به گزارش خبرنگار گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، سارا خالقی_ سربالایی را به تندی بالا میروم تا جایی که ضعف در ساق پاهایم میپیچد، اما ندایی در قلبم اجازه ایستادن نمیدهد، گویی شوق دیدار منزل یار برای اولین بار تمام منطقهای دنیا را برایم بیمعنی کرده است. با رسیدن به انتهای سربالایی وارد خیابانی میشوم که هنوز ردپای گذشته را میتوان بر چهره آن مشاهده کرد.
در دو سوی خیابان منازل و مغازههایی خودنمایی میکند که با وجود نوسازی برخی از آنها هنوز ردپای قدیم را میتوان دید، خانههایی با دیوار گلی، سلمانی قدیمی و مغازههایی از جنس گذشته قدیم خودنمایی میکند. وجودم یک سره چشمی شده و با اشتیاق تمام لحظات و مناظر را میبلعد و نمیخواهد حتی نقطهای را از قلم بیاندازد. فکر آنکه روزی در این خیابان به آرامی قدم برداشته و این مناظر را با چشمان عزیزش دیده، تمام وجودم را میلرزاند و نفسم را به شماره میاندازد.
وارد خیابانی باریکتر میشوم که جوی باریکی از آب در میانه آن روان است. موسیقی طبیعت اینجا غوغا کرده، صدای آواز پرندگان و شرشر آب بهشت را تداعی میکند، اما آیا مگر اینها را در کوچهها و خیابانهای دیگر این شهر ندیدهام پس چرا اینجا برام اینطور تداعی میکند.
تند شدن تپشهای قلبم ندا میدهد که نزدیک شدهام، کمی جلوتر کیوسک نگهبانی همراه با دو سرباز قرار دارند و پیش میروم. رسیدم و اکنون تنها درب فلزی بزرگ میان من و منزل یار حائل شده و باید از آن بگذرم. با معرفی خودم به انتظامات مقابل در وارد میشوم، باور نمیکنم که توانستهام بعد از چهل سال قدم به جایی بگذارم که سالها تنها از درون قاب تلویزیون به آن نگریستهام.
اینجا جماران است، خانه مردی از دیار عارفان و عاشقان؛ مردی ادیب، سالک الیالله، سیاستمداری با دیانت و معلم اخلاق که شد پدر معنوی یک امت. امتی که هنوز بعد از سالها همچون پروانه بر گرد شمع وجودش در جماران و حرمش جمع میشوند. باورش سخت است که فراق یار ۳۰ ساله شده است.
کوچهای باریک که بر گِرد آن حسینیه جماران، منزل امام راحل، درب ورودی بیمارستان جماران، نگارخانه جماران و خانه آیتالله هاشمی رفسنجانی قرار گرفته است. کوچهای سنگفرش شده که در آستانه ۱۴ خرداد ماه، سالگرد آسمانی شدن پیر جماران خود را برای پذیرایی عاشقان این بزرگ مرد آماده کرده است. اینجا زمان ایستاده است در فضایی میان سال ۶۸، گویی بعد از آن دیگر نفسی برای گذر نداشته است.
سمت راست درب ورودی قرار دارد که با پارچههای مشکی و تصویری بزرگ از امام راحل آراسته شده است. اینجا درب ورود بیمارستان جماران از مقابل بیت امام است و تنها در روزهای ۱۲ و ۱۳ خرداد ماه به روی زائران این دیار باز میشود و در طول سال باید از در دیگری به بیمارستان تردد کرد. بیمارستان جماران یادگار بنیانگذار انقلاب اسلامی است و تنها شرط ایشان برای ادامه مداوا در این مرکز، استفاده عموم مردم بویژه ساکنان منطقه جماران از آن بوده است.
از در که وارد میشوی راهرویی طولانی و سیاهپوش در مقابلت قرار میگیرد، در انتهای آن درب اتاق CCU است اتاقی که ۳۰ سال پیش شاهد عروج ملکوتی روح امام در میانه اشکهای جانسوز تیم پزشکی جماران و خانواده ایشان بوده است. مشاهده فضایی که سالها تنها از قاب تلویزیون دیدهام برایم پر از جاذبه است. فضا را مانند سال ۶۸ حفظ کردهاند، تختی چوبی_فلزی به صورت مایل در ضلع شمال شرقی که در کنار آن دستگاه نارنجی رنگ احیا، یخچال کوچک شخصی امام، تلویزیون و قفسهای فلزی قرار داده شده است در کنار تخت بر روی زمین هم سجاده قرمز رنگ این مرد خدا به چشم میخورد.
کرکرهای سبز رنگ و قدیمی پنجرهای را که سرتاسر قسمت شمالی اتاق وجود داشت را از بخش پشتی آن جدا کرده بود، در آن سالها پشت این پنجره حیاط بیت امام بود و میتوانستی گلدانهای پر از گل را مشاهده کنی، اما بعد از فوت امام در آن قسمت دیواری کشیدند تا حیاط از دید بیمارستان محفوظ بماند.
