سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

به مناسبت ولادت کریم اهل بیت (ع)؛

ماجرای آزادی یک برده توسط «امام حسن (ع) » بخاطر کرامت به یک سگ/ تهمت ناروای برخی مستشرقین به امام

موضوع کرامت امام حسن (ع) در برخورد با دوستان و دشمنان، عقلانیت و شجاعت ایشان از جمله مباحثی است که در گفتگو با دو تن از کارشناسان دینی به بررسی آن نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دوران امامت خصوصاً دوران خلافت امام حسن مجتبی (ع) در یکی از شرایط سخت و پیچیده تاریخی است و تحلیل و استنباط عملکرد‌های آن حضرت بسیار سخت بوده است تا به حدی که بسیاری از شیعیان خالص و وفادار هم در آن زمان بر ایشان ایراد گرفته و تصمیم‌های ایشان را به نادرست تعبیر می‌کردند. موضوع کرامت امام حسن (ع) در برخورد با دوستان و دشمنان، عقلانیت و شجاعت امام مجتبی (ع) از جمله مباحثی است که در گفتگو با دو تن از کارشناسان دینی به بررسی آن نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

آزادی یک برده توسط امام حسن (ع) بخاطر کرامت به یک سگ

حجت الاسلام کاشانی در مورد شرایط مردم در دوران امامت امام حسن (ع) گفت: امام مجتبی در آن دوران می‌بیند نمی‌شود با مردم حرف زد. چطور آن‌ها را جذب بکند؟ امام می‌بیند این مردم دنیا پرست هستند، مال دوست هستند، دنیاخواه هستند. فعلاً هم درمان نمی‌شوند؛ چه کار کند این‌ها اهل بیت پیغمبر را فراموش نکنند؟ حضرت تصمیم می‌گیرند برای این‌که این‌ها خانه اهل بیت را گم نکنند، این آدرس فراموش نشود شروع به بخشش می‌کنند. بخشش به چه کسانی است؟ به کسانی است که محبّ امام حسن (ع) نیستند. امام حسن، کریمی است که کیسه زر او را مخالفین و دشمنان او نیز چشیدند.


بیشتر بخوانید: چرا امام مجتبی (ع) "حسن" نام گرفت؟


وی ادامه داد: امام حسن (ع) کسی است که اگر کسی به خاطر خدا به یک سگ غذا بدهد، او را می‌خرد و آزاد می‌کند.

وی افزود: دید یک مرد سیاه پوست دارد به سگ نان می‌دهد. وقتی تمام شد فرمود: چرا داشتید به این سگ نان می‌دادید؟ گفت: وقتی می‌خواستم نان بخورم دیدم این دارد به من نگاه می‌کند. از چشمان او حالت گرسنگی را حس کردم. از خدا حیا کردم که یک بنده او غذا بخورد و یک بنده دیگر گرسنه باشد. امام فرمود تو چه کسی هستی؟ گفت: من غلام ابان بن عثمان هستم که خانه او این‌جا است. نوکر و دربان او هستم. فرمود: همین جا صبر کن من برمی‌گردم. حضرت رفت و برگشت، فرمود: من تو را خریدم، بلند شد گفت: سیّدی و مولای من در خدمت هستم. فرمود: این باغ را هم خریدم. تو را در راه خدا آزاد کردم، این باغ را هم به تو بخشیدم. امام حسن برای این‌که کسی دست سگی را بگیرد او را آزاد می‌کند. این کرامت امام حسن (ع) با بندگان خدا بود.

حجت الاسلام کاشانی گفت: سه دفعه اموال خود را در راه خدا تقسیم کرد. دو دفعه کلّ اموال، آنچه را که داشت در راه خدا بخشید. تا اینکه مروان گفت: این سخی‌ترین مرد عرب است. دشمنان هم چشیدند.

وی ادامه داد: «یعقوبی» مورخ نام آشنای قرن سوم درباره امام حسن مجتبی (ع) می‌نویسد: «او فردی جواد، کریم و بخشنده بود و از حیث اخلاق و ظاهر شبیه‌ترین فرد به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حساب می‌آمد. ۱۵ مرتبه پیاده به حج رفت و ۲ مرتبه تمام دارایی خود را در راه خدا بخشید!»

