مادر علی میگوید: مدتی گوش علی درد میکرد و با نظر پزشکان متوجه شدیم که به بیماری نادر سرطانی دچار شده است. با این وجود اما من تا اولین دوره شیمی درمانی به پرستاران گفتم به او چیزی نگویند تا اینکه خودش فهمید و بسیار منزوی شد. پس از مدتی که شیمی درمانی و پرتو درمانی را انجام دادیم علی دچار ایست قلبی شد و نوسانات شدیدی را تحمل کرد.
در ویدئوی زیر ادامه صحبتهای مادر علی را میشنوید.
انتهای پیام/
برادر من هم سرطان داره
امروز با مادرم و برادر کوچکم اومدیم مشهد
تا واسه برادر مریضمون شفا بگیریم
پناهنده آقا امام رضا شدیم
ضمنا امروز میلاد پیامبر اکرم و امام صادق سلام الله علیهم اجمعین
هستش
من مطمئنم آقا دست رد به سینمون نمیزنه
یعنی ممکنه آقا جوابمون رو نده
امکان ندارد
من که باورم نمیشه
من طاقت اشک مادر و پدرم رو ندارم
آقا جان پیش تموم مردم ایران عرض میکنم
آقا ما شما رو کریم میشناسیم
و عادتکم الاحسان و سجیتکم کرم
یا مهرداد هم باشه
یا اصلا من هم میخوام نباشم
آقا جان مادرت
آقا جان جوادت
دست خالی برنگردونمون
اگه دست خالی برگردیم عابرومون میره
به حق خودت و به حق محمد و آل محمد (ص)
آمین
سرطان بیشتر بر میگرده به سبک زندگی و تغذیه رعایت بشه هیچکس سرطان نمیگیره