در ابتدای ورود با مردی سیاهپوش که گرد پیری بر روی موها و صورتش کاملا نمایان بود، مواجه شدم. مشغول خواندن قرآن است، نزدیک میشوم و بعد از معرفی خودم جویای نام و نشانش میشوم. آقای صالحی یکی از اعضای تیم پزشکی امام است که در آن زمان با سنی حدود ۲۵ سال مدتی مدیریت این بخش و بعد از آن کارهای رادیولوژی و تصویربرداری را برعهده داشته است. میگوید با تعدادی دیگر از دوستانمان در سال ۶۵ یک مجموعه کوچک درمانی شامل اتاق عمل و CCU بود را به صورت مخفیانه راهاندازی کردیم.
برای لحظهای سکوت میکند گویا روحش با پرواز به دهه ۶۰ خاطرات را زیر و رو میکند و بعد با صدایی آرام میگوید؛ امام در مقابل اطبا و پزشکان آرام بود. ایشان اعتقاد داشت همانگونه که یک مرجع در حوزه دین تخصص دارد و صاحبنظر است یک پزشک هم در علم خود صاحب تخصص بوده و باید به تشخیص آن اعتماد داشت.
نظم را شاخصه مهم امام میداند و میگوید؛ ایشان همیشه مجموعهای از یک شانه، رادیو، عینک، قرآن و آیینه را به ترتیب در کنار تخت خود میچید و برهمین اساس روزانه از آنها استفاده میکرد. ما تیم پزشکی که در آنجا حاضر بودیم مشتاقانه هر روز به نوبت اتاق ایشان را تمیز و گردگیری میکردیم و یک بار که نوبت من بود، ناخواسته نظم آنها را بهم زدم که امام بعد از دیدن آن گفتند که اینها را من به ترتیب چیدهام و نباید جابجا شود.
ویژگی مهم دیگر امام راحل را پیگیری اخبار روزانه داخلی و خارجی میدانست و میگفت ایشان حتی در اوج بیماری و بهوش آمدن بعد از ۴۸ ساعت بیهوشی حاصل از سکته قلبی هم سر ساعت مشخص با استفاده از یک رادیو خبرهای داخلی و خارجی را چک میکردند. حتی آیتالله خامنهای، آیتالله موسوی اردبیلی و آیتالله هاشمی رفسنجانی جزء اولین کسانی بودند که در همین اتاق به دیدار امام آمدند و درباره مسایل کشور به صحبت میپرداختند.
در میانه صحبتهایم با آقای صالحی میهمانان و بازدیدکنندگانی از خارج و داخل کشور به این مکان وارد میشدند و در کنار آنها هم عکاسان و تصویربرداران به ثبت خاطرات میپرداختند.
در همین زمان بود که دکتر باطنی پزشک عمومی و تکنسین بیهوشی وارد اتاق شد و بعد از احوالپرسی دو یار قدیمی به وی نزدیک شدم و خودم را معرفی کردم. دکتر باطنی اعلام کرد که مشتاقانه هر سال ۱۳ و ۱۴ خرداد ماه به اینجا میآید و برای بازدیدکنندگان از آن روزهای امام میگوید.
نکته جالب توجه در میان سخنان دکتر باطنی سن وی است. دکتر آن زمان ۲۵ ساله بوده و برایم بسیار جالب و جذاب است که تیم پزشکی حدود سی و شش نفره امام راحل آن بنیانگذار انقلاب اسلامی از جوانان این کشور بودهاند. جوانانی با رِنج سنی ۲۵ تا ۳۰، موضوعی که اکنون فراموش شده است. این انقلاب را جوانان در کنار امام عزیزشان پیروز و مستدام کردند و حتی اکنون هم بارها مقام معظم رهبری جانشین بزرگوار امام خمینی (ره) بر جوانگرایی و استفاده از آنها در تمام ارکان نظام تاکید داشتهاند.
دکتر باطنی میگوید؛ ما قدر جوانها را نمیدانیم در صورتی که این کشور برای جوانهاست. در صورتی که امام بارها فرمودند این جوانها انقلاب کردند و پیروز شدند.
در جایی دیگر از این گفتگو به محرمانه بودن ساخت و وجود این اتاق جراحی و CCU اشاره میکند و اعلام میکند که حتی امام هم از وجود آن خبر نداشت. سال ۶۳ این مجموعه کوچک با تجهیزات و پرسنل محدود ساخته شد و بعد از سکته امام راحل در سال ۶۵، ایشان را به اینجا منتقل کردیم. ایشان بعد از اطلاع از وجود چنین مکانی فرمودند؛ تنها در صورت استفاده عموم مردم بویژه اهالی جماران با ادامه کار اینجا موافقت میکنم، زیرا طی این مدت اهالی جماران به دلیل بحث حفاظتها اذیت شدهاند و اینگونه میتوان به نوعی از آنها دلجویی و تقدیر کرد.