شجاعت امام حسن مجتبی (ع)

حجت الاسلام کاشانی در مورد شجاعت و جنگ آوری امام مجتبی (ع) گفت: امام حسن سردار جمل است. اشجع فرزندان امیرالمؤمنین بود. وظیفه امیرالمومنین این است که امامان بعدی را حفظ کند؛ لذا نمی‌گذاشت حسنین همین‌طور در جنگ‌ها شرکت کنند. یکی از دلایلی که می‌گوئیم حسنین (ع) در جنگ با ایران شرکت نکردند همین است. جان امام را به همین راحتی به خطر نمی‌اندازند.

وی ادامه داد: از فرزندان امیر المؤمنین که با مردم در جنگ جمل و صفیّن همراه بود محمّد حنفیه است. خیلی هم قد و هیکل رشیدی داشت شبیه حضرت عبّاس (ع) به قدرتمندی هم مشهور بود. مسعودی نقل می‌کند ظاهراً در یک برهه‌ای از جنگ جمل هزار نفر در یک جا تجمّع کرده بودند، باید این صف را می‌شکستند تا پیروزی اتّفاق بیفتد. حضرت فرمود: محمّد برو. محمّد اسب خود را راه انداخت که برود دید هزار نفر هستند. زدن به این خطّی که منتظر هستند کار هر کسی نیست. مدام خواست برود و برگشت. چند بار این اتّفاق افتاد. امیرالمومنین، امام حسن (ع) را مأمور کردند. امام مجتبی (ع) به خط زد، دقایقی بعد برگشت و صف را شکسته بود. حضرت به محمد حنفیه فرمود «لَا تَأْنَفْ فَإِنَّهُ ابْنُ النَّبِیِّ وَ أَنْتَ ابْنُ عَلِیٍّ، لا تأنف یا بنی فانه ابن رسول الله و ابن فاطمه» یعنی اصلاً شما خود را با او مقایسه نکنید، او پسر فاطمه‌ی زهرا (ع) است. خیال نکنید شما باید مثل حسن بن علی باشید، اصلاً شما نمی‌توانید.

عقلانیت در سیره امام حسن مجتبی (ع)

حجت الاسلام کاشانی در مورد جنبه‌های عقلانیت در سیره امام حسن مجتبی (ع) گفت: در روایات ما و صوفیان اهل سنّت آمده است که «لَوْ کَانَ‏ العَقلُ (شخصاً) رَجُلاً لَکَانَ الْحَسَن‏‏» اگر عقل و عقلانیّت می‌خواست در یک هیکل مجسّم شود او حسن بن علی (ع) می‌شد. یعنی سر تا پا عقلانیّت است، عقل کلّ عالم است.

وی ادامه داد: وقتی امیر المؤمنین با عایشه و طلحه و زبیر جنگید، مردم گفتند: داماد پیغمبر و عروس پیغمبر! ما این وسط چه کار کنیم؟ به مشکل برخورده بودند. امیر المؤمنین هر کسی را به کوفه می‌فرستاد، ابو موسی اشعری و دیگران سخنرانی می‌کردند و مردم نمی‌آمدند، می‌گفتند ما در فتنه شرکت نمی‌کنیم. این‌ها با هم دعوا دارند ما برویم خون مسلمان را بریزیم؟ حرام است. عمّار رفت صحبت کرد نشد، مالک اشتر رفت صحبت کرد نشد، امیر المؤمنین فرمود: حسن جان تو برو. امام حسن آمد سخنرانی کرد و ۱۰ هزار نفر آمدند. حضرت این‌قدر آن‌جا محکم حرف زده است که خود ابو موسی اشعری در جنگ جمل شرکت کرد. دید اگر نرود خیلی بد است. یعنی همان کسی که تبلیغ می‌کرد که نروید و شرکت نکنید و این فتنه است، امّا با این استدلال‌هایی که امام حسن کرد خود ابو موسی هم در جنگ جمل شرکت کرد. یکی از وجهه‌های حضرت عقلانیّت او است.

