابگو نیس در صورتی ک اگه راننده کمترین خطارو بکنه سریع برخورد میشه شما ک رسانه دارین برین ی گزارش میدانی و کامل از رانتده ها بگیرین ببینین نظر اونها در مورد این کار و حقوقشون چیه و خواهشا رسیدگی کنین