وی در جایی با رجوع به یکی از خاطرات گذشته میگوید؛ دکتر پورمقدس متخصص قلب امام راحل بودند و در اصفهان بیمارهای خود را میدیدند و آنهایی را که نیاز به جراحی و آنژیوگرافی داشتند را به تهران منتقل میکردند، اما این بیماران از دفتر ما در خیابان انقلاب سوار یک آمبولانس پوشیده میشدند و بعد به این مرکز درمانی آورده میشدند تا نتوانند جای آن را تشخصی دهند.
دکتر باطنی با خنده اظهار میکند که برخی از این بیماران وقتی به اصفهان برمیگشتند به دکتر پورمقدس میگفتند؛ فکر نکنید که ما متوجه نشدیم که کجا رفتیم فهمیدیم که ما را به زندان اوین بردین!
میگوید؛ سال ۶۸ که موضوع بیماری آخر امام راحل پیش آمد دیگر این مکان علنی شد. اواخر اردیبهشت ماه موضوع سرطان معده امام راحل تشخیص داده شد که ایشان شب اول خرداد بستری شدند و روز دوم جراحی شدند، در حقیقت در تصاویر منتشر شده از ایشان نشان میدهد که با سرمی از خون در حال خواندن نماز هستند که این آخرین نماز ایشان به صورت ایستاده بود و بعد از آن بر روی تخت نماز خود را به حالت نشسته میخواندند و متاسفانه در آخرین روزها هم که حتی در بدترین حالت جسمانی و خوابیده هم نمازشان را ادا کردند.
دکتر باطنی اعلام کرد که اینجا دوربین مدار بستهای وجود داشت که تمام لحظات ایشان را ثبت میکرد و چیزی حدود ۲۰۰ ساعت فیلم است که در اختیار موسسه حفظ آثار و نشر امام خمینی (ره) قرار گرفت و تنها حدود دو ساعت از ان در اختیار عموم و رسانهها قرار گرفت.
اتاق از حضور بازدیدکنندگان پر و خالی میشود و آنها مشتاقانه به سخنان توضیحدهندگان گوش فرا میدهند و برای میهمانان خارجی هم مترجم به آرامی مطالب را بازگو میکند.
دکتر باطنی در انتهای سخنانش میگوید؛ که پزشکان و پرستاران در طول سال در این مکان نماز خود را میخوانند و قسمتهای دیگر هم به کار خود برای پذیرش و پرستاری از بیماران میپردازد یعنی تنها در این دو روز فضای اینجا برای مشتاقان آمادهسازی میشود.
بعد از اینجا به حسینه جماران میروم، باورش برایم سخت است در فضایی قرار گرفتهام که روزها و سالها عاشقان و مریدان امام بر روی زیلوهای آبی و سفید رنگ آن مینشستند و با تمام وجود به سخنان نوربخش ایشان گوش فرا میدادند. ساختمان هنوز همان حال و هوا را دارد و عدهای برای بازدید هم به آنجا آمدهاند.
کمی بالاتر از حسینیه جماران، بیت امام است، حیاطی کوچک و ساده که مشرف به اتاق امام راحل است. سادگی و سادهزیستی از ایشان را میتوان از تمام ذره ذرههای این ساختمان با تمام وجود حس کرد. ویژگی طلایی که اکنون تنها در میان تعداد معدودی از مسئولان میتوان مشاهده کرد.
کنار آن نگارخانه جماران است که تصاویر امام راحل را از عنفوان جوانی تا سال ۶۸ در مراحلهای مختلف بر دیوار و قفسههای شیشهای قرار دادهاند و انسان را به سالهای دور میبرد.
در انتهای این دیدار به اتاق دکتر محمدحسن ناصری فوق تخصص جراحی قلب و عروق ریاست بیمارستان جماران رفتیم. وی که از سال ۹۵ ریاست این بیمارستان را برعهده گرفته و اعلام میکند که این بیمارستان ۵۰ تختخوابی اکنون به حدود ۶۵ تختخواب رسیده است و سالانه میزبان بیمارانی از سرتاسر کشور و حتی از کشورهای ترکیه، افغانستان، آذربایجان و ... است و توانسته به یکی از قطبهای تخصصی جراحی قلب در کشور تبدیل شود.
دکتر ناصری میگوید؛ این بیمارستان یادگار گرانقدر امام راحل است حتی بعد از رحل ایشان بر سر اینکه چه تصمیمی درباره آن اتخاذ شود، نظرات فراوانی وجود داشت، اما در نهایت با تاکید حاج احمد آقا این مکان حفظ شد و به ندرت با خریدن منازل اطراف آن، بیمارستان توسعه پیدا کرد.
حال امروز۳۰ سال از عروج ملکوتی امام راحل و فراق یار میگذرد و هنوز مشتاقان و عاشقان این پیر مراد هر ساله برای تجدید دیدار و میثاق به جماران میآیند و بار دیگر بر ادامه راه این امام عزیز قسم یاد میکنند.
برای مشاهده تصاویر بیشتر اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/