روایتی بلند از پیامبر در مورد امام حسن (ع)

حجت الاسلام رضا اصلانی نیز در خصوص روایتی از پیامبر اکرم (ص) در مورد امام مجتبی (ع) توضیح داد: روایتی از رسول اکرم در مورد امام حسن وجود دارد که روایتی بسیار جامع است. پیامبر فرمودند: «وَ أَمَّا الْحَسَنُ فَإِنَّهُ ابْنِی وَ وُلْدِی وَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ قُرَّةُ عَیْنِی وَ ضِیَاءُ قَلْبِی وَ ثَمَرَةُ فُؤَادِی وَ هُوَ سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْأُمَّةِ أَمْرُهُ أَمْرِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی مَنْ تَبِعَهُ فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصَاهُ فَلَیْسَ مِنِّی … فَمَنْ بَکَاهُ لَمْ تَعْمَ عَیْنُهُ یَوْمَ تَعْمَی الْعُیُونُ وَ مَنْ حَزِنَ عَلَیْهِ لَمْ یَحْزَنْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَحْزَنُ الْقُلُوبُ وَ مَنْ زَارَهُ فِی بَقِیعِهِ ثَبَتَتْ قَدَمُهُ عَلَی الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ.»

وی افزود: یعنی همانا او پسر و فرزندم و پار ه تن من و نور چشمانم و روشنایی قلبم و میوه دلم و او سرور سرور جوانان اهل بهشت و حجت خدا بر امت است. فرمان حسن (ع) فرمان من و سخن او سخن من است. هر کس از او پیروی کند از من پیروی کرده است و هر که او را نافرمانی کند از من نیست و هر کس بر حسن (ع) بگرید در آن روزی که چشم‌ها نابینا می‌شود، بینا خواهد بود. هر که بر مصائب حسن (ع) محزون و غمگین شود در روز قیامت که همه دل‌ها و قلب‌های مردم محزون است، قلب و دلش محزون و غمگین نخواهد بود. هر کس او را در کنار مرقد مطهرش در قبرستان بقیع زیارت کند، در روز قیامت که خیلی از گام‌ها بر پل صراط می‌لرزد، گام‌هایش بر صراط ثابت قدم خواهد بود.

این کارشناس دینی ادامه داد: در این حدیث شخصیت امام حسن (ع) از دیدگاه پیامبر تشریح شده است. وقتی پیامبر می‌فرماید امام حسن حجت خداست یعنی امامی است که خدا او را طبق آیه قرآن منصوب کرده که «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً» و یا «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً»، یعنی تنها خداوند امام را جعل و منصوب می‌کند.

وی افزود: در ادامه پیامبر (ص) می‌فرماید فرمان حسن (ع) فرمان من است یعنی آنچه امام حسن (ع) می‌گوید عین چیزی است که رسول الله می‌گوید.

این کارشناس دینی با اشاره به آیه‌ای از قرآن گفت: قرآن می‌فرماید «ان کنتم تحبون الله فتبعونی یحببکم الله» یعنی بگو اگر مدعی دوستی خدا هستید، باید مطیع من (پیامبر) باشید. اگر مطیع پیامبر بودند خدا آن‌ها را دوست دارد؛ لذا پیامبر طبق این آیه می‌فرماید سخن حسن (ع) سخن من است. اینکه پیامبر می‌فرماید هر که از حسن (ع) پیروی کند از من پیروی کرده نیز عین آیه قرآن است که قرآن پیروی از اولوالامر را پیروی از خدا ذکر کرده است.

وی افزود: کسانی که در مقابل مکتب آسمانی امامت ایستادند، در واقع مقابل کلام پیامبر ایستادند که فرمود هر که از حسن نافرمانی کند از من نافرمانی کرده است؛ لذا امامت آسمانی است و امام از طرف خدا منصوب می‌شود.

اصلانی در خصوص دلالت صفت کریم بر امام حسن مجتبی (ع) گفت: این به جهت سخاوت بی اندازه امام مجتبی (ع) بوده است. در روایتی در کتاب تاریخ یعقوبی آمده است که امام مجتبی (ع) دو بار همه اموال خود را بخشیده است. شهرت کرامت آن حضرت هم بیشتر به خاطر همین امر بوده است؛ لذا کرم امام مجتبی (ع) نسبت به دیگر صفات ایشان بارز بوده است. مثلاً در این خصوص علامه طباطبایی فرمودند همه ائمه رئوف هستند، ولی رأفت امام رضا (ع) خیلی سریع شامل انسان می‌شود.

محبوترین فرد از خاندانم نزد من حسن (ع) و حسین (ع) هستند

وی در خصوص شناخت امام گفت: امام را تنها امام می‌شناسد. پیامبر (ص) در مورد امام حسن (ع) مطالب بلندی را فرموده‌اند. مثلاً حضرت فرمودند «انّ الحسن و الحسین سیّدا شباب اهل الجنّه» و یا «الحسن و الحسین ریحانتی من الدنیا» یعنی امام حسن و امام حسین آقای جوانان اهل بهشتند و آن‌ها دو گل خوشبوی من در دنیا می‌باشند.

این کارشناس دینی افزود: پیامبر فرمودند «هذان ابنای من احبهما فقد احبنی» یعنی حسن و حسین دو پسر من هستند و کسی که آن‌ها را دوست بدارد مرا دوست داشته است.

اصلانی گفت: در روایت دیگری می‌فرماید «الحسن و الحسین امامان قام او قعدا» یعنی حسن و حسین هر دو امام و پیشوا هستند، خواه شرایطی برای به دست آوردن زمام امور برای آن‌ها فراهم شود و چه نشود. چه کسی که قیام می‌کند و چه آنکه قیام نمی‌کند، یک حرکت می‌کنند.

وی ادامه داد: پیامبر فرمود «احب اهل بیتی الیّ الحسن و الحسین» یعنی محبوترین فرد از خاندانم نزد من حسن و حسین هستند. «من سرّه أن ینظر إلی سیّد الشباب اهل الجنّه فالینظر الی الحسن ابن علی» یعنی کسی که می‌خواهد به دیدن آقای جوانان اهل بهشت شاد شود، به حسن ابن علی (ع) بنگرد.

تهمت‌های ناروای برخی از مستشرقین به امام حسن (ع)

این کارشناس دینی در خصوص برخی تهمت‌های ناروایی برخی از مستشرقین به امام حسن (ع) وارد کردند، گفت: برخی در تاریخ دست بردند و آن را تحریف کردند. مثلاً در مورد تعداد زن‌های حضرت حرف‌های گزاف و تهمت‌هایی به حضرت زده می‌شود. علامه جعفر مرتضی عاملی کتابی در مورد امام حسن (ع) دارند که همه شبهات مربوط به امام حسن (ع) را بحث کرده است.

وی در پایان گفت: آیه ۱۲۴ سوره بقره می‌فرماید «وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» این آیه مبحث کامل امامت را داراست. آیت الله جوادی آملی صد و بیست صفحه در رابطه با امامت بحث کرده است. اگر ما بخواهیم امامت را صحیح بحث کنیم، منبع لایزال آن وحی است. پس از وحی هم احادیث و زیارات مملو از مباحث امامت است. مثلاً زیارت جامعه کبیره حدود چهارصد ویژگی امام بیان شده است. همه این فضائل هم مصادیق قرآنی دارد.

اصلانی ادامه داد: از مجموعه آیات و روایات این استفاده می‌شود که امام حسن (ع) و بطور کلی اهل بیت قبل از خلقت عالم امام بوده‌اند. «کنتم نوراً فی اصلاب الشامخه و الارحام المطهره» لذا سجده ملائکه به آدم بخاطر این انوار بوده است. امامت و ولایت امری آسمانی است و باید این نظام معنوی را بر اساس قرآن برای بشریت تبیین کنیم.

منبع: مهر

انتهای پیام/

سخاوت بی اندازه امام مجتبی (ع) /

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.